پرش به محتوا

بلدان الخلافة الشرقية (تعريب): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'هايي' به 'هایی'
جز (جایگزینی متن - 'كاري' به 'كاری')
جز (جایگزینی متن - 'هايي' به 'هایی')
خط ۴۸: خط ۴۸:
در سراسر كتاب ده نقشه به چشم مي‌خورد كه برای روشن شدن نقاط جغرافیایی قديم رسم شده است. در آخر كتاب ابياتي از شاهنامه فردوسي كه در آنها بعضي از اعلام جغرافیایی مذكور در اين كتاب است، گردآوري شده و از كتاب مجهول المصنف حدود العالم نيز مواردي را كه مربوط به اعلام جغرافیایی متن اين كتاب بوده است، به ترتيب حروف الفبا آورده شده است. اين دو قسمت به نام "ضمائم" خوانده شده است و هر دوي آنها به حال مطالعه كنندگان مفيد است. قسمت سوم به نام "تعليقات" خوانده شده است و بالاي اين بحث نوشته‌اند: «زيرا اين عنوان به توضيح چند مورد و ثبت چندين فقره از حواشي متن كتاب كه متأسفانه در ترجمه از قلم افتاده است، اقدام می‌شود». چهار فهرست مختلف؛ يعني فهرست اعلام جغرافیایی و فهرست نام‌هاي اشخاص، اقوام و فهرست موضوعي مواد كتاب و فهرست كتب هم در آخر صفحات كتاب چاپ شده است كه تمام آنها راهنماي بسيار سودمندي برای مراجعه كننده می‌باشد.
در سراسر كتاب ده نقشه به چشم مي‌خورد كه برای روشن شدن نقاط جغرافیایی قديم رسم شده است. در آخر كتاب ابياتي از شاهنامه فردوسي كه در آنها بعضي از اعلام جغرافیایی مذكور در اين كتاب است، گردآوري شده و از كتاب مجهول المصنف حدود العالم نيز مواردي را كه مربوط به اعلام جغرافیایی متن اين كتاب بوده است، به ترتيب حروف الفبا آورده شده است. اين دو قسمت به نام "ضمائم" خوانده شده است و هر دوي آنها به حال مطالعه كنندگان مفيد است. قسمت سوم به نام "تعليقات" خوانده شده است و بالاي اين بحث نوشته‌اند: «زيرا اين عنوان به توضيح چند مورد و ثبت چندين فقره از حواشي متن كتاب كه متأسفانه در ترجمه از قلم افتاده است، اقدام می‌شود». چهار فهرست مختلف؛ يعني فهرست اعلام جغرافیایی و فهرست نام‌هاي اشخاص، اقوام و فهرست موضوعي مواد كتاب و فهرست كتب هم در آخر صفحات كتاب چاپ شده است كه تمام آنها راهنماي بسيار سودمندي برای مراجعه كننده می‌باشد.


لسترنج در تنظيم اين كتاب زحمت بسيار كشيده است. اين كتاب ابتدا در سال 1905م به زبان انگلیسی به دست مرحوم كسروي افتاد و در سال 1305ش مقاله‌ای درباره فصل شانزدهم اين كتاب كه درباره خوزستان است، تحت عنوان "خرده گيري و موشكافي" نوشت و نكته‌هايي بر آن افزود و خرده گيرى‌هاي چند بر آن وارد دانست.
لسترنج در تنظيم اين كتاب زحمت بسيار كشيده است. اين كتاب ابتدا در سال 1905م به زبان انگلیسی به دست مرحوم كسروي افتاد و در سال 1305ش مقاله‌ای درباره فصل شانزدهم اين كتاب كه درباره خوزستان است، تحت عنوان "خرده گيري و موشكافي" نوشت و نكته‌هایی بر آن افزود و خرده گيرى‌هاي چند بر آن وارد دانست.


شيوه تحقيق و دامنه اطلاعات وسيع لسترنج سبب شده است كه كتاب مورد بحث از مآخذ معتبر به شمار بيايد و همواره اهل تتبع و تحقيق را بدان نيازست.
شيوه تحقيق و دامنه اطلاعات وسيع لسترنج سبب شده است كه كتاب مورد بحث از مآخذ معتبر به شمار بيايد و همواره اهل تتبع و تحقيق را بدان نيازست.
خط ۶۴: خط ۶۴:
#«لسترنج» در كتاب «جغرافياي تاریخی سرزمين‌هاي خلافت شرقي» به نقل از «ابن‌خردادبه» و «قدامه بن جعفر» دو تن از جغرافى‌نگاران معتبر و معروف قرن سوم هجری مى‌نويسد: «اين اقليم دوازده ولايت دارد و هر يك را استان گويند. و شصت بخش دارد كه هر يك را طسوج نامند». لسترنج سپس در توضيح مى‌افزايد: «پارهاي از اين تقسيم‌بندى‌ها كه گويا در اصل به منظور تقسيم‌بندي مالياتي بوده است، در يك قرن بعد در كتاب مقدسي نيز وارد گرديده است.»
#«لسترنج» در كتاب «جغرافياي تاریخی سرزمين‌هاي خلافت شرقي» به نقل از «ابن‌خردادبه» و «قدامه بن جعفر» دو تن از جغرافى‌نگاران معتبر و معروف قرن سوم هجری مى‌نويسد: «اين اقليم دوازده ولايت دارد و هر يك را استان گويند. و شصت بخش دارد كه هر يك را طسوج نامند». لسترنج سپس در توضيح مى‌افزايد: «پارهاي از اين تقسيم‌بندى‌ها كه گويا در اصل به منظور تقسيم‌بندي مالياتي بوده است، در يك قرن بعد در كتاب مقدسي نيز وارد گرديده است.»
#توجه داشته باشيم كه مقدسي كتاب جغرافياي خود «احسن التقاسيم في معرفه الاقاليم» را در سال‌هاي مياني نيمه دوم قرن چهارم؛ يعني در سال 375 بعد از هجرت نگاشته است.
#توجه داشته باشيم كه مقدسي كتاب جغرافياي خود «احسن التقاسيم في معرفه الاقاليم» را در سال‌هاي مياني نيمه دوم قرن چهارم؛ يعني در سال 375 بعد از هجرت نگاشته است.
#:لسترنج نام هر يك از اين استان‌هاي دوازده‌گانه را با تعداد تسوكه‌اي (طسوج) هر استان «از حيث نهرهايي كه آنها را مشروب می‌كردند و منابع (آبي)آن نهرها» در سه گروه آورده است.
#:لسترنج نام هر يك از اين استان‌هاي دوازده‌گانه را با تعداد تسوكه‌اي (طسوج) هر استان «از حيث نهرهایی كه آنها را مشروب می‌كردند و منابع (آبي)آن نهرها» در سه گروه آورده است.
#ما در اين جا نخست به اختصار تنها اسامي اين دوازده استان را مطابق با تقسيم‌بندي ياد شده، در سه گروه از كتاب سرزمين‌هاي خلافت شرقي لسترنج، بدون ذكر نام تسوكه‌اي هر استان مى‌آوريم. سپس به دنبال آن اسامي تسوكه‌اي هر استان را به طور كامل و به تفكيك هر استان، از رساله محققانه‌ي «كشور عراق، از ديدگاه فرهنگ و تمدن رنگ ایراني دارد نه عربی» نوشته دانشمند فاضل سيد محمد علي امام شوشتري، ياد مى‌كنيم.
#ما در اين جا نخست به اختصار تنها اسامي اين دوازده استان را مطابق با تقسيم‌بندي ياد شده، در سه گروه از كتاب سرزمين‌هاي خلافت شرقي لسترنج، بدون ذكر نام تسوكه‌اي هر استان مى‌آوريم. سپس به دنبال آن اسامي تسوكه‌اي هر استان را به طور كامل و به تفكيك هر استان، از رساله محققانه‌ي «كشور عراق، از ديدگاه فرهنگ و تمدن رنگ ایراني دارد نه عربی» نوشته دانشمند فاضل سيد محمد علي امام شوشتري، ياد مى‌كنيم.
#:لسترنج مى‌نويسد: «گروه اول مركب است از چهار استان در ساحل خاوري دجله، كه هم از آن و هم از رود «تامرا» مشروب مى‌گرديدند.» اين چهار استان عبارت بودند از:
#:لسترنج مى‌نويسد: «گروه اول مركب است از چهار استان در ساحل خاوري دجله، كه هم از آن و هم از رود «تامرا» مشروب مى‌گرديدند.» اين چهار استان عبارت بودند از:
خط ۷۵: خط ۷۵:
#:- پنجم: استان «شادشاپور» كه دارای چهار تسوك بود و در اطراف واسط قرار داشت.
#:- پنجم: استان «شادشاپور» كه دارای چهار تسوك بود و در اطراف واسط قرار داشت.
#:- ششم: استان «پادبهمن» كه استان جنوبي دجله بود و مشتمل بر چهار تسوك مى‌شد.
#:- ششم: استان «پادبهمن» كه استان جنوبي دجله بود و مشتمل بر چهار تسوك مى‌شد.
#: گروه سوم: شش استان بعدي را تشكيل مى‌داد كه همگي آنها در سمت باختر دجله، در مسير رودخانه‌ها و نهرهايي بودند كه بيشتر آنها از فرات به سوي دجله جريان داشتند. بدين قرار:
#: گروه سوم: شش استان بعدي را تشكيل مى‌داد كه همگي آنها در سمت باختر دجله، در مسير رودخانه‌ها و نهرهایی بودند كه بيشتر آنها از فرات به سوي دجله جريان داشتند. بدين قرار:
#:- هفتم: «استان بالا» كه در اطراف شهر «انبار» بود و چهار تسوك داشت.
#:- هفتم: «استان بالا» كه در اطراف شهر «انبار» بود و چهار تسوك داشت.
#:- هشتم: استان «اردشير بابكان» كه در جنوب «استان بالا» يعني استان هفتم بود و از پنج تسوك تشكيل مى‌شد. (لسترنج تنها چهار تسوك آن را برشمرده است.)
#:- هشتم: استان «اردشير بابكان» كه در جنوب «استان بالا» يعني استان هفتم بود و از پنج تسوك تشكيل مى‌شد. (لسترنج تنها چهار تسوك آن را برشمرده است.)
خط ۹۸: خط ۹۸:
#:#استان «ويه كوات مياني» (به قباد الاوسط)، شامل تسوكه‌اي: نهر بدات - سوره (سورا) - بربسيمه (بربسيما) - نهر شاهگان (نهرالملك).
#:#استان «ويه كوات مياني» (به قباد الاوسط)، شامل تسوكه‌اي: نهر بدات - سوره (سورا) - بربسيمه (بربسيما) - نهر شاهگان (نهرالملك).
#:#استان «ويه كوات پايين» (به قباد الاسفل)، شامل تسوكه‌اي: باذگله (باذقلي) - سيلحين - نستر- رودمستان و هرموزد گرد (هرموز جرد).
#:#استان «ويه كوات پايين» (به قباد الاسفل)، شامل تسوكه‌اي: باذگله (باذقلي) - سيلحين - نستر- رودمستان و هرموزد گرد (هرموز جرد).
#اين استان‌ها در جلگه ميان رودان در كنار رودهاي دجله و فرات و يا در اراضي مسير رودها و نهرهايي كه به یکی از دو رود دجله و فرات و يا به هر دوي آنها مربوط مى‌شدند، قرار داشتند.
#اين استان‌ها در جلگه ميان رودان در كنار رودهاي دجله و فرات و يا در اراضي مسير رودها و نهرهایی كه به یکی از دو رود دجله و فرات و يا به هر دوي آنها مربوط مى‌شدند، قرار داشتند.


گي لسترنج كه متخصّص جغرافياي تاریخی سرزمين‌هاي خلافت شرقي است نوشته‌هاي جغرافى دانان نامبرده را در كتاب خود خلاصه كرده، مى‌گويد: «موغان يا مغكان يا موقان نام دشت باتلاغي بزرگی است كه از دامنه‌ي كوه سبلان تا كناره‌ي خاوري درياي خزر كشيده شده و در جنوب مصبّ رود ارس و شمال كوه‌هاي تالش قرار دارد.... كرسي موغان در قرن چهارم، شهري بوده، به همان نام، كه اكنون تعيين محل دقيق آن دشوار است. تعيين محل دقيق كرسي مغان كاری شايسته بوده و وجهه همت كساني است كه شناخت جغرافياي تاریخی مناطق و كشف اماكن باستاني را مشغله‌ي ذهني و علمي خود ساخته‌اند. كار باستانشناسان را به خودشان واگذاريم و اميدوار باشيم كه به زودي در مغان اقدام به حفاري خواهند كرد و جنبه‌های گوناگون زندگی نياكان ما را روشن خواهند كرد، به واقعيّت بنگريم. عمر پارس‌آباد تقريباًٌ به اندازه متوسط عمر ساكنان آن است. در سال 1330 پارس‌آباد به وسيله‌ي مهندس پارسا مدير عامل شركت شيار بنياد نهاده و به همين سبب پارسا آباد خوانده شده است؛ امّا بعدها به دليل اشكال در تلفّظ «دو الف بلافاصله» یکی از الف‌ها حذف شد و شكل نوشتاري پارس‌آباد صورت امروزي خود را يافت «پارس‌آباد» موقعيّت پارس‌آباد؛ يعني طول جغرافیایی 38 و عرض شمالي 39 درجه، از فروريزي شهرهای افسانه‌اي دوازده‌گانه تا حضور شركت شيار (1330) محل قشلاقي دامداران بوده است و البته به دليل وابستگي زمين به آسمان؛ يعني انتظار باران، استفاده‌ي اقتصادی غير دامداري از عرصه‌ي دشت مغان ممكن نمى‌شده است و همين مسأله جايگاه مناسبي برای حيات وحش ايجاد مى‌كرده كه اشتهار آهوي مغان از همين زاويه‌ي ديد قابل بحث است.
گي لسترنج كه متخصّص جغرافياي تاریخی سرزمين‌هاي خلافت شرقي است نوشته‌هاي جغرافى دانان نامبرده را در كتاب خود خلاصه كرده، مى‌گويد: «موغان يا مغكان يا موقان نام دشت باتلاغي بزرگی است كه از دامنه‌ي كوه سبلان تا كناره‌ي خاوري درياي خزر كشيده شده و در جنوب مصبّ رود ارس و شمال كوه‌هاي تالش قرار دارد.... كرسي موغان در قرن چهارم، شهري بوده، به همان نام، كه اكنون تعيين محل دقيق آن دشوار است. تعيين محل دقيق كرسي مغان كاری شايسته بوده و وجهه همت كساني است كه شناخت جغرافياي تاریخی مناطق و كشف اماكن باستاني را مشغله‌ي ذهني و علمي خود ساخته‌اند. كار باستانشناسان را به خودشان واگذاريم و اميدوار باشيم كه به زودي در مغان اقدام به حفاري خواهند كرد و جنبه‌های گوناگون زندگی نياكان ما را روشن خواهند كرد، به واقعيّت بنگريم. عمر پارس‌آباد تقريباًٌ به اندازه متوسط عمر ساكنان آن است. در سال 1330 پارس‌آباد به وسيله‌ي مهندس پارسا مدير عامل شركت شيار بنياد نهاده و به همين سبب پارسا آباد خوانده شده است؛ امّا بعدها به دليل اشكال در تلفّظ «دو الف بلافاصله» یکی از الف‌ها حذف شد و شكل نوشتاري پارس‌آباد صورت امروزي خود را يافت «پارس‌آباد» موقعيّت پارس‌آباد؛ يعني طول جغرافیایی 38 و عرض شمالي 39 درجه، از فروريزي شهرهای افسانه‌اي دوازده‌گانه تا حضور شركت شيار (1330) محل قشلاقي دامداران بوده است و البته به دليل وابستگي زمين به آسمان؛ يعني انتظار باران، استفاده‌ي اقتصادی غير دامداري از عرصه‌ي دشت مغان ممكن نمى‌شده است و همين مسأله جايگاه مناسبي برای حيات وحش ايجاد مى‌كرده كه اشتهار آهوي مغان از همين زاويه‌ي ديد قابل بحث است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش