۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'كاري' به 'كاری') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
نویسنده در ادامه، ضمن ذكر تعريف ديگرى از وبر كه عبارت است از: «ما اصطلاح تسلط را صرفاً بهشكلى بسيار محدود بهكار مىبريم، در اين شكل انواع موقعيتهايى كه در آن منشاء قدرت رابطه آزادانه طرفهاى درگير در مسئله است- مثلاً نظير روابط موجود در بازار و اقتصاد آزاد- مورد نظر نيست. در كار ما تسلط بهمعنى قدرت رهبرى آمرانه گرفته شده است»، به اين نكته اشاره مىكند كه اين تعريف نيز نهتنها انديشه وبر را به حكومت در اسلام و تشيع نزدیک مىكند، بلكه اساساً بين آن و طرز حكومت در مشرقزمين و بهخصوص آسيا اشتراكات متعدد فراهم مىآورد<ref>همان</ref> | نویسنده در ادامه، ضمن ذكر تعريف ديگرى از وبر كه عبارت است از: «ما اصطلاح تسلط را صرفاً بهشكلى بسيار محدود بهكار مىبريم، در اين شكل انواع موقعيتهايى كه در آن منشاء قدرت رابطه آزادانه طرفهاى درگير در مسئله است- مثلاً نظير روابط موجود در بازار و اقتصاد آزاد- مورد نظر نيست. در كار ما تسلط بهمعنى قدرت رهبرى آمرانه گرفته شده است»، به اين نكته اشاره مىكند كه اين تعريف نيز نهتنها انديشه وبر را به حكومت در اسلام و تشيع نزدیک مىكند، بلكه اساساً بين آن و طرز حكومت در مشرقزمين و بهخصوص آسيا اشتراكات متعدد فراهم مىآورد<ref>همان</ref> | ||
در فصل دوم كتاب به بحث جانشينى پيامبر(ص) پرداخته شده است. نویسنده به اين نكته اشاره دارد كه در اسلام، بحران جانشينى بهطور طبيعى و بلافاصله پس از وفات پيامبر(ص) پيشآمد. آنچه از ايشان به ميراث رسيد، كتاب مقدس قرآن بود و منصب رهبرى جامعه در همه سطوح خود. نویسنده در اين فصل، به اين نكته پرداخته است كه كه فراگرد عادى شدن | در فصل دوم كتاب به بحث جانشينى پيامبر(ص) پرداخته شده است. نویسنده به اين نكته اشاره دارد كه در اسلام، بحران جانشينى بهطور طبيعى و بلافاصله پس از وفات پيامبر(ص) پيشآمد. آنچه از ايشان به ميراث رسيد، كتاب مقدس قرآن بود و منصب رهبرى جامعه در همه سطوح خود. نویسنده در اين فصل، به اين نكته پرداخته است كه كه فراگرد عادى شدن كاریزما چگونه آغاز شد و چه تحولاتى را بخود پذيرفت. جانشين پيامبر از طريق شورائى كه در «سقيفه بنى ساعده» برپا گرديد «انتخاب» شد و همين انتخاب در نخستين قدم و بطور آشكار نشان داد كه اين جانشين منتخب، صاحب هيچگونه كاریزماى شخصى نيست. مشروعيت او در اين بود كه براى احراز منصب كاریزماتيك پيامبر انتخاب مىشد و بدينسان مشروعيت جانشين پيامبر نه به لحاظ اتصال او به كاریزماى رهبر، بلكه بخاطر انتخاب او به روشهاى «سنتى» اعراب بهدست مىآمد. در انتخاب نام منصف جانشين هم همين ملاحظه بهكار رفت و بهجاى آنكه نامى انتخاب گردد كه واجد اشارهاى به «ولايت نبوى» پيامبر(ص) باشد از لفظ «خليفه» استفاده شد كه در قرآن براى معرفى «آدم» بهعنوان خليفه خداوند در زمين بهكار رفته است. به اعتقاد نویسنده چون لفظ «خليفه» در قرآن اشاره به ولايت طبيعى انسان بر ساير موجودات مىكند، مىتوان نتيجه گرفت كه غرض از انتخاب اين نام براى جانشين پيامبر(ص)، آن بود كه بيشتر بر ولايت طبيعى رهبر جامعه سنتى تأكيد شود نه بر ولايت حادث نبوى<ref>همان، ص29</ref> | ||
در فصل سوم، غيبت و مفهوم سياسى آن بررسى شده است. به نظر نویسنده، يكى از جالبترين تجربههائى كه در بحث | در فصل سوم، غيبت و مفهوم سياسى آن بررسى شده است. به نظر نویسنده، يكى از جالبترين تجربههائى كه در بحث كاریزما، تاريخ شيعه اثنیعشر ى به جامعهشناسى سياسى عرضه مىدارد، مسئله غيبت امام است. البته وى معتقد است فكر «غيبت رهبر كاریزماتيك» اختصاصى به شيعه اثنى- عشرى ندارد و حتى خيلى قديمتر از اسلام است و شايد اساساً بايد مسئله «غيبت» را يكى از قلمروهاى وابسته به مسئله «كاریزما» دانست. ليكن به نظر وى، در متونى كه به بحث درباره خصوصيات كاریزما اختصاص دارد چندان اشارهاى به اين پيوند نشده است.<ref>همان، ص41</ref> | ||
در فصل چهارم، به چگونگى رسمى شدن مذهب اشاره<ref>همان، ص56</ref>و در فصل پنجم، رابطه ايدوئولوژى و حكومت اسلامى بررسى شده است.<ref>همان، ص65</ref> | در فصل چهارم، به چگونگى رسمى شدن مذهب اشاره<ref>همان، ص56</ref>و در فصل پنجم، رابطه ايدوئولوژى و حكومت اسلامى بررسى شده است.<ref>همان، ص65</ref> |
ویرایش