۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب، دارای مقدمه و محتوای مطالب در پنج فصل اصلی است. نویسنده در نگارش از منابع زیادی بهره برده که برخی از آنها عبارتند از: ابوحیان نحوی نوشته خدیجه حدیثی، [[الأشباه و النظائر في النحو|الأشباه و النظائر]] [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر| جلالالدین سیوطی]]، [[الأغاني]] [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانی]]، [[البداية و | کتاب، دارای مقدمه و محتوای مطالب در پنج فصل اصلی است. نویسنده در نگارش از منابع زیادی بهره برده که برخی از آنها عبارتند از: ابوحیان نحوی نوشته خدیجه حدیثی، [[الأشباه و النظائر في النحو|الأشباه و النظائر]] [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر| جلالالدین سیوطی]]، [[الأغاني]] [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانی]]، [[البداية و النهایة (دارالفکر)|البداية و النهایة ابن کثیر]]، الحياة الأدبية في عصر الحروب الصليبية في مصر و الشام، الدرر الكامنة بأعيان المئة الثانية ابن حجر، [[طبقات المفسرين (داودی)|طبقات المفسرين داودی]]، [[غاية النهایة في طبقات القراء]]، من شعر ابي حيان الأندلسي (دیوان) احمد مطلوب، [[نفح الطيب من غصن الأندلس الرطيب|نفح الطيب في غصن الأندلس الرطيب مقری]] و...<ref>ر.ک: فهرست مصادر و مراجع کتاب، ص171-174</ref> | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
او در فصل سوم کتاب از علاقه ابوحیان به نحو عربی، و مواجههاش با آثار [[ابن عصفور، علی بن مؤمن|ابن عصفور]] و ابن مالک بحث میکند.<ref>ر.ک: همان، ص67-85</ref> وی در فصل چهارم کتاب تفسیری ابوحیان یعنی «[[البحر المحيط في التفسير|البحر المحیط]]» را معرفی میکند؛ این کتاب از بزرگترین آثار ابوحیان است، که آن را در مصر نوشت و خودش آن را «الکتاب الکبیر» نامگذاری کرد. نویسنده، منابعی را که ابوحیان در نگارش [[البحر المحيط في التفسير|البحر المحیط]] از آنها استفاده کرده (مثل [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاویل في وجوه التأویل|کشاف زمخشری]]، [[صحيح البخاري]]، تفسیر ابن ابی عطیه و [[التبيان في تفسير القرآن|تفسیر شیخ طوسی]] و...) را معرفی میکند. او پسازآن شیوه ابوحیان را در تفسیر ذکر میکند.<ref>ر.ک: همان، ص86-91</ref> | او در فصل سوم کتاب از علاقه ابوحیان به نحو عربی، و مواجههاش با آثار [[ابن عصفور، علی بن مؤمن|ابن عصفور]] و ابن مالک بحث میکند.<ref>ر.ک: همان، ص67-85</ref> وی در فصل چهارم کتاب تفسیری ابوحیان یعنی «[[البحر المحيط في التفسير|البحر المحیط]]» را معرفی میکند؛ این کتاب از بزرگترین آثار ابوحیان است، که آن را در مصر نوشت و خودش آن را «الکتاب الکبیر» نامگذاری کرد. نویسنده، منابعی را که ابوحیان در نگارش [[البحر المحيط في التفسير|البحر المحیط]] از آنها استفاده کرده (مثل [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاویل في وجوه التأویل|کشاف زمخشری]]، [[صحيح البخاري]]، تفسیر ابن ابی عطیه و [[التبيان في تفسير القرآن|تفسیر شیخ طوسی]] و...) را معرفی میکند. او پسازآن شیوه ابوحیان را در تفسیر ذکر میکند.<ref>ر.ک: همان، ص86-91</ref> | ||
ابوحیان در این کتاب اقوال فقهای چهارگانه و غیر آنها را در احکام شرعی متعلق به لفظ قرآنی ذکر میکند و در ا ین مورد بر دلایلی که در کتابهای فقه و لغت و نحو هستند ارجاع میدهد. و گاهی بهمقتضای دلیل و ظاهر الفاظ حکمی خلاف مشهور وجود دارد که او آن را نپذیرفته زیرا کلام خدا فصیحترین کلمات است باید بر بهترین اعراب و ترکیب حمل شود و مانند کلمات سایرین نیست که برخی وجوه شاذ هم در آن راه داشته باشد. او پس از بیان اعراب، به بیان زیباییهای کلمات و جملهها با کمک گرفتن از علم بیان و بدیع میپردازد وی در آخر آیات به شرح محتوای آن آیه بهصورت مختصر، میپردازد. گاهی بیان معانی آیات در نزد او بدانجا میکشد که اشارتی به کلام صوفیان دارد. البته او در اینگونه موارد از بسیاری از معانی و اقوال آنان احتراز کرده و سعی در دوری از نظریات باطنیان دارد.<ref>ر.ک: همان، ص91-92</ref> او در ادامه به نحوه برخورد ابوحیان با معتزله، متصوفه و فلاسفه میپردازد. و «النهر الماد» را بهعنوان تلخیص و مختصری از التفسیر الکبیر معرفی میکند. در انتهای این فصل به معرفی الأنوار الأجلی في اختصار المحلّی، الوهّاج في اختصار المنهاج، الإعلام بأركان الإسلام و مسلك الرشد في تجريد مسائل | ابوحیان در این کتاب اقوال فقهای چهارگانه و غیر آنها را در احکام شرعی متعلق به لفظ قرآنی ذکر میکند و در ا ین مورد بر دلایلی که در کتابهای فقه و لغت و نحو هستند ارجاع میدهد. و گاهی بهمقتضای دلیل و ظاهر الفاظ حکمی خلاف مشهور وجود دارد که او آن را نپذیرفته زیرا کلام خدا فصیحترین کلمات است باید بر بهترین اعراب و ترکیب حمل شود و مانند کلمات سایرین نیست که برخی وجوه شاذ هم در آن راه داشته باشد. او پس از بیان اعراب، به بیان زیباییهای کلمات و جملهها با کمک گرفتن از علم بیان و بدیع میپردازد وی در آخر آیات به شرح محتوای آن آیه بهصورت مختصر، میپردازد. گاهی بیان معانی آیات در نزد او بدانجا میکشد که اشارتی به کلام صوفیان دارد. البته او در اینگونه موارد از بسیاری از معانی و اقوال آنان احتراز کرده و سعی در دوری از نظریات باطنیان دارد.<ref>ر.ک: همان، ص91-92</ref> او در ادامه به نحوه برخورد ابوحیان با معتزله، متصوفه و فلاسفه میپردازد. و «النهر الماد» را بهعنوان تلخیص و مختصری از التفسیر الکبیر معرفی میکند. در انتهای این فصل به معرفی الأنوار الأجلی في اختصار المحلّی، الوهّاج في اختصار المنهاج، الإعلام بأركان الإسلام و مسلك الرشد في تجريد مسائل نهایة ابن رشد میپردازد.<ref>ر.ک: همان، ص92-126</ref> | ||
نویسنده در فصل پنجم درباره طبع شعری و برخی اشعار ابوحیان مینویسد و در خاتمه کتاب وسعت معلومات [[ابوحیان، محمد بن یوسف|ابوحیان اندلسی]] را میستاید و نمونههایی از آثارش را در معرض دید خواننده قرار میدهد.<ref>ر.ک: همان، ص127-169</ref> | نویسنده در فصل پنجم درباره طبع شعری و برخی اشعار ابوحیان مینویسد و در خاتمه کتاب وسعت معلومات [[ابوحیان، محمد بن یوسف|ابوحیان اندلسی]] را میستاید و نمونههایی از آثارش را در معرض دید خواننده قرار میدهد.<ref>ر.ک: همان، ص127-169</ref> |
ویرایش