پرش به محتوا

إحياء الملوك: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'مي' به 'می'
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می')
خط ۲۹: خط ۲۹:
}}
}}


'''احياء الملوك'''، کتابى به زبان فارسی متضمن تاريخ سيستان از قديم‌ترين روزگاران تا سال 1028 تألیف ملك [[شاه‌حسین بن غیاث‌الدین محمد]] بن ملك محمود سيستانى، از شاه‌زادگان و اميران سيستانى اوايل قرن يازدهم هجرى، معاصر صفویه، وى خود را از اعقاب صفاريان به شمار آورده است. اثر او در 1027 مقارن پادشاهى شاه عباس اول، نوشته شده و در آن، حوادث تاريخ كه در سيستان روى داده، به تفصيل تمام گزارش و بعدها شرح وقايع سال 1028 بر آن افزوده شده است.
'''احياء الملوك'''، کتابى به زبان فارسی متضمن تاريخ سيستان از قديم‌ترين روزگاران تا سال 1028 تألیف ملك [[شاه‌حسین بن غیاث‌الدین محمد]] بن ملك محمود سيستانى، از شاه‌زادگان و امیران سيستانى اوايل قرن يازدهم هجرى، معاصر صفویه، وى خود را از اعقاب صفاريان به شمار آورده است. اثر او در 1027 مقارن پادشاهى شاه عباس اول، نوشته شده و در آن، حوادث تاريخ كه در سيستان روى داده، به تفصيل تمام گزارش و بعدها شرح وقايع سال 1028 بر آن افزوده شده است.


==ساختار==
==ساختار==
احياء الملوك، حاوى یک مقدمه، سه فصل و خاتمه است. مقدمه در بيان حال دانشمندان، راویان حديث، مفسران، زاهدان و شاعران نامدار سيستان و نسب پادشاهان آن جا و برخى غرايب و عجايب آن سرزمين است. فصل اول در ذكر گروهى است كه از زمان بناى سيستان تا ظهور اسلام در آنجا لواى بزرگى برافراخته‌اند و احوال برخى از امراى عرب كه در آن جا حكومت داشته‌اند. در ضمن این فصل؛ مشتمل است بر تاريخ افسانه‌اى سيستان و بيشتر ماخوذ از تاريخ سيستان.
احياء الملوك، حاوى یک مقدمه، سه فصل و خاتمه است. مقدمه در بيان حال دانشمندان، راویان حديث، مفسران، زاهدان و شاعران نامدار سيستان و نسب پادشاهان آن جا و برخى غرايب و عجايب آن سرزمین است. فصل اول در ذكر گروهى است كه از زمان بناى سيستان تا ظهور اسلام در آنجا لواى بزرگى برافراخته‌اند و احوال برخى از امراى عرب كه در آن جا حكومت داشته‌اند. در ضمن این فصل؛ مشتمل است بر تاريخ افسانه‌اى سيستان و بيشتر ماخوذ از تاريخ سيستان.


فصل دوم، در وقايع حالات اولاد كسرى است كه پس از استيصال عجم و دولت اسلامى به سيستان آمده‌اند و ظهور صفاريان تا زمان ملك قطب‌الدين محمد ثالث، فصل سوم از مزمان ملك قطب‌الدين محمد است تا عصر مؤلف و تاريخ ختم تألیف کتاب؛ يعنى سال 1028ه.ق خاتمه در شرح وقايعى است كه مؤلف خود عينا و شخصا مشاهده كرده و به ضبط دقيق آنها پرداخته است.
فصل دوم، در وقايع حالات اولاد كسرى است كه پس از استيصال عجم و دولت اسلامى به سيستان آمده‌اند و ظهور صفاريان تا زمان ملك قطب‌الدين محمد ثالث، فصل سوم از مزمان ملك قطب‌الدين محمد است تا عصر مؤلف و تاريخ ختم تألیف کتاب؛ يعنى سال 1028ه.ق خاتمه در شرح وقايعى است كه مؤلف خود عينا و شخصا مشاهده كرده و به ضبط دقيق آنها پرداخته است.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
بخش عمده و بيشتر محتویات این تاريخ؛ شامل شرح تفصيلى وقايع سيستان از روزگار پس از مرگ اميرتيمور گوركان تار عصر مؤلف است. در این کتاب، نامى بيش از 125 نام آمده كه اغلب خود را از اولاد ساسان و نسل انوشيروان مى‌دانستند.
بخش عمده و بيشتر محتویات این تاريخ؛ شامل شرح تفصيلى وقايع سيستان از روزگار پس از مرگ امیرتيمور گوركان تار عصر مؤلف است. در این کتاب، نامى بيش از 125 نام آمده كه اغلب خود را از اولاد ساسان و نسل انوشيروان مى‌دانستند.


در تاريخ سيستان كتب متعددى تا عصر ملك حسین تألیف شده، لیکن بيشتر آنها، به جز کتاب مشهور تاريخ سيستان از مؤلفى ناشناخته، كه در حدود سال 700 پديد آمد در دسترس مؤلف نبوده‌اند. از این رو، بسيارى از مطالب اثر او از همان تاريخ سيستان اقتباس شده است. برخى از منابع و ماخذى كه مؤلف از آنها بهره برده، امروز در دست نيست، از جمله آنها کتاب‌هايى است مخصوص به تاريخ سيستان كه نام برخى ذيل آورده مى‌شود: تاريخ سيستان به زبان عربى از ابوعبدالله از راویان ثقه حديث و ترجمه فارسی آن، اثر ابومحمد، كه در زمان شاه قطب‌الدين على صورت گرفته است. تاريخ سيستان نوشته اميرفاضل امير محمد امير مبارز جد مادرى مؤلف، تاريخ سيستان از محمود يوسف اصفهانى، مؤلف از برخى تواريخ عمومى چون تاريخ گزيده حمدالله مستوفى، ترجمه تاريخ يمينى، جهان آراى قاضى احمد غفارى، بهمن نامه، حبيب السير و چند کتاب ديگر نيز بهره برده است.
در تاريخ سيستان كتب متعددى تا عصر ملك حسین تألیف شده، لیکن بيشتر آنها، به جز کتاب مشهور تاريخ سيستان از مؤلفى ناشناخته، كه در حدود سال 700 پديد آمد در دسترس مؤلف نبوده‌اند. از این رو، بسيارى از مطالب اثر او از همان تاريخ سيستان اقتباس شده است. برخى از منابع و ماخذى كه مؤلف از آنها بهره برده، امروز در دست نيست، از جمله آنها کتاب‌هايى است مخصوص به تاريخ سيستان كه نام برخى ذيل آورده مى‌شود: تاريخ سيستان به زبان عربى از ابوعبدالله از راویان ثقه حديث و ترجمه فارسی آن، اثر ابومحمد، كه در زمان شاه قطب‌الدين على صورت گرفته است. تاريخ سيستان نوشته امیرفاضل امیر محمد امیر مبارز جد مادرى مؤلف، تاريخ سيستان از محمود يوسف اصفهانى، مؤلف از برخى تواريخ عمومى چون تاريخ گزيده حمدالله مستوفى، ترجمه تاريخ يمینى، جهان آراى قاضى احمد غفارى، بهمن نامه، حبيب السير و چند کتاب ديگر نيز بهره برده است.


بدين قرار احياء الملوك متضمن مباحثى در تاريخ سيستان است كه بخشى از آنها منحصر به آن است. از جمله حوادث عصر مؤلف متضمن اطلاعات فراوان و گرانبهايى از سيستان آن دوره به ویژه در باب طبقات مردم، از ميرزايان، ياران، منشيان، کتابداران، سرخيلان، سادات، حقه بازان، خيال بازان، شبگردان، قصه خوانان، كشتى‌گيران، معركه آرايان و ساير اقشار اجتماعى سيستان، همچنين آگاهى‌هايى در باب زندگى اقتصادى مردم سيستان به خصوص در هنگامه پريشانى و عسرت و سختى ناشى از حمله ازبكان.
بدين قرار احياء الملوك متضمن مباحثى در تاريخ سيستان است كه بخشى از آنها منحصر به آن است. از جمله حوادث عصر مؤلف متضمن اطلاعات فراوان و گرانبهايى از سيستان آن دوره به ویژه در باب طبقات مردم، از میرزايان، ياران، منشيان، کتابداران، سرخيلان، سادات، حقه بازان، خيال بازان، شبگردان، قصه خوانان، كشتى‌گيران، معركه آرايان و ساير اقشار اجتماعى سيستان، همچنين آگاهى‌هايى در باب زندگى اقتصادى مردم سيستان به خصوص در هنگامه پريشانى و عسرت و سختى ناشى از حمله ازبكان.


مؤلف، با موشكافى و دقت، بسياراى از مسائل ناشناخته مربوط به تاريخ ایران دراين دوره‌ها را با ذكر جزئيات شرح داده است. البته، ديدگاه او در گزارش حوادث عصرى؛ همانند اغلب مورخان خالى از اغراض خاص نيست. به خصوص در مواردى كه قضايا به شخص خود او مربوط مى‌شود، قضاوتش گاه یک جانبه است و بايد با احتياط تلقى شود. مؤلف در ضبط سنوات گاه دچار اشتباه شده، مثلاًسال مرگ شاه طهماسب را 983ه.ق نوشته است. نثر احياء الملوك پيراسته و روان نيست. هدف او هم نوشتن تاريخ بود، به رغم آشنايى با فنون ادبى، در قيد آراستن نشر کتاب نبوده است.
مؤلف، با موشكافى و دقت، بسياراى از مسائل ناشناخته مربوط به تاريخ ایران دراين دوره‌ها را با ذكر جزئيات شرح داده است. البته، ديدگاه او در گزارش حوادث عصرى؛ همانند اغلب مورخان خالى از اغراض خاص نيست. به خصوص در مواردى كه قضايا به شخص خود او مربوط مى‌شود، قضاوتش گاه یک جانبه است و بايد با احتياط تلقى شود. مؤلف در ضبط سنوات گاه دچار اشتباه شده، مثلاًسال مرگ شاه طهماسب را 983ه.ق نوشته است. نثر احياء الملوك پيراسته و روان نيست. هدف او هم نوشتن تاريخ بود، به رغم آشنايى با فنون ادبى، در قيد آراستن نشر کتاب نبوده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش