پرش به محتوا

من أخلاق العلماء: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'مى‌كردند' به 'می‌كردند'
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - 'مى‌كردند' به 'می‌كردند')
خط ۳۳: خط ۳۳:


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
اولين مطلب كتاب، حكايتى از مرحوم [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]]، با اشاره به اين نكته است كه ايشان در ايام اقامت‌شان در نجف اشرف، مواظبت خاصى بر زيارت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]] داشته و هر روز مشرف به روضه مبارکه شده و در نزد ضريح مبارک، مى‌ايستادند و امام(ع) را با زيارت جامعه كبيره، با صداى بلند، زيارت مى‌كردند.
اولين مطلب كتاب، حكايتى از مرحوم [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]]، با اشاره به اين نكته است كه ايشان در ايام اقامت‌شان در نجف اشرف، مواظبت خاصى بر زيارت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]] داشته و هر روز مشرف به روضه مبارکه شده و در نزد ضريح مبارک، مى‌ايستادند و امام(ع) را با زيارت جامعه كبيره، با صداى بلند، زيارت می‌كردند.


در پايان كتاب نيز قضيه‌اى از مرحوم حاج [[همدانی، رضا بن محمد هادی|آقا رضا همدانى]]، صاحب كتاب مصباح الفقيه، نقل شده، مبنى بر اين‌كه ايشان در ايام اقامت در سامراء، مديون به شخصى بودند. روزى جوانى كه تازه به سن تكليف و محاسبه خمس رسيده بود، خدمت ايشان آمده و اصرار كرد كه مبلغ وجوهات را پذيرفته و اجازه دهند كه از ايشان تقليد شود. ايشان در جواب فرمودند: تقليد كردن از من، اشكالى ندارد، اما بنده مستعد بر دريافت وجوهات نيستم و بايد در مسير خودش خرج شود. وقتى كه از ايشان پرسيده شد چرا شما اين مبلغ را نگرفتيد، فرموده بودند، درست است كه من مديونم، اما خداوند وعده كرده كه امثال اين ديون را بپردازد و رزق مرا ضمانت نموده است و اين حقوق شرعيه هم بايد در محل خودش صرف شود و اگر بپذيرم، ذمه من مشغول مى‌شود و تكليفم سنگين مى‌گردد و در امرى كه طاقتش را ندارم واقع مى‌گردم.
در پايان كتاب نيز قضيه‌اى از مرحوم حاج [[همدانی، رضا بن محمد هادی|آقا رضا همدانى]]، صاحب كتاب مصباح الفقيه، نقل شده، مبنى بر اين‌كه ايشان در ايام اقامت در سامراء، مديون به شخصى بودند. روزى جوانى كه تازه به سن تكليف و محاسبه خمس رسيده بود، خدمت ايشان آمده و اصرار كرد كه مبلغ وجوهات را پذيرفته و اجازه دهند كه از ايشان تقليد شود. ايشان در جواب فرمودند: تقليد كردن از من، اشكالى ندارد، اما بنده مستعد بر دريافت وجوهات نيستم و بايد در مسير خودش خرج شود. وقتى كه از ايشان پرسيده شد چرا شما اين مبلغ را نگرفتيد، فرموده بودند، درست است كه من مديونم، اما خداوند وعده كرده كه امثال اين ديون را بپردازد و رزق مرا ضمانت نموده است و اين حقوق شرعيه هم بايد در محل خودش صرف شود و اگر بپذيرم، ذمه من مشغول مى‌شود و تكليفم سنگين مى‌گردد و در امرى كه طاقتش را ندارم واقع مى‌گردم.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش