۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک') |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| سال نشر = 1417 ق | | سال نشر = 1417 ق | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03454AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =2 | | چاپ =2 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
«على اين حقيقت را دريافت كه منطق مهربانى از منطق قانون، والاتر است و توجه انسان، به انسانهاى ديگر و ساير كائنات، حجت حيات بر مرگ و هستى بر نيستى است، پايگاه زن در برابر على بر خلاف موقعيتى است كه ديگران درباره امام تصور مىكنند هنگامى كه عدالت كلى آفرينش و همگامى پديدههاى هستى ايجاب مىكند كه گرماى سخت تابستان و بارندگىهاى سرد زمستان در پايگاهى يگانه قرار گيرند و زمينهاى نرم و بارانها و وزش بادها، حقيقتى واحد را تشكيل دهند و طبيعت با همه نمودها و پديدههايش قانون پاداش و عكسالعمل را در همه سوى اجرا كند، همين عدالت همه جايى و همگانى ايجاب مىكند كه رفت و آمد و دگرگونىهاى نيروهاى طبيعت در چهرههاى جاندار و بىجان نيز مسيرى واحد را بپيمايند و جماد و حيوان در اين جريان با يكديگر برابر باشند....». | «على اين حقيقت را دريافت كه منطق مهربانى از منطق قانون، والاتر است و توجه انسان، به انسانهاى ديگر و ساير كائنات، حجت حيات بر مرگ و هستى بر نيستى است، پايگاه زن در برابر على بر خلاف موقعيتى است كه ديگران درباره امام تصور مىكنند هنگامى كه عدالت كلى آفرينش و همگامى پديدههاى هستى ايجاب مىكند كه گرماى سخت تابستان و بارندگىهاى سرد زمستان در پايگاهى يگانه قرار گيرند و زمينهاى نرم و بارانها و وزش بادها، حقيقتى واحد را تشكيل دهند و طبيعت با همه نمودها و پديدههايش قانون پاداش و عكسالعمل را در همه سوى اجرا كند، همين عدالت همه جايى و همگانى ايجاب مىكند كه رفت و آمد و دگرگونىهاى نيروهاى طبيعت در چهرههاى جاندار و بىجان نيز مسيرى واحد را بپيمايند و جماد و حيوان در اين جريان با يكديگر برابر باشند....». | ||
و يا در مبحث راستى در پهنه حيات مىنويسد: «چون [[امام على(ع)|على بن ابىطالب]] با نگرشى ژرف به اين حقيقت مىنگرد و همواره با آن همآهنگ است، بسختى مىكوشد تا بر بنيان دريافت و ديد و احساس خويش به | و يا در مبحث راستى در پهنه حيات مىنويسد: «چون [[امام على(ع)|على بن ابىطالب]] با نگرشى ژرف به اين حقيقت مىنگرد و همواره با آن همآهنگ است، بسختى مىكوشد تا بر بنيان دريافت و ديد و احساس خويش به پاکسازى مردم بپردازد و مفهوم تهذيب و پاکسازى درك ارزشهاى زندگى و ريشهدارى وجود است، چه در زمينه مادى و چه معنوى، و چون معنى واحد پاکسازى همين است و صدق هم با همه موجودات مادى و معنوى هميشه همراه است، پس راستى محور نيرومندى است كه تهذيب بر مدار آن مىگردد و همچنين محور دادگرى آفرينش است كه انحرافى در آن پديدار نيست بنا بر اين، انديشمندانى كه ديدگاه صدق را خارج از نواميس عمومى جهان بررسى مىكنند، به اشتباه مىافتند و گمان مىبرند همانديشى آنها در قانون تهذيب انسانى بر ايشان كافى است....» | ||
فصل بعدى، سرآغاز گفتار على(ع) نام دارد، در اين بخش بعضى از گفتار ايشان به كارگزان خويش از نهجالبلاغه آورده شده است؛ همانند: «چون وضع حكومت دگرگون شود، روزگار هم به همانسان تغيير خواهد يافت. خشنودى همگانى مردم، نارضائى خاصان سودجوى را فرو مىپوشد، چون خداوند بر مردمى خشمگين شود، نرخهايشان گران گردد...». | فصل بعدى، سرآغاز گفتار على(ع) نام دارد، در اين بخش بعضى از گفتار ايشان به كارگزان خويش از نهجالبلاغه آورده شده است؛ همانند: «چون وضع حكومت دگرگون شود، روزگار هم به همانسان تغيير خواهد يافت. خشنودى همگانى مردم، نارضائى خاصان سودجوى را فرو مىپوشد، چون خداوند بر مردمى خشمگين شود، نرخهايشان گران گردد...». |
ویرایش