۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
|- class="articleCode" | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
| data-type="authorCode" | | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE06893AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''ابن ابىالحديد، عزالدين ابوحامد | '''ابن ابىالحديد، عزالدين ابوحامد عبدالحمید بن هبةالله بن محمد بن محمد بن محمد بن حسین بن ابىالحديد مداينى'''، دانشمند، شاعر، اديب، فقيه شافعى و اصولى معتزلى، | ||
== ولادت == | == ولادت == | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
عزالدين در كودكى و به قولى در جوانى به بغداد رفت و در آن شهر در محضر علما و بزرگان مشهور بغداد كه بيشتر آنها شافعى مذهب بودند، به قرائت كتب و اندوختن دانش پرداخت و در محافل علمى و ادبى شركت جست و به قول صاحب «نسمة السحر»، معتزلى [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] ى شد. نيز از [[عکبری، عبدالله بن حسین|ابوالبقاء عكبرى]] و ابوالخير مصدق بن شبيب واسطى ادب آموخت و به مناسبت نزدیکى عقيدتى با ابن علقمى (د 656ق) وزير اديب و دانشمند مستعصم آخرين خليفه عباسى در شمار كاتبان ديوان دارالخلافه درآمد. از این رو ابن ابىالحديد قصايد السبع و شرح نهجالبلاغه را به نام او نوشت. | عزالدين در كودكى و به قولى در جوانى به بغداد رفت و در آن شهر در محضر علما و بزرگان مشهور بغداد كه بيشتر آنها شافعى مذهب بودند، به قرائت كتب و اندوختن دانش پرداخت و در محافل علمى و ادبى شركت جست و به قول صاحب «نسمة السحر»، معتزلى [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] ى شد. نيز از [[عکبری، عبدالله بن حسین|ابوالبقاء عكبرى]] و ابوالخير مصدق بن شبيب واسطى ادب آموخت و به مناسبت نزدیکى عقيدتى با ابن علقمى (د 656ق) وزير اديب و دانشمند مستعصم آخرين خليفه عباسى در شمار كاتبان ديوان دارالخلافه درآمد. از این رو ابن ابىالحديد قصايد السبع و شرح نهجالبلاغه را به نام او نوشت. | ||
در 642ق در نخستين يورشهاى مغول به بغداد كه سپاه عباسى به فرماندهى شرفالدين اقبال شرابى سپهسالار مستعصم بالله سپاه مغول را شكست داد، ابن ابىالحديد پيروزى سپاه بغداد را نتيجه تدبير ابن علقمى دانست و قصيدهاى در تهينت و ستايش وى سرود كه ابياتى از آن در شرح نهجالبلاغه ثبت است. وى ابتدا کتابت دارالتشريفات را برعهده داشت. در 629ق به کتابت خزانه منصوب شد و مدتى بعد كاتب ديوان گرديد. در صفر 642ق به عنوان ناظر حلّه تعيين شد. سپس «خواجه» | در 642ق در نخستين يورشهاى مغول به بغداد كه سپاه عباسى به فرماندهى شرفالدين اقبال شرابى سپهسالار مستعصم بالله سپاه مغول را شكست داد، ابن ابىالحديد پيروزى سپاه بغداد را نتيجه تدبير ابن علقمى دانست و قصيدهاى در تهينت و ستايش وى سرود كه ابياتى از آن در شرح نهجالبلاغه ثبت است. وى ابتدا کتابت دارالتشريفات را برعهده داشت. در 629ق به کتابت خزانه منصوب شد و مدتى بعد كاتب ديوان گرديد. در صفر 642ق به عنوان ناظر حلّه تعيين شد. سپس «خواجه» امیر علاءالدين طَبّرْس گرديد و پس از آن، ناظر بيمارستان عضدى و سرانجام ناظر کتابخانههاى بغداد شد. | ||
وى در شعر طبعى رسا داشت و در انواع | وى در شعر طبعى رسا داشت و در انواع مضامین شعر مىگفت؛ ولى مناجات و اشعار عرفانى او مشهورتر است. اطلاعات او درباره تاريخ صدر اسلام نيز گسترده بود. [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] از پدر خود و او از ابن ابىالحديد روايت كردهاند. وى در اصول معتزلى و در فروع شافعى بود و گفته شده است كه مشربى میان تسنن و تشيع برگزيده بود. در مباحث عقيدتى خود در شرح نهجالبلاغه به موافقت با [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] تصريح دارد؛ به همین لحاظ او را معتزلى [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] ى شمردهاند. | ||
بررسى شرح نهجالبلاغه او نشان مىدهد كه برخلاف نظر [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] كه وى را شيعى غالى شمرده است، مىتوان او را معتزلى معتدلى دانست. او در آغاز کتابش، اتفاق همه شيوخ معتزلى خود (متقدمان، متأخران، بصريان و بغداديان) را بر صحت شرعى بيعت با ابوبكر نقل مىكند و تصريح مىنمايد كه از رسول خدا(ص) نصّى بر آن بيعت وارد نشده، بلكه تنها انتخاب مردم كه هم به اجماع و هم به غيراجماع راه تعيين پيشوا شمرده شده، موجب صحت آن است، اما ابن ابىالحديد به پيروى از مكتب معتزله بغداد، على(ع) را افضل از خلفاى سه گانه مىداند و تصريح مىكند كه آن حضرت هم در كثرت ثواب و هم در فضيل و خصال | بررسى شرح نهجالبلاغه او نشان مىدهد كه برخلاف نظر [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] كه وى را شيعى غالى شمرده است، مىتوان او را معتزلى معتدلى دانست. او در آغاز کتابش، اتفاق همه شيوخ معتزلى خود (متقدمان، متأخران، بصريان و بغداديان) را بر صحت شرعى بيعت با ابوبكر نقل مىكند و تصريح مىنمايد كه از رسول خدا(ص) نصّى بر آن بيعت وارد نشده، بلكه تنها انتخاب مردم كه هم به اجماع و هم به غيراجماع راه تعيين پيشوا شمرده شده، موجب صحت آن است، اما ابن ابىالحديد به پيروى از مكتب معتزله بغداد، على(ع) را افضل از خلفاى سه گانه مىداند و تصريح مىكند كه آن حضرت هم در كثرت ثواب و هم در فضيل و خصال حمیده، از ديگران افضل است. لیکن به عقيده وى افضليت امام ضرورى نيست و در خطبه آغاز کتاب در همین معنى گفته است: سپاس خداوندى را كه مفضول را بر افضل مقدم داشت. | ||
== وفات == | == وفات == |
ویرایش