پرش به محتوا

ابن سینا، حسین بن عبدالله: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'كسي' به 'کسی'
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'كسي' به 'کسی')
خط ۵۴: خط ۵۴:
در این هنگام دانشمندى به نام ابوعبداللّه (حسين بن ابراهيم الطبرى) ناتلى كه مدعى فلسفه دانى بود، به بخارا آمد. پدر ابن سينا وى را در خانۀ خود جاى داد و ابن سينا نزد او به آموختن فلسفه پرداخت. وى پيش از آمدن ناتلى به بخارا، نزد مردى به نام اسماعيل زاهد فقه آموخته و در این زمینه سخت جویا و پویا و با همۀ شيوه‌هاى اعتراض، به روش فقيهان آشنا شده بود.  
در این هنگام دانشمندى به نام ابوعبداللّه (حسين بن ابراهيم الطبرى) ناتلى كه مدعى فلسفه دانى بود، به بخارا آمد. پدر ابن سينا وى را در خانۀ خود جاى داد و ابن سينا نزد او به آموختن فلسفه پرداخت. وى پيش از آمدن ناتلى به بخارا، نزد مردى به نام اسماعيل زاهد فقه آموخته و در این زمینه سخت جویا و پویا و با همۀ شيوه‌هاى اعتراض، به روش فقيهان آشنا شده بود.  


آنگاه ابن سينا نزد ناتلى به خواندن «مدخل منطق [[ارسطو]]» (ايساگوگه ايساغوجى) اثر پرفوريوس فيلسوف نوافلاطونى (234-301 يا 305 م) پرداخت و در این راه تا بدانجا پيش رفت كه نكات تازه‌اى كشف مى‌كرد و سبب شگفتى بسيار استادش مى‌شد چنانكه وى پدر ابن سينا را وادار ساخت كه فرزندش را یکباره و تنها در راه دانش مشغول كند. ابن سينا بخشهاى سادۀ منطق را نزد ناتلى فرا گرفت، اما او را در بارۀ دقايق این دانش ناآگاه يافت، از این رو به خواندن کتاب‌هاى منطق [[ارسطو]] و مطالعۀ شرحهاى ديگران بر آنها پرداخت، تا اينكه در این دانش چيره دست شد. وى همزمان کتاب «عناصر يا اصول هندسه» اثر اقليدس (يوكلايدس) رياضى‌دان مشهور يونانى (سدۀ 4 و 3ق م) را اندكى نزد ناتلى خواند و سپس بقيۀ مسائل کتاب را نزد خود خواند و آنها را حل كرد. سپس خواندن کتاب معروف المجسطى (مگيسته سونتاكسيس) اثر بطلمیوس (كلاوديوس پتولمايوس) ستاره شناس بزرگ يونانى (ثلث دوم سدۀ 2ق م) را نزد ناتلى آغاز كرد و پس از خواندن مقدمات و رسيدن به شكلهاى هندسى آن، ناتلى به وى گفت كه بقيۀ کتاب را خودش بخواند و مسائل آن را حل كند و مشكلات را از وى بپرسد، اما به این كار نپرداخت و ابن سينا نزد خودش مسائل آن را حل كرد، چنانكه بسيارى از مشكلها را ناتلى نمى‌دانست، مگر پس از آنكه ابن سينا آنها را برای وى توضيح مى‌داد. در این هنگام، ناتلى بخارا را به قصد گرگانج و رسيدن به دربار ابوعلى مأمون بن محمد خوارزمشاه، ترك كرد.  
آنگاه ابن سينا نزد ناتلى به خواندن «مدخل منطق [[ارسطو]]» (ايساگوگه ايساغوجى) اثر پرفوريوس فيلسوف نوافلاطونى (234-301 يا 305 م) پرداخت و در این راه تا بدانجا پيش رفت كه نكات تازه‌اى كشف مى‌كرد و سبب شگفتى بسيار استادش مى‌شد چنانكه وى پدر ابن سينا را وادار ساخت كه فرزندش را یکباره و تنها در راه دانش مشغول كند. ابن سينا بخشهاى سادۀ منطق را نزد ناتلى فرا گرفت، اما او را در بارۀ دقايق این دانش ناآگاه يافت، از این رو به خواندن کتاب‌هاى منطق [[ارسطو]] و مطالعۀ شرحهاى ديگران بر آنها پرداخت، تا اينكه در این دانش چيره دست شد. وى همزمان کتاب «عناصر يا اصول هندسه» اثر اقليدس (يوكلايدس) رياضى‌دان مشهور يونانى (سدۀ 4 و 3ق م) را اندكى نزد ناتلى خواند و سپس بقيۀ مسائل کتاب را نزد خود خواند و آنها را حل كرد. سپس خواندن کتاب معروف المجسطى (مگيسته سونتاکسیس) اثر بطلمیوس (كلاوديوس پتولمايوس) ستاره شناس بزرگ يونانى (ثلث دوم سدۀ 2ق م) را نزد ناتلى آغاز كرد و پس از خواندن مقدمات و رسيدن به شكلهاى هندسى آن، ناتلى به وى گفت كه بقيۀ کتاب را خودش بخواند و مسائل آن را حل كند و مشكلات را از وى بپرسد، اما به این كار نپرداخت و ابن سينا نزد خودش مسائل آن را حل كرد، چنانكه بسيارى از مشكلها را ناتلى نمى‌دانست، مگر پس از آنكه ابن سينا آنها را برای وى توضيح مى‌داد. در این هنگام، ناتلى بخارا را به قصد گرگانج و رسيدن به دربار ابوعلى مأمون بن محمد خوارزمشاه، ترك كرد.  


در این میان ابن سينا نزد خود به خواندن و آموختن متون و شرحهاى کتاب‌هايى در طبیعیات و الهيات پرداخت تا به گفتۀ خودش «درهاى دانش به رویش گشوده شد». آنگاه به دانش پزشكى گرايش يافت و خواندن کتاب‌هايى را در این زمینه آغاز كرد. وى پزشكى را دانشى مى‌شمارد كه دشوار نيست و بدين سان مى‌گوید كه وى در اندك زمانى در آن مبرّز شده، چنانكه پزشكان برجسته نزد او آموختن پزشكى را آغاز كردند.
در این میان ابن سينا نزد خود به خواندن و آموختن متون و شرحهاى کتاب‌هايى در طبیعیات و الهيات پرداخت تا به گفتۀ خودش «درهاى دانش به رویش گشوده شد». آنگاه به دانش پزشكى گرايش يافت و خواندن کتاب‌هايى را در این زمینه آغاز كرد. وى پزشكى را دانشى مى‌شمارد كه دشوار نيست و بدين سان مى‌گوید كه وى در اندك زمانى در آن مبرّز شده، چنانكه پزشكان برجسته نزد او آموختن پزشكى را آغاز كردند.
خط ۱۹۷: خط ۱۹۷:
#ا. ف. مرن از 1889 تا 1899‌م برخى از نوشته‌هاى ابن سينا را در چهار جزء زير عنوان «رسائل عرفانى ابن سينا»، همراه ترجمۀ آزاد فرانسوى، تدوین و در ليدن منتشر كرده است. در این مجموعه، این نوشته‌ها يافت مى‌شود: «رسالة حى بن يقظان» (در جزء یکم)، «رسالة الطير» (در جزء دوم)، «رسالة في ماهيّة العشق»، «رسالة في ماهيّة الصلاة»، «رسالة في معنى الزيارة» (هر سه در جزء سوم) و «رسالة في القدر» (در جزء چهارم). افزون بر اينها، مجموعه‌اى از رسائل ابن سينا با عنوان جامع البدايع در 1335 ق1917/‌م در قاهره منتشر شد كه علاوه بر رسالۀ «شرح سورة الاخلاص» شش رساله را كه در مجموعه‌هاى مرن يافت مى‌شود، نيز در بر دارد. در 1354 ق1935/‌م نيز مجموعه‌اى با عنوان مجموعة رسائل الشيخ الرئيس به كوشش عبداللّه بن احمد العلوى در حيدر آباد منتشر شد كه افزون بر برخى از رسائل نامبرده در بالا، «رسالة في السعادة» و «رسالة في الذكر» را نيز در بر مى‌گيرد. در 1953 م، حلمى ضيا اولكن نيز مجموعه‌اى از رسائل ابن سينا را با عنوان رسائل ابن سينا 2، در استانبول منتشر كرده است كه این نوشته‌ها را در بر مى‌گيرد: «جواب ستّ عشرة مسألة لابى ريحان»، «اجوبة مسائل سأل عنها ابوريحان»، «مكاتبة لابى على بن سينا»، «رسالة في ابطال احكام النجوم»، «مسائل عن احوال الروح»، «اجوبة عن عشرة مسائل»، «رسالة في النفس و بقائها و معادها» و «الجواب لبعض المتكلّمین». رسالۀ حى بن يقظان بار ديگر در 1952‌م به كوشش [[کربن، هانری|هانرى كربن]] تدوین و همراه ترجمه و شرح قديم فارسی و ترجمۀ فرانسوى آن در تهران منتشر شد. وى سپس در 1954‌م در نوشتۀ ديگرى با عنوان «ابن سينا و تمثيل عرفانى، مطالعه‌اى در بارۀ سلسله تمثيلهاى ابن سينا» به تحليل و پژوهش در بارۀ رسائل عرفانى ابن سينا پرداخت. آ. م. گواشون نيز در 1959 م، ترجمۀ فرانسوى و شرح و پژوهشى در بارۀ رسالۀ حى بن يقظان را در پاريس منتشر ساخت.  
#ا. ف. مرن از 1889 تا 1899‌م برخى از نوشته‌هاى ابن سينا را در چهار جزء زير عنوان «رسائل عرفانى ابن سينا»، همراه ترجمۀ آزاد فرانسوى، تدوین و در ليدن منتشر كرده است. در این مجموعه، این نوشته‌ها يافت مى‌شود: «رسالة حى بن يقظان» (در جزء یکم)، «رسالة الطير» (در جزء دوم)، «رسالة في ماهيّة العشق»، «رسالة في ماهيّة الصلاة»، «رسالة في معنى الزيارة» (هر سه در جزء سوم) و «رسالة في القدر» (در جزء چهارم). افزون بر اينها، مجموعه‌اى از رسائل ابن سينا با عنوان جامع البدايع در 1335 ق1917/‌م در قاهره منتشر شد كه علاوه بر رسالۀ «شرح سورة الاخلاص» شش رساله را كه در مجموعه‌هاى مرن يافت مى‌شود، نيز در بر دارد. در 1354 ق1935/‌م نيز مجموعه‌اى با عنوان مجموعة رسائل الشيخ الرئيس به كوشش عبداللّه بن احمد العلوى در حيدر آباد منتشر شد كه افزون بر برخى از رسائل نامبرده در بالا، «رسالة في السعادة» و «رسالة في الذكر» را نيز در بر مى‌گيرد. در 1953 م، حلمى ضيا اولكن نيز مجموعه‌اى از رسائل ابن سينا را با عنوان رسائل ابن سينا 2، در استانبول منتشر كرده است كه این نوشته‌ها را در بر مى‌گيرد: «جواب ستّ عشرة مسألة لابى ريحان»، «اجوبة مسائل سأل عنها ابوريحان»، «مكاتبة لابى على بن سينا»، «رسالة في ابطال احكام النجوم»، «مسائل عن احوال الروح»، «اجوبة عن عشرة مسائل»، «رسالة في النفس و بقائها و معادها» و «الجواب لبعض المتكلّمین». رسالۀ حى بن يقظان بار ديگر در 1952‌م به كوشش [[کربن، هانری|هانرى كربن]] تدوین و همراه ترجمه و شرح قديم فارسی و ترجمۀ فرانسوى آن در تهران منتشر شد. وى سپس در 1954‌م در نوشتۀ ديگرى با عنوان «ابن سينا و تمثيل عرفانى، مطالعه‌اى در بارۀ سلسله تمثيلهاى ابن سينا» به تحليل و پژوهش در بارۀ رسائل عرفانى ابن سينا پرداخت. آ. م. گواشون نيز در 1959 م، ترجمۀ فرانسوى و شرح و پژوهشى در بارۀ رسالۀ حى بن يقظان را در پاريس منتشر ساخت.  
#فى معانى کتاب ريطوريقا، به كوشش م. س. سليم، قاهره، 1950 م.  
#فى معانى کتاب ريطوريقا، به كوشش م. س. سليم، قاهره، 1950 م.  
#رسالة في الاكسير، به كوشش احمد آتش، استانبول، 1953 م.  
#رسالة في الاکسیر، به كوشش احمد آتش، استانبول، 1953 م.  
#رسالة في معرفة النّفس الناطقة و احوالها، قاهره، 1934 م، ترجمۀ لاتينى آن به وسيلۀ آندرئاس آلپاگوس در 1546‌م در ونيز منتشر شد. متن و ترجمۀ آلمانى آن را اس. لانداور با عنوان «روان شناسى ابن سينا» در «مجلۀ انجمن خاورى آلمان» شمارۀ 29، در 1876‌م منتشر ساخت (صص 418-372-335). ترجمۀ انگليسى آن نيز با عنوان «مختصرى در بارۀ روان» در سال 1906‌م به وسيلۀ اى. آ. واندیک در ورونا، انتشار يافت.  
#رسالة في معرفة النّفس الناطقة و احوالها، قاهره، 1934 م، ترجمۀ لاتينى آن به وسيلۀ آندرئاس آلپاگوس در 1546‌م در ونيز منتشر شد. متن و ترجمۀ آلمانى آن را اس. لانداور با عنوان «روان شناسى ابن سينا» در «مجلۀ انجمن خاورى آلمان» شمارۀ 29، در 1876‌م منتشر ساخت (صص 418-372-335). ترجمۀ انگليسى آن نيز با عنوان «مختصرى در بارۀ روان» در سال 1906‌م به وسيلۀ اى. آ. واندیک در ورونا، انتشار يافت.  
#التعليقات، به كوشش عبدالرحمن بدوى، قاهره، 1972 م.  
#التعليقات، به كوشش عبدالرحمن بدوى، قاهره، 1972 م.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش