۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
كتاب با مقدمه مصحح در معرفى كتاب آغاز و مطالب متن اثر نيز در قالب بيست نكته، ارائه شده است. | كتاب با مقدمه مصحح در معرفى كتاب آغاز و مطالب متن اثر نيز در قالب بيست نكته، ارائه شده است. | ||
[[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] در اين كتاب، به شيوهاى متفاوت از اثر ديگرش «احصاء العلوم»، به تقسيمبندى علوم پرداخته است. وى در اين شيوه، معارف را به دو گروه تقسيم كرده و معتقد است كه هر يك از اين دو گروه را | [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] در اين كتاب، به شيوهاى متفاوت از اثر ديگرش «احصاء العلوم»، به تقسيمبندى علوم پرداخته است. وى در اين شيوه، معارف را به دو گروه تقسيم كرده و معتقد است كه هر يك از اين دو گروه را صناعتهایى است و صناعتها نيز بر دو قسم مىباشند: يكى آنهایى كه تنها از راه علم به آن معرفت داريم و ديگرى، علمى كه ممكن است بدان عمل شود. | ||
وى اين قسم اخير را به دو شعبه تقسيم كرده است: يكى، علمى كه انسان در شهر با آن عمل مىكند مانند پزشکى، تجارت و كشاورزى و قسم ديگر، علمى كه انسان در روش اخلاقى خود به آن نيازمند است و با آن كارهاى نيك و درست را تشخيص مىدهد. | وى اين قسم اخير را به دو شعبه تقسيم كرده است: يكى، علمى كه انسان در شهر با آن عمل مىكند مانند پزشکى، تجارت و كشاورزى و قسم ديگر، علمى كه انسان در روش اخلاقى خود به آن نيازمند است و با آن كارهاى نيك و درست را تشخيص مىدهد. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
#افعالى كه در آنها انسان مىبايد از بدنش به عنوان ابزار استفاده كند، مثل ايستادن، نشستن و نگاه كردن. | #افعالى كه در آنها انسان مىبايد از بدنش به عنوان ابزار استفاده كند، مثل ايستادن، نشستن و نگاه كردن. | ||
#عوارض نفس مثل شهوت، لذت، شادمانى، خشم و | #عوارض نفس مثل شهوت، لذت، شادمانى، خشم و چيزهایى از اين دست كه به اينها شبيه است. | ||
#تميز و | #تميز و تشخيصهایى كه به وسيله ذهن انجام مىشود. | ||
اين سه دسته احوال و افعال، امورى هستند كه انسان در هيچ زمانى از زندگى خود از آنها خالى نيست. | اين سه دسته احوال و افعال، امورى هستند كه انسان در هيچ زمانى از زندگى خود از آنها خالى نيست. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
به باور وى، فعل از خلق نشأت مىگيرد و خلق از عادت و كمال انسان نيز در خلق اوست و اعتدال، راز سلامتى است. وى براى فهم بهتر اين مطلب، به ذكر امورى پرداخته است كه به عنوان اخلاق خوب مشهور است و از افعال معتدلى كه از اخلاق جميله پديد آمده، سخن به ميان آورده است تا ذهن خواننده به مطابقت آنچه بيان داشته است، با اصناف اخلاق و افعالى كه از هر صنف خاصى از اخلاق سرمىزند، راه يابد. در اين رابطه، وى شجاعت را مثال زده كه خلقى زيباست كه با ميانهروى در اقدام به امور ترسناك و دست كشيدن از آنها حاصل مىشود؛ اگر اقدام به آن زياد شود، بىباكى را به دست مىدهد و نقصان در آن، ترس را حاصل مىكند. | به باور وى، فعل از خلق نشأت مىگيرد و خلق از عادت و كمال انسان نيز در خلق اوست و اعتدال، راز سلامتى است. وى براى فهم بهتر اين مطلب، به ذكر امورى پرداخته است كه به عنوان اخلاق خوب مشهور است و از افعال معتدلى كه از اخلاق جميله پديد آمده، سخن به ميان آورده است تا ذهن خواننده به مطابقت آنچه بيان داشته است، با اصناف اخلاق و افعالى كه از هر صنف خاصى از اخلاق سرمىزند، راه يابد. در اين رابطه، وى شجاعت را مثال زده كه خلقى زيباست كه با ميانهروى در اقدام به امور ترسناك و دست كشيدن از آنها حاصل مىشود؛ اگر اقدام به آن زياد شود، بىباكى را به دست مىدهد و نقصان در آن، ترس را حاصل مىكند. | ||
[[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] در راستاى توضيح چگونگى به دست آوردن اين اخلاق جميله، لازم دانسته است كه ابتدا، خلقها و نيز افعالى كه از آنها پديد مىآيد را مورد شناسايى و شمارش قرار دهد و پس از آن، به اين نكته اشاره نمايد كه سزاوار است آدمى تأمل كند تا ببيند چه | [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] در راستاى توضيح چگونگى به دست آوردن اين اخلاق جميله، لازم دانسته است كه ابتدا، خلقها و نيز افعالى كه از آنها پديد مىآيد را مورد شناسايى و شمارش قرار دهد و پس از آن، به اين نكته اشاره نمايد كه سزاوار است آدمى تأمل كند تا ببيند چه خلقهایى را درون خود مىيابد. | ||
وى براى فهم چگونگى اعتدالسنجى اخلاق، روشى را پيشنهاد نموده است، بدين طريق كه بررسى نماييم آيا فعلى كه از حالت نقصان خُلق ناشى مىشود، به راحتى از ما سر مىزند يا نه؟ و آيا انجام فعلى كه از حالت زيادى خُلق ناشى مىشود، براى ما آسان است يا نه؟ و چنين نتيجه مىگيرد كه اگر اين دو جهت سهولت، براى ما يكسان يا به هم نزدیک بودند، مىفهميم كه درون ما در حالت اعتدال قرار دارد.[[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] لذت را سد راه اكثر خيرات دانسته و در اين راستا، به شناخت و بررسى لذت و رنج پرداخته است. وى در تعريف برده و آزاده، تعبير زيبايى به كار برده است. او معتقد است آزاده كسى است كه داراى قدرت سنجش اطراف و عواقب امور بوده و از نيروى اراده در مورد آنچه اين سنجشها اقتضا مىكنند، برخوردار است. او كسى كه فاقد اين دو صفت باشد را انسان بهيمى (چهارپا صفت) و برده دانسته است. | وى براى فهم چگونگى اعتدالسنجى اخلاق، روشى را پيشنهاد نموده است، بدين طريق كه بررسى نماييم آيا فعلى كه از حالت نقصان خُلق ناشى مىشود، به راحتى از ما سر مىزند يا نه؟ و آيا انجام فعلى كه از حالت زيادى خُلق ناشى مىشود، براى ما آسان است يا نه؟ و چنين نتيجه مىگيرد كه اگر اين دو جهت سهولت، براى ما يكسان يا به هم نزدیک بودند، مىفهميم كه درون ما در حالت اعتدال قرار دارد.[[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] لذت را سد راه اكثر خيرات دانسته و در اين راستا، به شناخت و بررسى لذت و رنج پرداخته است. وى در تعريف برده و آزاده، تعبير زيبايى به كار برده است. او معتقد است آزاده كسى است كه داراى قدرت سنجش اطراف و عواقب امور بوده و از نيروى اراده در مورد آنچه اين سنجشها اقتضا مىكنند، برخوردار است. او كسى كه فاقد اين دو صفت باشد را انسان بهيمى (چهارپا صفت) و برده دانسته است. |
ویرایش