۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'مىكردند' به 'میكردند') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
#واگذاردن روايات فضائل السور: ما با انبوهى از روايات از ائمه(ع) درباره فضائل سور مواجه هستيم كه بايد با معيارهاى نقد سندى و يا محتوايى، آنها را بررسى و ديدگاه درست و مطابق با معيارهاى علمى را گزينش كرد؛ چه، واگذاردن و چشمپوشى از آنها، مشكلى را حل نخواهد كرد. نویسنده از ابوعلى فضل بن حسن طبرسى تعجب مىكند كه چرا در تفسير ارزشمند خود ([[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]) حديثى را در فضائل سور قرآن آورده است كه نشانههاى وضع و جعل در آن آشكار است و آن را اشتباهى از جانب بزرگى مىداند؛ اما از اين نكته چشمپوشى مىكند كه اگر طبرسى اين روايت را آورده كه نویسنده آن را جعلى مىداند، در كنار آن رواياتى از ائمه(ع) با همين مضمون و يا مضمونى مشابه نيز آورده است.<ref>همان</ref> | #واگذاردن روايات فضائل السور: ما با انبوهى از روايات از ائمه(ع) درباره فضائل سور مواجه هستيم كه بايد با معيارهاى نقد سندى و يا محتوايى، آنها را بررسى و ديدگاه درست و مطابق با معيارهاى علمى را گزينش كرد؛ چه، واگذاردن و چشمپوشى از آنها، مشكلى را حل نخواهد كرد. نویسنده از ابوعلى فضل بن حسن طبرسى تعجب مىكند كه چرا در تفسير ارزشمند خود ([[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]) حديثى را در فضائل سور قرآن آورده است كه نشانههاى وضع و جعل در آن آشكار است و آن را اشتباهى از جانب بزرگى مىداند؛ اما از اين نكته چشمپوشى مىكند كه اگر طبرسى اين روايت را آورده كه نویسنده آن را جعلى مىداند، در كنار آن رواياتى از ائمه(ع) با همين مضمون و يا مضمونى مشابه نيز آورده است.<ref>همان</ref> | ||
#تكرار بعضى از ديدگاهها كه قبلا مورد نقد قرار گرفته است: شايسته بود نویسنده نقدها را پاسخ مىگفتند، همچون بحث اعتبار خبر واحد در تفسير.<ref>همان</ref> | #تكرار بعضى از ديدگاهها كه قبلا مورد نقد قرار گرفته است: شايسته بود نویسنده نقدها را پاسخ مىگفتند، همچون بحث اعتبار خبر واحد در تفسير.<ref>همان</ref> | ||
#توضيح نارساى برخى عبارات: نویسنده برای اين ادعا كه مسلمانان پيوسته برای استنباط مسائل مربوط به زندگىاشان به قرآن مراجعه | #توضيح نارساى برخى عبارات: نویسنده برای اين ادعا كه مسلمانان پيوسته برای استنباط مسائل مربوط به زندگىاشان به قرآن مراجعه میكردند و پيامبر(ص) نيز مجملات و مبهمات قرآن را به آنان آموزش مىداده است، به دو روايت استشهاد كرده است كه پس از نقل آنها، مراد از عمل را استنباط دانسته، اما مشخص نكرده كه از كجاى روايتها اين مفهوم قابل برداشت است.<ref>همان، ص283</ref> | ||
#ديدگاه نویسنده درباره روايات مربوط به خواص قرآن: نویسنده درباره رواياتى كه درباره خواص قرآن وارد شده، نظر خاصى دارد كه مستفاد از نوشتار ايشان، چنين است كه شكى نيست اوراد و اذكار در شفاى بيمارىها، با اذن خدا كه مسبب الاسباب است، تأثير دارند و در ادامه، به بيان اثر دعا در ايجاد روحيه و برطرف نمودن يأس، ايجاد اطمينان و آرامش درونى و شرايط دعا پرداخته است و پارهاى از روايات وارده درباره خواص تلاوت سور قرآن را ذكر نموده و بر اين نكته پاى فشرده است كه دعا و يا قرائت قرآن، تنها و تنها باعث جلب رحمت خداوند و آسان نمودن معالجه مرض و تأثير بهتر دارو مىشود؛ اما اينكه دعا و قرائت قرآن را در كنار دوا بهعنوان يك عامل مستقل برای معالجه امراض و شفاى دردها جسمانى در نظر بگيريم - همچنانكه در برخى از روايات مشاهده مىنماييم - چيزى است كه قداست قرآن، آن را بهطور كلى رد مىكند.<ref>همان، ص283</ref> | #ديدگاه نویسنده درباره روايات مربوط به خواص قرآن: نویسنده درباره رواياتى كه درباره خواص قرآن وارد شده، نظر خاصى دارد كه مستفاد از نوشتار ايشان، چنين است كه شكى نيست اوراد و اذكار در شفاى بيمارىها، با اذن خدا كه مسبب الاسباب است، تأثير دارند و در ادامه، به بيان اثر دعا در ايجاد روحيه و برطرف نمودن يأس، ايجاد اطمينان و آرامش درونى و شرايط دعا پرداخته است و پارهاى از روايات وارده درباره خواص تلاوت سور قرآن را ذكر نموده و بر اين نكته پاى فشرده است كه دعا و يا قرائت قرآن، تنها و تنها باعث جلب رحمت خداوند و آسان نمودن معالجه مرض و تأثير بهتر دارو مىشود؛ اما اينكه دعا و قرائت قرآن را در كنار دوا بهعنوان يك عامل مستقل برای معالجه امراض و شفاى دردها جسمانى در نظر بگيريم - همچنانكه در برخى از روايات مشاهده مىنماييم - چيزى است كه قداست قرآن، آن را بهطور كلى رد مىكند.<ref>همان، ص283</ref> | ||
ویرایش