۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
'''آسيبشناسى و روششناسى تفسير معصومان عليهمالسلام''' اثرى است به زبان فارسی كه توسط آقاى على اكبر رستمى به نگارش درآمده است. | '''آسيبشناسى و روششناسى تفسير معصومان عليهمالسلام''' اثرى است به زبان فارسی كه توسط آقاى على اكبر رستمى به نگارش درآمده است. | ||
پيوند ريشهدار و استوار قرآن و عترت، لزوم پژوهش ژرف سخنان تفسيرى ايشان را برای تفسيرپژوهان، به منظور ارائه تفسيرى قابل اطمینان از قرآن آشكار مىسازد.اما بهرهمندى از این سخنان نيازمند شناسايى آسيبها و آفاتى است كه در گذر زمان باعث ايجاد | پيوند ريشهدار و استوار قرآن و عترت، لزوم پژوهش ژرف سخنان تفسيرى ايشان را برای تفسيرپژوهان، به منظور ارائه تفسيرى قابل اطمینان از قرآن آشكار مىسازد.اما بهرهمندى از این سخنان نيازمند شناسايى آسيبها و آفاتى است كه در گذر زمان باعث ايجاد ناراستىهایى در دو حوزۀ سند و متن آنها شده است.در این کتاب جايگاه و نقش روايات تفسيرى معصومان(ع) در تفسير و آسيبشناسى و روششناسى آن به بحث نهاده شده است. | ||
قبل از ورود به موضوع اصلى، ابتدا دربارۀ پيوند معصومان(ع) با قرآن، با توجه به رواياتى چون حديث شريف ثقلين، سخن به میان آمده و گفتار شمارى از عالمان برجسته شيعه و اهل تسنن دربارۀ سند و محتواى آن بازگو شده است.در ادامه به طرح پرسشى دربارۀ روايات تفسيرى و پاسخ آن پرداخته شده و آن اينكه آيا مىتوان با همان ملاك و روش ارزشگذارى روايات در حوزۀ فقه به سراغ روايات تفسيرى رفت.ديدگاه شمارى از مفسران و صاحب نظران در این زمینه كه آيا تعبدبه روايات تفسيرى همانند تعبدبه روايات فقهى جايز است يا نه، مطرح شده است.نگارنده پس از مقايسهاى میان آنچه در فقه گفته شده با آنچه در اصول گفته مىشود، ديدگاههاى مخالف نظريه امكان تعبدبه روايات تفسيرى را بيان | قبل از ورود به موضوع اصلى، ابتدا دربارۀ پيوند معصومان(ع) با قرآن، با توجه به رواياتى چون حديث شريف ثقلين، سخن به میان آمده و گفتار شمارى از عالمان برجسته شيعه و اهل تسنن دربارۀ سند و محتواى آن بازگو شده است.در ادامه به طرح پرسشى دربارۀ روايات تفسيرى و پاسخ آن پرداخته شده و آن اينكه آيا مىتوان با همان ملاك و روش ارزشگذارى روايات در حوزۀ فقه به سراغ روايات تفسيرى رفت.ديدگاه شمارى از مفسران و صاحب نظران در این زمینه كه آيا تعبدبه روايات تفسيرى همانند تعبدبه روايات فقهى جايز است يا نه، مطرح شده است.نگارنده پس از مقايسهاى میان آنچه در فقه گفته شده با آنچه در اصول گفته مىشود، ديدگاههاى مخالف نظريه امكان تعبدبه روايات تفسيرى را بيان | ||
و سپس تحليلى در ثمرۀ عملى آن دو ارائه نموده است. | و سپس تحليلى در ثمرۀ عملى آن دو ارائه نموده است. | ||
در فصلى ديگر از کتاب، آسيبها و آفاتى نظير خلط تفسير و تأویل(ظاهر و باطن)، غلوّ، اسرائيليات و...كه دامنگير روايات تفسيرى است با راهكارهاى عملى شناخت آن بررسى شده است.و در | در فصلى ديگر از کتاب، آسيبها و آفاتى نظير خلط تفسير و تأویل(ظاهر و باطن)، غلوّ، اسرائيليات و...كه دامنگير روايات تفسيرى است با راهكارهاى عملى شناخت آن بررسى شده است.و در نهایت شمارى از روشهاى تفسيرى معصومان عليهمالسلام همچون تفسير قرآن به قرآن، تفسير ظاهر و باطن قرآن، تفسير از رهگذر تمثيل، تفسير واژگانى و بهرهگيرى از قواعد زبان عربى در تفسير برخى آيات، به تفصيل مورد بررسى قرار گرفته و چگونگى كارآيى و كارآمدى هریک با مثالهاى آن توضيح داده شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== |
ویرایش