۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
ابن دهان از ابوغالب احمد بن بناء و ابوالقاسم هبةالله بن محمد بن حُصَين حديث شنيد، اما معلوم نيست پيش از این استادان از محضر چه كسانى بهره گرفته، زيرا در بزرگسالى به درس این دو استاد مىرفته است. ابن دهان سفرى به اصفهان كرده و از عالمان آن ديار حديث شنيده و از کتابخانههاى آنجا بهره جسته است و در همان شهر بود كه وى کتابهاى ادبى بسيارى را به خط خود رونویس كرد. | ابن دهان از ابوغالب احمد بن بناء و ابوالقاسم هبةالله بن محمد بن حُصَين حديث شنيد، اما معلوم نيست پيش از این استادان از محضر چه كسانى بهره گرفته، زيرا در بزرگسالى به درس این دو استاد مىرفته است. ابن دهان سفرى به اصفهان كرده و از عالمان آن ديار حديث شنيده و از کتابخانههاى آنجا بهره جسته است و در همان شهر بود كه وى کتابهاى ادبى بسيارى را به خط خود رونویس كرد. | ||
نام استادان ابن دهان در اصفهان و مدت اقامت او در این شهر معلوم نيست، اما از آنجا كه او احتمالاً شافعى بوده، آسان مىتوانسته است از كتب و مدرسان | نام استادان ابن دهان در اصفهان و مدت اقامت او در این شهر معلوم نيست، اما از آنجا كه او احتمالاً شافعى بوده، آسان مىتوانسته است از كتب و مدرسان نظامیّه اصفهان بهره بگيرد. ابن دهان چون از اصفهان بازگشت، مدتى در بغداد ماند، آنگاه آن شهر را در 544ق به قصد دمشق ترك گفت، اما چون از موصل مىگذشت، جمالالدين جواد وزير (د 559ق)، از خواص اتابك عمادالدين زنگى سنقر، او را از ادامه سفر منصرف كرد و ابن دهان تا پایان عمر در موصل ماند و وزير او را بر امر اقراء و تدريس و تصنيف گمارد. | ||
اعتبار ابن دهان تا یک قرن بعد در موصل پابرجا بوده، زيرا [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] مىگوید كه در آن ناحيه بسيارى را ديده است كه به تعليم و تعلم و نشر آثار او مشغول بودهاند. ابن دهان صاحب مكتب خاصى در نحو نيست، بلكه مىتوان او را مدرس و شارحى زبردست و پركار به شمار آورد. با توجهى كه ابن دهان به ابوعلى فارسی و شاگرد و جانشين او ابن جنى داشته، مىتوان گفت كه روش نحوى او مانند آن دو حد فاصل مكتبهاى بصره و كوفه و در واقع همان مكتب بغداد بوده است. وى شرح مفصلى بر ايضاح ابوعلى فارسی (د 377ق) به نام الشامل داشته كه بالغ بر 40 يا 43 مجلد بوده است. همچنين شرحى بر اللمع ابن جنى (د 392ق) به نام الغرّة نوشته كه بسيار مطول بوده است. شرح اخير در منابع با | اعتبار ابن دهان تا یک قرن بعد در موصل پابرجا بوده، زيرا [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] مىگوید كه در آن ناحيه بسيارى را ديده است كه به تعليم و تعلم و نشر آثار او مشغول بودهاند. ابن دهان صاحب مكتب خاصى در نحو نيست، بلكه مىتوان او را مدرس و شارحى زبردست و پركار به شمار آورد. با توجهى كه ابن دهان به ابوعلى فارسی و شاگرد و جانشين او ابن جنى داشته، مىتوان گفت كه روش نحوى او مانند آن دو حد فاصل مكتبهاى بصره و كوفه و در واقع همان مكتب بغداد بوده است. وى شرح مفصلى بر ايضاح ابوعلى فارسی (د 377ق) به نام الشامل داشته كه بالغ بر 40 يا 43 مجلد بوده است. همچنين شرحى بر اللمع ابن جنى (د 392ق) به نام الغرّة نوشته كه بسيار مطول بوده است. شرح اخير در منابع با اهمیت فراوان تلقى شده است، چنانكه ابن اثير از میان همه آثار ابن دهان تنها به این شرح او اشاره مىكند. [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] نيز مىگوید: «در میان تمام شرحهاى فراوان اللمع، من شرحى چون الغرّة نديدهام». | ||
از دو شرح مفصل ابن دهان امروزه تنها بخشى از الغرّة باقى مانده است. برخى از آراى ابن دهان در شرح ايضاح نيز اكنون از طريق ابوحيان اندلسى در دست است. | از دو شرح مفصل ابن دهان امروزه تنها بخشى از الغرّة باقى مانده است. برخى از آراى ابن دهان در شرح ايضاح نيز اكنون از طريق ابوحيان اندلسى در دست است. | ||
بجز نحو، ابن دهان در ادب عربى و علوم قرآنى نيز كتب و رسالات متعدد نوشته است. وى اثرى با نام تفسير القرآن در 4 جلد داشته كه به روش نحویان و لغویان نوشته شده است. تفسيرهاى جداگانهاى نيز بر بعضى سورهها مانند فاتحه و اخلاص نوشته است. ابن دهان همچنين رسالهاى در باب سرقات متنبى از ابوتمام به نام الرسالة السعيدية في المآخذ الكندية نوشته است كه اشارهاى به نام خود او، سعيد، دارد، این رساله بايد شرح کتابى از دوست وى زيد كندى (د 613ق) باشد كه ظاهراً مآخذ كندية نام داشته است. شعرى نيز از ابن دهان در مدح | بجز نحو، ابن دهان در ادب عربى و علوم قرآنى نيز كتب و رسالات متعدد نوشته است. وى اثرى با نام تفسير القرآن در 4 جلد داشته كه به روش نحویان و لغویان نوشته شده است. تفسيرهاى جداگانهاى نيز بر بعضى سورهها مانند فاتحه و اخلاص نوشته است. ابن دهان همچنين رسالهاى در باب سرقات متنبى از ابوتمام به نام الرسالة السعيدية في المآخذ الكندية نوشته است كه اشارهاى به نام خود او، سعيد، دارد، این رساله بايد شرح کتابى از دوست وى زيد كندى (د 613ق) باشد كه ظاهراً مآخذ كندية نام داشته است. شعرى نيز از ابن دهان در مدح همین زيد در دست است. ضياءالدين ابن اثير کتابى در نقد این اثر به نام الاستدراك في الأخذ على المآخذ الكندية من المعاني الطائية دارد كه در آن بسيارى از انتقادهاى ابن دهان را نادرست دانسته است. ابن دهان تذكرهاى (احتمالاً نوعى گلچين ادبى) داشته كه ابن قفطى مىگوید: «آن را زهرالرياض نام نهاد و 7 مجلد است، آن را ديدهام و نسخهاى از آن به خط مؤلف در اختيار من است». | ||
ابن دهان به شعر اهتمام ویژهاى داشت و علاوه بر آنكه خود شعر مىگفت، شاگردانش را نيز به این امر تشویق مىكرد، این ظاهراً بدان دليل بود كه وى توانايى بر سرودن شعر را نشانه تسلط بر دانش عربى تلقى مىكرد. | ابن دهان به شعر اهتمام ویژهاى داشت و علاوه بر آنكه خود شعر مىگفت، شاگردانش را نيز به این امر تشویق مىكرد، این ظاهراً بدان دليل بود كه وى توانايى بر سرودن شعر را نشانه تسلط بر دانش عربى تلقى مىكرد. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
4- الدروس في العروض؛ | 4- الدروس في العروض؛ | ||
5- شرح یک بيت از اشعار ملك صالح طائع بن رُزَّیک وزير | 5- شرح یک بيت از اشعار ملك صالح طائع بن رُزَّیک وزير فاطمیان؛ | ||
6- النكت و الإشارات على ألسنة الحيوانات<ref>مؤذن جامى، محمدمهدی، ج3، ص520</ref>. | 6- النكت و الإشارات على ألسنة الحيوانات<ref>مؤذن جامى، محمدمهدی، ج3، ص520</ref>. |
ویرایش