۵۳٬۳۲۷
ویرایش
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ طاش کبری زاده، احمد بن مصطفی را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به طاش کبریزاده، احمد بن مصطفی منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type='authorWritings'|[[الشقائق النعمانیه فی علماء الدوله العثمانیه : | |data-type='authorWritings'|[[الشقائق النعمانیه فی علماء الدوله العثمانیه : �و یلیه العقد المنظوم فی ذکر افاضل الروم]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده | ||
[[شرح المقدمه الجزریه (لمحمد بن محمد بن الجزری) ]] / نوع اثر: کتاب / نقش: شارح | [[شرح المقدمه الجزریه (لمحمد بن محمد بن الجزری) ]] / نوع اثر: کتاب / نقش: شارح | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
</div> | </div> | ||
==وفات== | |||
«احمد بن مصطفى بن خليل، مشهور به طاش كبرىزاده»، از فضلاى نامى كشور تركيه است كه در قرن دهم مىزيسته است. | «احمد بن مصطفى بن خليل، مشهور به طاش كبرىزاده»، از فضلاى نامى كشور تركيه است كه در قرن دهم مىزيسته است. | ||
وى در شب چهاردهم ماه ربيعالاول سال 901ق متولد شد و چون به سن رشد رسيد با مادرش به شهر آنقره رهسپار شد. در آنجا به قرائت كلام اللّه مشغول شد. پدرش در همان اوقات وى را به «عصام الدّين» ملقب و به «ابوالخير» مكنى ساخت. برادرى هم داشت كه نامش محمد، لقبش نظام الدين و كنيهاش ابوسعيد و دو سال از وى بزرگتر بود و اين دو برادر در تحصيل علم با هم بودند. چون او و برادرش قرآن را ختم كردند با پدر و مادر به شهر بروسه بازگشتند. پدرشان، به آنها پارهاى از لغت عرب آموخت، سپس پدرش را مسافرتى به اسلامبول پيش آمد و وى را به عالم عامل علاء الدين ملقب به يتيم سپرد و علوم صرف و نحو را به آنها آموزش داد و ديگر علوم همچون تفسير، معانى، منطق، هيئت، فقه و... از اساتيدى همچون قوام الدين قاسم (عموشان)، مولى محيى الدين سيدى محمد قوجوى، مولى بدر الدين محمود مشهور به ميرم چلبى، شيخ محمد تونسى المولد مشهور به مغوشى و برخى ديگر مانند دائىاشان آموختند. | وى در شب چهاردهم ماه ربيعالاول سال 901ق متولد شد. | ||
==تحصیلات== | |||
و چون به سن رشد رسيد با مادرش به شهر آنقره رهسپار شد. در آنجا به قرائت كلام اللّه مشغول شد. پدرش در همان اوقات وى را به «عصام الدّين» ملقب و به «ابوالخير» مكنى ساخت. برادرى هم داشت كه نامش محمد، لقبش نظام الدين و كنيهاش ابوسعيد و دو سال از وى بزرگتر بود و اين دو برادر در تحصيل علم با هم بودند. چون او و برادرش قرآن را ختم كردند با پدر و مادر به شهر بروسه بازگشتند. پدرشان، به آنها پارهاى از لغت عرب آموخت، سپس پدرش را مسافرتى به اسلامبول پيش آمد و وى را به عالم عامل علاء الدين ملقب به يتيم سپرد و علوم صرف و نحو را به آنها آموزش داد و ديگر علوم همچون تفسير، معانى، منطق، هيئت، فقه و... از اساتيدى همچون قوام الدين قاسم (عموشان)، مولى محيى الدين سيدى محمد قوجوى، مولى بدر الدين محمود مشهور به ميرم چلبى، شيخ محمد تونسى المولد مشهور به مغوشى و برخى ديگر مانند دائىاشان آموختند. | |||
ايشان نخستين بار در اواخر ماه رجب سال 931ق در مدرسه ديمهتوقه به سمت مدرسى تعيين شد و در آنجا به تدريس شرح تلخيص (مطول) و تدريس حواشى شرح تجريد و تدريس شرح فرائض سيد شريف پرداخت، سپس در اوائل ماه رجب 933ق، در مدرسه مولى حاج حسن در شهر اسلامبول به مدرسى منصوب شد. از ديگر مدارسى كه به امر تحصيل مشغول بود مىتوان به مدرسه اسحاقيه اسكوب، مدرسه قلندرخانه اسلامبول، مدرسه مصطفى پاشاى و مدرسه وزير مجاور تا سال 958ق اشاره كرد. | ايشان نخستين بار در اواخر ماه رجب سال 931ق در مدرسه ديمهتوقه به سمت مدرسى تعيين شد و در آنجا به تدريس شرح تلخيص (مطول) و تدريس حواشى شرح تجريد و تدريس شرح فرائض سيد شريف پرداخت، سپس در اوائل ماه رجب 933ق، در مدرسه مولى حاج حسن در شهر اسلامبول به مدرسى منصوب شد. از ديگر مدارسى كه به امر تحصيل مشغول بود مىتوان به مدرسه اسحاقيه اسكوب، مدرسه قلندرخانه اسلامبول، مدرسه مصطفى پاشاى و مدرسه وزير مجاور تا سال 958ق اشاره كرد. | ||
==فلسفه و فلاسفه== | |||
طاش كبرىزاده با برخى علوم، مانند فلسفه رابطه خوبى ندارد و بر فلاسفه مىتازد و آنان را جاهل به شريعت و منكر دين مىداند و معتقد است كه آنان از ترس كشته شدن، به ديندارى تظاهر مىكنند و همواره در پى تخريب دين و بنيادهاى آن هستند و به گفته وى: «و هم اعداء الله و اعداء انبيائه و رسله و المحرفون كلم الشريعة عن مواضعه... بل يريدون ان يهدموا قواعده و ينقضوا عراه عروة عروة». | طاش كبرىزاده با برخى علوم، مانند فلسفه رابطه خوبى ندارد و بر فلاسفه مىتازد و آنان را جاهل به شريعت و منكر دين مىداند و معتقد است كه آنان از ترس كشته شدن، به ديندارى تظاهر مىكنند و همواره در پى تخريب دين و بنيادهاى آن هستند و به گفته وى: «و هم اعداء الله و اعداء انبيائه و رسله و المحرفون كلم الشريعة عن مواضعه... بل يريدون ان يهدموا قواعده و ينقضوا عراه عروة عروة». | ||
خط ۵۳: | خط ۶۰: | ||
== منصب قضاوت == | == منصب قضاوت == | ||
ايشان از سال 958ق تا سال 961ق مأمور عهدهدارى امور قضائى شهر اسلامبول و برخى شهرهاى ديگر گرديد. | ايشان از سال 958ق تا سال 961ق مأمور عهدهدارى امور قضائى شهر اسلامبول و برخى شهرهاى ديگر گرديد. | ||
خط ۶۷: | خط ۷۳: | ||
== آثار == | == آثار == | ||
# شرح فوائد غياثية؛ | |||
# مفتاح السعادة و مصباح السيادة فى موضوعات العلوم؛ | |||
# مختصرى در علم نحو بر منوال مختصر بيضاوى؛ | |||
# صورة الخلاص فى سورة الاخلاص؛ | |||
# شقائق النعمانية من علماء الدولة العثمانية؛ | |||
# نوادر الاخبار فى مناقب الاخيار؛ | |||
# الشفاء فى دواء الوباء؛ | |||
# الرسالة الجامعة لوصف العلوم النافعة؛ | |||
# آداب البحث و المناظرة. | |||
ویرایش