پرش به محتوا

مصابيح الظلام في شرح مفاتيح الشرائع: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وحید بهبهانی، محمدباقر' به 'بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل'
جز (جایگزینی متن - 'مى‌كردند' به 'می‌كردند')
جز (جایگزینی متن - 'وحید بهبهانی، محمدباقر' به 'بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل')
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =مفاتیح الشرائه فی الفقه. شرح
| عنوان‌های دیگر =مفاتیح الشرائه فی الفقه. شرح
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[موسسه العلامه المجدد الوحید البهبهانی]] (محقق)
[[مؤسسه العلامه المجدد الوحید البهبهانی]] (محقق)


[[وحید بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل]] (نویسنده)
[[بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏182‎‏/‎‏7‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏9‎‏ ‎‏م‎‏7022
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏182‎‏/‎‏7‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏9‎‏ ‎‏م‎‏7022
خط ۱۴: خط ۱۴:
فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، 1006 - 1091ق. مفاتیح الشرایع - نقد و تفسیر
فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، 1006 - 1091ق. مفاتیح الشرایع - نقد و تفسیر
| ناشر =  
| ناشر =  
موسسه علامه مجدد وحيد بهبهانی
مؤسسه علامه مجدد وحيد بهبهانی
| مکان نشر =قم - ایران
| مکان نشر =قم - ایران
| سال نشر = 1424 ق  
| سال نشر = 1424 ق  
خط ۲۱: خط ۲۱:
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =11
| تعداد جلد =11
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10991
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01367
| کتابخوان همراه نور =01367
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۲۷: خط ۲۸:
}}
}}


'''مصابيح الظلام فى شرح مفاتيح الشرائع'''، شرح استدلالى علامه [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] (متوفى 1205) بر مفاتيح الشرائع [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|فيض كاشانى]] است. اين مجموعه 11جلدى؛ مشتمل بر امهات مسائل احكام شرعى با ذكر اقوال در آن مسئله و نقد و تحليل آن است.
'''مصابيح الظلام فى شرح مفاتيح الشرائع'''، شرح استدلالى علامه [[بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل|وحيد بهبهانى]] (متوفى 1205) بر مفاتيح الشرائع [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|فيض كاشانى]] است. اين مجموعه 11جلدى؛ مشتمل بر امهات مسائل احكام شرعى با ذكر اقوال در آن مسئله و نقد و تحليل آن است.


== ساختار==
== ساختار==
كتاب با مقدمه مفصلى در شرح حال و آثار و آراء [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] و [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|فيض كاشانى]]، در قريب به 100 صفحه به قلم محققین كتاب آغاز شده است. متن كتاب داراى 11 جزء است كه هر يك از اجزاء داراى مقدمه و ابواب مشتمل بر مفاتيحى است. شيوه نگارش نویسنده بدين سبک است كه ابتدا كلام فيض را ذكر و سپس به - صورت «قوله-قوله» به شرح آن پرداخته است.
كتاب با مقدمه مفصلى در شرح حال و آثار و آراء [[بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل|وحيد بهبهانى]] و [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|فيض كاشانى]]، در قريب به 100 صفحه به قلم محققین كتاب آغاز شده است. متن كتاب داراى 11 جزء است كه هر يك از اجزاء داراى مقدمه و ابواب مشتمل بر مفاتيحى است. شيوه نگارش نویسنده بدين سبک است كه ابتدا كلام فيض را ذكر و سپس به - صورت «قوله-قوله» به شرح آن پرداخته است.


== گزارش محتوا==
== گزارش محتوا==
خط ۴۷: خط ۴۸:
#احكام خمس.
#احكام خمس.


سراسر آثار علمى [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] مشحون از تحليل و نقد آراى اخباریان و احياى مكتب اصوليان است؛ اما نكته‌اى كه غالباً در سرگذشت علمى او مورد غفلت قرار مى‌گيرد، مقابله او با انديشه‌هاى انديشمندانى امثال صاحب «معالم» و صاحب «مدارك» در مواجهه با روايات است. وى در كنار نقد تند روى‌هاى اخباریان در پذيرش روايات و طرد دلايل عقلى، به نقد حركتى پرداخت كه زمينه‌ساز اين مكتب شد و با ردّ ديدگاه‌هاى سختگيرانه آنها در قبول روايات، پايه‌گذار شيوه‌اى ميانه در جمع ميان عقل و نقل گرديد و روشى معتدل را در برخورد با دو گرايش عقل‌گرايى و تعبدگرايى شكل داد.
سراسر آثار علمى [[بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل|وحيد بهبهانى]] مشحون از تحليل و نقد آراى اخباریان و احياى مكتب اصوليان است؛ اما نكته‌اى كه غالباً ً در سرگذشت علمى او مورد غفلت قرار مى‌گيرد، مقابله او با انديشه‌هاى انديشمندانى امثال صاحب «معالم» و صاحب «مدارك» در مواجهه با روايات است. وى در كنار نقد تند روى‌هاى اخباریان در پذيرش روايات و طرد دلايل عقلى، به نقد حركتى پرداخت كه زمينه‌ساز اين مكتب شد و با ردّ ديدگاه‌هاى سختگيرانه آنها در قبول روايات، پايه‌گذار شيوه‌اى ميانه در جمع ميان عقل و نقل گرديد و روشى معتدل را در برخورد با دو گرايش عقل‌گرايى و تعبدگرايى شكل داد.


[[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] با شرح بر «مفاتيح الشرايع»، به نقد برخى از مبانى و آراى [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|فيض كاشانى]] كه از جهت اعتنا به اخبار در زمره اخباریان و از جهت نوآورى و مخالفت با مشهور، دنباله‌رو مكتب فقهى مقدس اردبيلى است، اهتمام ورزيد. وى در مقدمه شرح خود بر مفاتيح الشرايع هر دو گرايش فيض را نقد مى‌كند و او را به تقليد و اعتماد فراوان به كتاب مدارک و مسالك متهم مى‌كند و سپس در فهرستى طولانى، رئوس برخى از خطاها و اشتباهات فراوان اين دو كتاب را يادآور مى‌شود.
[[بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل|وحيد بهبهانى]] با شرح بر «مفاتيح الشرايع»، به نقد برخى از مبانى و آراى [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|فيض كاشانى]] كه از جهت اعتنا به اخبار در زمره اخباریان و از جهت نوآورى و مخالفت با مشهور، دنباله‌رو مكتب فقهى مقدس اردبيلى است، اهتمام ورزيد. وى در مقدمه شرح خود بر مفاتيح الشرايع هر دو گرايش فيض را نقد مى‌كند و او را به تقليد و اعتماد فراوان به كتاب مدارک و مسالك متهم مى‌كند و سپس در فهرستى طولانى، رئوس برخى از خطاها و اشتباهات فراوان اين دو كتاب را يادآور مى‌شود.


او بر خلاف اخباریان، منكر قطعى‌الصدور بودن همه احاديث منابع روايى شيعه بود، ولى درعين حال تأكيد مى‌كند كه اصحاب تنها به روايات راويان عادل عمل نمی‌كردند، زيرا در نظر صائب آنان تنها عدالت راوى نيست كه به سند روايت اعتبار مى‌بخشد، بلكه بسيارى از قرائن و شواهد ديگر هم مى‌تواند گوياى اعتبار روايات باشد. نكته مهم در ديدگاه [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] نسبت به صحت و اعتبار روايات اين است كه وى ظن به اعتبار سند و صدور روايت از معصوم(ع) را كافى دانسته و به دنبال دلايل و شواهد يقين‌آور نيست.
او بر خلاف اخباریان، منكر قطعى‌الصدور بودن همه احاديث منابع روايى شيعه بود، ولى درعين حال تأكيد مى‌كند كه اصحاب تنها به روايات راويان عادل عمل نمی‌كردند، زيرا در نظر صائب آنان تنها عدالت راوى نيست كه به سند روايت اعتبار مى‌بخشد، بلكه بسيارى از قرائن و شواهد ديگر هم مى‌تواند گوياى اعتبار روايات باشد. نكته مهم در ديدگاه [[بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل|وحيد بهبهانى]] نسبت به صحت و اعتبار روايات اين است كه وى ظن به اعتبار سند و صدور روايت از معصوم(ع) را كافى دانسته و به دنبال دلايل و شواهد يقين‌آور نيست.


از آنجا كه نویسنده منابع اندكى در اختيار داشته عجيب است كه چگونه توانسته است، چنين اثر بزرگى را به اتمام رساند؛ او در شرح المفاتيح مى‌گويد: «من الخلاف را در اختيار نداشتم» و حال آنكه كتاب «الخلاف» از امّهات مصادر شيعه است.
از آنجا كه نویسنده منابع اندكى در اختيار داشته عجيب است كه چگونه توانسته است، چنين اثر بزرگى را به اتمام رساند؛ او در شرح المفاتيح مى‌گويد: «من الخلاف را در اختيار نداشتم» و حال آنكه كتاب «الخلاف» از امّهات مصادر شيعه است.