۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مىكردند' به 'میكردند') |
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type='authorCode'| | |data-type='authorCode'|AUTHORCODE03264AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''ابن دُبَيْثى، جمالالدين ابوعبدالله محمد بن سعيد بن يحيى بن على'''، مورخ، محدث، مُقرى و فقيه شافعى، در سال 558ق، در واسط عراق زاده شد. نسبت «دبيثى» به سبب انتساب جد دومش على، به روستاى «دبيثا» واقع در اطراف شهر واسط است. او در واسط به تحصيل مقدماتى پرداخت و سپس به بغداد رفت و در آنجا به فراگيرى علوم قرآنى، حديث و فقه مشغول شد و ظاهراً در | '''ابن دُبَيْثى، جمالالدين ابوعبدالله محمد بن سعيد بن يحيى بن على'''، مورخ، محدث، مُقرى و فقيه شافعى، در سال 558ق، در واسط عراق زاده شد. نسبت «دبيثى» به سبب انتساب جد دومش على، به روستاى «دبيثا» واقع در اطراف شهر واسط است. او در واسط به تحصيل مقدماتى پرداخت و سپس به بغداد رفت و در آنجا به فراگيرى علوم قرآنى، حديث و فقه مشغول شد و ظاهراً در همین دوره نوجوانى، قرآن را از حفظ داشته است. | ||
ورود وى به بغداد با آغاز خلافت ناصر (575-622ق) و ايجاد جو آزادىِ نسبى برای مذاهب مختلف همراه بود. اگرچه ظاهراً ابن دبيثى از آن پس در بغداد اقامت گزيد، ولى ابن نجار قول اقامت وى در بغداد را نپذيرفته است، زيرا مىگوید: «وى چندين بار به بغداد سفر كرده است». | ورود وى به بغداد با آغاز خلافت ناصر (575-622ق) و ايجاد جو آزادىِ نسبى برای مذاهب مختلف همراه بود. اگرچه ظاهراً ابن دبيثى از آن پس در بغداد اقامت گزيد، ولى ابن نجار قول اقامت وى در بغداد را نپذيرفته است، زيرا مىگوید: «وى چندين بار به بغداد سفر كرده است». | ||
وى در 579ق، حج گزارد و در حجاز از برخى از مشايخ، حديث شنيد. او در 611ق، سفرى به اربل داشته و در آن شهر به اسماع و استماع پرداخته و ظاهراً سفر وى به موصل نيز در | وى در 579ق، حج گزارد و در حجاز از برخى از مشايخ، حديث شنيد. او در 611ق، سفرى به اربل داشته و در آن شهر به اسماع و استماع پرداخته و ظاهراً سفر وى به موصل نيز در همین ايام بوده است. | ||
ابن دبيثى در ادبيات نيز چيرهدست بود و شعر و نثرى نیکو داشت. قطعاتى از شعرش در لابهلاى شرح حال وى نقل شده است. برخى از مورخان، قوت حافظه و حضور ذهن وى را ستوده و آوردهاند كه اغلب آنچه را تدريس مىكرد، در ذهن داشت. ابن دبيثى در زمان خود یکى از «شهود عدل» در دستگاه قضايى و مدتى نيز متولى وقف عام و ناظر اوقاف مدرسه | ابن دبيثى در ادبيات نيز چيرهدست بود و شعر و نثرى نیکو داشت. قطعاتى از شعرش در لابهلاى شرح حال وى نقل شده است. برخى از مورخان، قوت حافظه و حضور ذهن وى را ستوده و آوردهاند كه اغلب آنچه را تدريس مىكرد، در ذهن داشت. ابن دبيثى در زمان خود یکى از «شهود عدل» در دستگاه قضايى و مدتى نيز متولى وقف عام و ناظر اوقاف مدرسه نظامیه بغداد بود، لیکن از تمام مناصب مزبور استعفا كرد و از فعالیتهای غير علمى كناره گرفت. | ||
وى با خليفه، «الناصر لدين الله» عباسى روابط حسنه علمى داشته است. ابن نجار و جمعى ديگر، اخلاق و ديانت وى را ستودهاند و [[ذهبى]]، او را توثيق كرده است. اگرچه ابن دبيثى خود شافعىمذهب بود، لیکن در | وى با خليفه، «الناصر لدين الله» عباسى روابط حسنه علمى داشته است. ابن نجار و جمعى ديگر، اخلاق و ديانت وى را ستودهاند و [[ذهبى]]، او را توثيق كرده است. اگرچه ابن دبيثى خود شافعىمذهب بود، لیکن در میان مشايخ وى به افرادى از مذاهب مختلف، حتى حنبلى و شيعى برمىخوريم و این خود بر سعه نظر او دلالت دارد. | ||
وجود جمعى از صوفيه در زمره مشايخ ابن دبيثى و اينكه او گاهگاه آنان را ستوده، بهخصوص این نكته كه گاهى با عبارت «اهل حقيقت»، از صوفيان نام مىبرد و نيز همراهى او با ابوعبدالله مغربى صوفى به قصد سفر حج، این تصور را تقویت مىكند كه به افكار صوفيه گرايش داشته است. | وجود جمعى از صوفيه در زمره مشايخ ابن دبيثى و اينكه او گاهگاه آنان را ستوده، بهخصوص این نكته كه گاهى با عبارت «اهل حقيقت»، از صوفيان نام مىبرد و نيز همراهى او با ابوعبدالله مغربى صوفى به قصد سفر حج، این تصور را تقویت مىكند كه به افكار صوفيه گرايش داشته است. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
7. ابن شاتيل. | 7. ابن شاتيل. | ||
گاهى وى از مشايخ ساير مراكز علمى چون اصفهان و دمشق اجازه روايت و گاه متون نوشتههاى آنان را دريافت مىكرد كه از جمله آنان مىتوان از ابوالمواهب ابن صُصْرى ياد كرد. | گاهى وى از مشايخ ساير مراكز علمى چون اصفهان و دمشق اجازه روايت و گاه متون نوشتههاى آنان را دريافت مىكرد كه از جمله آنان مىتوان از ابوالمواهب ابن صُصْرى ياد كرد. میان ابن دبيثى و برخى از مشايخ او چون ابوموسى مدينى اصفهانى رابطهاى متقابل بود و مقام وى نزد استادانش در حدى بود كه از وى حديث نقل میكردند. | ||
==شاگردان== | ==شاگردان== |
ویرایش