پرش به محتوا

تزوکات تیموری: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۲۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۸
لینک درون متنی
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
(لینک درون متنی)
خط ۲۲: خط ۲۲:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
"تزوكات تيمورى" اثر اَبوطالِبِ حُسِينىِ تُربَتى، معروف به عَريضى، مردى خراسانى از نيمۀ اول سدۀ 11ق17/م كه هيچ اطلاعى دربارۀ او در دست نيست، جز اين كه كتابى منسوب به امير تيمور گوركانى را از تركى جغتايى به فارسى برگردانده است. اين كتاب كه به ملفوظات تيمور يا واقعات تيمورى شهرت يافته، شامل شرح زندگى و آراء و انديشه‌هاى سياسى و نظامى سردودمان گوركانيان است كه به ادعاى ابوطالب، اصل آن را خود امير تيمور (حك 771- 807 ق/ 1369- 1404 م) انشار كرده است.
'''''تزوکات تیموری''''' اثر [[حسینی تربتی، ابوطالب|اَبوطالِبِ حُسِينىِ تُربَتى]]، معروف به عَريضى، مردى خراسانى از نيمۀ اول سدۀ 11ق17/م كه هيچ اطلاعى دربارۀ او در دست نيست، جز اين كه كتابى منسوب به امير تيمور گوركانى را از تركى جغتايى به فارسى برگردانده است. اين كتاب كه به ملفوظات تيمور يا واقعات تيمورى شهرت يافته، شامل شرح زندگى و آراء و انديشه‌هاى سياسى و نظامى سردودمان گوركانيان است كه به ادعاى [[حسینی تربتی، ابوطالب|ابوطالب]]، اصل آن را خود امير تيمور (حك 771- 807 ق/ 1369- 1404 م) انشار كرده است.


==ساختار ==
==ساختار ==
خط ۳۱: خط ۳۱:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
ابوطالب در مقدمۀ كوتاه اين كتاب گزارش داده است كه در سفرى به مكه و مدينه، در كتابخانۀ حاكم يمن به نام جعفر پاشا، به كتابى تركى برخورده كه در آن، تيمور از رويدادهاى زندگى خود از 7 تا 70 سالگى و نيز نظريات و تدابيرش در زمينۀ كشوردارى و ادارۀ نظامات سپاه سخن رانده بوده است. اين گزارش را افضل بخارى (د 1061 ق/ 1651م) در مقدمۀ ملفوظات صاحب قران با مختصر شاخ و برگ اضافى تكرار كرده است. به گفتۀ وى، ابوطالب ضمن سفر به سرزمين‌هاى روم و عربستان، در يمن با جعفر پاشا، امير آنجا آشنا شد و او كتاب ارزشمندى را كه در كتابخانۀ خود داشت، به وى نشان داد و ابوطالب بى درنگ به ترجمۀ فارسى آن كمر بست و اين كار عظيم را در هندوستان به پايان برد.
[[حسینی تربتی، ابوطالب|ابوطالب]] در مقدمۀ كوتاه اين كتاب گزارش داده است كه در سفرى به مكه و مدينه، در كتابخانۀ حاكم يمن به نام جعفر پاشا، به كتابى تركى برخورده كه در آن، تيمور از رويدادهاى زندگى خود از 7 تا 70 سالگى و نيز نظريات و تدابيرش در زمينۀ كشوردارى و ادارۀ نظامات سپاه سخن رانده بوده است. اين گزارش را افضل بخارى (د 1061 ق/ 1651م) در مقدمۀ ملفوظات صاحب قران با مختصر شاخ و برگ اضافى تكرار كرده است. به گفتۀ وى، [[حسینی تربتی، ابوطالب|ابوطالب]] ضمن سفر به سرزمين‌هاى روم و عربستان، در يمن با جعفر پاشا، امير آنجا آشنا شد و او كتاب ارزشمندى را كه در كتابخانۀ خود داشت، به وى نشان داد و [[حسینی تربتی، ابوطالب|ابوطالب]] بى درنگ به ترجمۀ فارسى آن كمر بست و اين كار عظيم را در هندوستان به پايان برد.


ابوطالب، سپس ترجمۀ خود را در 1047ق1637/م فرزند جهانگير گوركانى، امپراتور وقت هند كه از عقاب امير تيمور بود، پيشكش كرد؛ اما وى متوجه خطاها و كاست و فزودهايى در ترجمۀ ابوطالب شد و دريافت كه اين ترجمه شامل پاره‌اى اطلاعات است كه در ظفرنامۀ شرف‌الدين على يزدى (د 858ق1454/م) و ديگر تاريخ‌هاى مستند نيامده است و يا بخش‌هايى از آن با گزارش‌هاى شرف‌الدين مطابقت ندارد. بنابراین محمد افضل بن تربيت خان بخارى را كه تنها از سرداران بنام، بلكه از نويسندگان بلندپايه عهد وى يا به نظر چارلز استوارت در دربار شاه‌جهان مربى يا لله باشى بود، مأمور كرد تا ترجمۀ ابوطالب را از نطر بگذراند و آن را از اغلاط تاريخى بپيرايد و با مندرجات طفرنامۀ يزدى كه در حدود 30 سال پس از مرگ اميرتيمور نوشته شده، هماهنگ سازد. اين ترجمۀ بازبينى شده، نام ملفوظات صاحب قران به خود گرفت.
[[حسینی تربتی، ابوطالب|ابوطالب]]، سپس ترجمۀ خود را در 1047ق1637/م فرزند جهانگير گوركانى، امپراتور وقت هند كه از عقاب امير تيمور بود، پيشكش كرد؛ اما وى متوجه خطاها و كاست و فزودهايى در ترجمۀ [[حسینی تربتی، ابوطالب|ابوطالب]] شد و دريافت كه اين ترجمه شامل پاره‌اى اطلاعات است كه در ظفرنامۀ شرف‌الدين على يزدى (د 858ق1454/م) و ديگر تاريخ‌هاى مستند نيامده است و يا بخش‌هايى از آن با گزارش‌هاى شرف‌الدين مطابقت ندارد. بنابراین محمد افضل بن تربيت خان بخارى را كه تنها از سرداران بنام، بلكه از نويسندگان بلندپايه عهد وى يا به نظر چارلز استوارت در دربار شاه‌جهان مربى يا لله باشى بود، مأمور كرد تا ترجمۀ ابوطالب را از نطر بگذراند و آن را از اغلاط تاريخى بپيرايد و با مندرجات طفرنامۀ يزدى كه در حدود 30 سال پس از مرگ اميرتيمور نوشته شده، هماهنگ سازد. اين ترجمۀ بازبينى شده، نام ملفوظات صاحب قران به خود گرفت.


در اينكه محمد افضل تا چه حد در كار ابوطالب تغييرات و اصلاحات انجام داده باشد، اظهارنظرهاى صاحب نظران متفاوت است. در ميان گفته‌هاى آنان به عبارتى چون «اصلاح پاره‌اى اغلاط تاريخى»، «تجديدنظر اساسى» و «تحرير نوو مفصل‌تر» برمى‌خوريم. به نظر اليوت اين تغييرات مهم‌تر و بزرگ‌تر از آنچه واقعاً بوده، وانمود شده است. به گزارش وى وقتى چارلز استوارت بخشى از ملفوظات ابوطالب را به انگليسى ترجمه كرد، دو نسخه از ملفوظات صاحب قران، كار محمد افضل را دريافت داشت. وى آنها را با ترجمه ابوطالب مقايسه كرد و تنها چيزى كه در كار محمد افضل اضافه ديد، قطعاتى بود از ظفرنامۀ يزدى، توضيحى در مورد بعضى جرئيات حذف شده در كار ابوطالب و كوشش در اثبات سنّى بودن تيمور و بس.
در اينكه محمد افضل تا چه حد در كار [[حسینی تربتی، ابوطالب|ابوطالب]] تغييرات و اصلاحات انجام داده باشد، اظهارنظرهاى صاحب نظران متفاوت است. در ميان گفته‌هاى آنان به عبارتى چون «اصلاح پاره‌اى اغلاط تاريخى»، «تجديدنظر اساسى» و «تحرير نوو مفصل‌تر» برمى‌خوريم. به نظر اليوت اين تغييرات مهم‌تر و بزرگ‌تر از آنچه واقعاً بوده، وانمود شده است. به گزارش وى وقتى چارلز استوارت بخشى از ملفوظات [[حسینی تربتی، ابوطالب|ابوطالب]] را به انگليسى ترجمه كرد، دو نسخه از ملفوظات صاحب قران، كار محمد افضل را دريافت داشت. وى آنها را با ترجمه ابوطالب مقايسه كرد و تنها چيزى كه در كار محمد افضل اضافه ديد، قطعاتى بود از ظفرنامۀ يزدى، توضيحى در مورد بعضى جرئيات حذف شده در كار [[حسینی تربتی، ابوطالب|ابوطالب]] و كوشش در اثبات سنّى بودن تيمور و بس.


جان داوسن، ويرستار «تاريخ هندِ» اليوت كه قسمت‌هايى از ترجمۀ ابوطالب و كار محمد افضل را مقايسه كرده، تفاوت‌هايى بيش از آنچه ميان دو روايت از كارواحدى مى‌توان انتظار داشت، نيافته است. وى مى‌گويد: تا آنجا كه هندوستان مربوط مى‌شود، تفاوتى ميان كار ابوطالب و كار محمد افضل ديده نمى‌شود.
جان داوسن، ويرستار «تاريخ هندِ» اليوت كه قسمت‌هايى از ترجمۀ [[حسینی تربتی، ابوطالب|ابوطالب]] و كار محمد افضل را مقايسه كرده، تفاوت‌هايى بيش از آنچه ميان دو روايت از كارواحدى مى‌توان انتظار داشت، نيافته است. وى مى‌گويد: تا آنجا كه هندوستان مربوط مى‌شود، تفاوتى ميان كار [[حسینی تربتی، ابوطالب|ابوطالب]] و كار محمد افضل ديده نمى‌شود.


همان‌گونه كه اشاره شد، اصل كتاب ملفوظات تيمورى، به ادعاى ابوطالب، حاوى يادداشت‌هاى اميرتيمور از رويدادهاى زندگى او از آغاز تا هنگام مرگ است كه يا شخصاً نوشته يا دبيران دربارش آن يادداشت‌ها را زير نظر مستقيم وى، به صورت كتابى نوشته‌اند. به دنبال اين زندگى‌نامه، بخش ديگرى به نام تُزُك يا تزوكات (بنيادها، تدابير، طرح‌ها يا انديشه‌ها) آمده كه در برداندۀ آراء و سياست‌هاى تيمور دربارۀ شيوۀ ملك‌گيرى و ملك‌دارى است كه ظاهراً آن را براى استفادۀ اولاد و جانشينش تقرير كرده است. در بعضى مآخذ و كتاب شناسى‌ها، به همۀ كتاب (زندگى‌نامه و تزوكات)، تزوكات تيمورى اطلاق كرده‌اند، در صورتى كه «تزوكات» واقعاً بخشى يا ضميمه‌اى از ملفوظات تيمورى بوده است.
همان‌گونه كه اشاره شد، اصل كتاب ملفوظات تيمورى، به ادعاى [[حسینی تربتی، ابوطالب|ابوطالب]]، حاوى يادداشت‌هاى اميرتيمور از رويدادهاى زندگى او از آغاز تا هنگام مرگ است كه يا شخصاً نوشته يا دبيران دربارش آن يادداشت‌ها را زير نظر مستقيم وى، به صورت كتابى نوشته‌اند. به دنبال اين زندگى‌نامه، بخش ديگرى به نام تُزُك يا تزوكات (بنيادها، تدابير، طرح‌ها يا انديشه‌ها) آمده كه در برداندۀ آراء و سياست‌هاى تيمور دربارۀ شيوۀ ملك‌گيرى و ملك‌دارى است كه ظاهراً آن را براى استفادۀ اولاد و جانشينش تقرير كرده است. در بعضى مآخذ و كتاب شناسى‌ها، به همۀ كتاب (زندگى‌نامه و تزوكات)، تزوكات تيمورى اطلاق كرده‌اند، در صورتى كه «تزوكات» واقعاً بخشى يا ضميمه‌اى از ملفوظات تيمورى بوده است.


گروهى از منتقدان بر اين عقيده‌اند كه تيمور خون ريز و شيفتۀ جهان ستانى، نمى‌توانسته فرصتى براى تحرير يادداشت‌هاى روزانه داشته باشد و بنابراین چيزى به نام ملفوظات تركى كه انشاى او بوده باشد، وجود ندارد، بلكه ابوطالب براى آنكه كارش اعتبار و قبول عام يابد، خود كتابى را با استفاده از تواريخ ديگر و در رأس همه، ظفرنامه‌هاى نظام‌الدين شامى و على يزدى، به قلم آورده و آن را به تيمور منسوب ساخته است.
گروهى از منتقدان بر اين عقيده‌اند كه تيمور خون ريز و شيفتۀ جهان ستانى، نمى‌توانسته فرصتى براى تحرير يادداشت‌هاى روزانه داشته باشد و بنابراین چيزى به نام ملفوظات تركى كه انشاى او بوده باشد، وجود ندارد، بلكه [[حسینی تربتی، ابوطالب|ابوطالب]] براى آنكه كارش اعتبار و قبول عام يابد، خود كتابى را با استفاده از تواريخ ديگر و در رأس همه، ظفرنامه‌هاى نظام‌الدين شامى و على يزدى، به قلم آورده و آن را به تيمور منسوب ساخته است.


بعضى خاورشناسان؛ مانند ريو، ادوارد زاخاو اتريشى و [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]] در صحت اين انتساب سخت ترديد كرده‌اند و [[مینوی، مجتبی|مجتبى مينوى]] نيز مى‌گويد: ظن اين كه گفته‌هاى ابوطالب در ديباچۀ ملفوظات دربارۀ شيوۀ دستيابى او به اصل ملفوظات در حرمين شريفين راست نباشد و همه از اختراعات خود او بوده باشد، بسيار قوى است. به عكس، ويليام ديوى در نامه‌اى به جوزف وايت. دليل‌هاى متعددى در صحت انتساب اصل ملفوظات به تيمور و درستى اظهارات ابوطالب ارائه كرده است و ايرادهايى را كه ديگران بر اصالت كار وارد كرده يا مى‌توانند وارد كنند، پاسخ گفته است.
بعضى خاورشناسان؛ مانند ريو، ادوارد زاخاو اتريشى و [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]] در صحت اين انتساب سخت ترديد كرده‌اند و [[مینوی، مجتبی|مجتبى مينوى]] نيز مى‌گويد: ظن اين كه گفته‌هاى [[حسینی تربتی، ابوطالب|ابوطالب]] در ديباچۀ ملفوظات دربارۀ شيوۀ دستيابى او به اصل ملفوظات در حرمين شريفين راست نباشد و همه از اختراعات خود او بوده باشد، بسيار قوى است. به عكس، ويليام ديوى در نامه‌اى به جوزف وايت. دليل‌هاى متعددى در صحت انتساب اصل ملفوظات به تيمور و درستى اظهارات [[حسینی تربتی، ابوطالب|ابوطالب]] ارائه كرده است و ايرادهايى را كه ديگران بر اصالت كار وارد كرده يا مى‌توانند وارد كنند، پاسخ گفته است.


به هر حال كتاب، تنها با مقدارى تفاوت در درجۀ اصالت، تصويرى است از كُنش، منش و ذهنيات اميرتيمور؛ بر پايه اين كتاب، تيمور تنها اميرى خونريز و ويرانگر نيست، بلكه در بسيارى جاها فرمانروايى سياستمدار و دولت مردى تمام عيار جلوه مى‌كند كه صفات و اخلاق نيك را خوب تشخيص مى‌دهد و به فرض آنكه به مقتضاى سخنان پسنديده‌اى كه بر زبان رانده، عمل نكرده باشد - كه اين خود دليل بر سياستمدار بودنش تواند بود - لااقل از گفتار نيك و كردار نيك وقوف داشته است.
به هر حال كتاب، تنها با مقدارى تفاوت در درجۀ اصالت، تصويرى است از كُنش، منش و ذهنيات اميرتيمور؛ بر پايه اين كتاب، تيمور تنها اميرى خونريز و ويرانگر نيست، بلكه در بسيارى جاها فرمانروايى سياستمدار و دولت مردى تمام عيار جلوه مى‌كند كه صفات و اخلاق نيك را خوب تشخيص مى‌دهد و به فرض آنكه به مقتضاى سخنان پسنديده‌اى كه بر زبان رانده، عمل نكرده باشد - كه اين خود دليل بر سياستمدار بودنش تواند بود - لااقل از گفتار نيك و كردار نيك وقوف داشته است.
خط ۵۱: خط ۵۱:
ارزش زبان شناختى و سبک شناختى: اگر هم در صحت انتساب ملفوظات به تيمور ترديدى باد، در ارزش آن تيمور زبان و اسلوب بيان جاى سخن نيست، چه اين كتاب اثرى است از اواسط سدۀ 11ق17/م كه مى‌تواند به عنوان يكى از نمونه‌هاى نثر آن دوران در بررسى‌هاى سبک شناختى ملحوظ گردد.
ارزش زبان شناختى و سبک شناختى: اگر هم در صحت انتساب ملفوظات به تيمور ترديدى باد، در ارزش آن تيمور زبان و اسلوب بيان جاى سخن نيست، چه اين كتاب اثرى است از اواسط سدۀ 11ق17/م كه مى‌تواند به عنوان يكى از نمونه‌هاى نثر آن دوران در بررسى‌هاى سبک شناختى ملحوظ گردد.


نخستين نكته‌اى كه در ملفوظات جلب توجه مى‌كند، اين است كه به عكس غالب كتاب‌هاى عهد تيمورى، عموماً به شيوه‌اى ساده و عارى از تصنّع نوشته شده است. در اين كتاب، چه تأليف باشد، چه ترجمه، ابوطالب وقايع نگارى را وسيلۀ هنر نمايى‌هاى ادبى و بلاغى قرار نداده است. در نوشتۀ او تقريباً همه جا گزارش صِرف يا تاريخ محض مى‌بينيم تا صنعتگرى‌هاى منشيانۀ مرسوم زمان. گرچه دليلى محكم نيست، اما همين سادگى و دورى از حشو و زوايد، خود مى‌تواند تا حدّى مؤيد اين نكته باشد كه اصل متاب احتمالاً به انشاى خود تيمور بوده يا دست كم تقريرات اوست كه زيرنظر خودش نوشته‌اند. مى‌توان چنين فرض كرد كه آنچه را احتمالاً تيمور- با آن ذهن تاآشنا با آرايشگرى‌هاى اديبانه - گفته، ابوطالب عيناً بى هيچ افزايش و آرايشى به فارسى برگردانده است.
نخستين نكته‌اى كه در ملفوظات جلب توجه مى‌كند، اين است كه به عكس غالب كتاب‌هاى عهد تيمورى، عموماً به شيوه‌اى ساده و عارى از تصنّع نوشته شده است. در اين كتاب، چه تأليف باشد، چه ترجمه، [[حسینی تربتی، ابوطالب|ابوطالب]] وقايع نگارى را وسيلۀ هنر نمايى‌هاى ادبى و بلاغى قرار نداده است. در نوشتۀ او تقريباً همه جا گزارش صِرف يا تاريخ محض مى‌بينيم تا صنعتگرى‌هاى منشيانۀ مرسوم زمان. گرچه دليلى محكم نيست، اما همين سادگى و دورى از حشو و زوايد، خود مى‌تواند تا حدّى مؤيد اين نكته باشد كه اصل متاب احتمالاً به انشاى خود تيمور بوده يا دست كم تقريرات اوست كه زيرنظر خودش نوشته‌اند. مى‌توان چنين فرض كرد كه آنچه را احتمالاً تيمور- با آن ذهن تاآشنا با آرايشگرى‌هاى اديبانه - گفته، [[حسینی تربتی، ابوطالب|ابوطالب]] عيناً بى هيچ افزايش و آرايشى به فارسى برگردانده است.


جز معدودى كلمات نسبتاً غريب (براى خوانندۀ ناآشنا به متون ادبى و تاريخى)؛ مانند معارك، مهالك، مستمال، انصرام، اصاغر و نباير، كه احتمالاً معمول زمان بوده و صرف نظر از شمارى كلمات مغولى؛ همچون تزك و يا تزوك و واژه‌هايى از اين دست، پيچيدگى و ابهامى در نثر ابوطالب نمى‌يابيم.
جز معدودى كلمات نسبتاً غريب (براى خوانندۀ ناآشنا به متون ادبى و تاريخى)؛ مانند معارك، مهالك، مستمال، انصرام، اصاغر و نباير، كه احتمالاً معمول زمان بوده و صرف نظر از شمارى كلمات مغولى؛ همچون تزك و يا تزوك و واژه‌هايى از اين دست، پيچيدگى و ابهامى در نثر [[حسینی تربتی، ابوطالب|ابوطالب]] نمى‌يابيم.


از مزاياى اين كتاب، اشتمال آن بر پاره‌اى از اصطلاحات ديوانى و نظامى عهد تيمورى است.
از مزاياى اين كتاب، اشتمال آن بر پاره‌اى از اصطلاحات ديوانى و نظامى عهد تيمورى است.
خط ۶۸: خط ۶۸:


2- دانشنامه زبان و ادب فارسى.
2- دانشنامه زبان و ادب فارسى.


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش