۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
گلستان | گلستان | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[سعدی، مصلح بن عبدالله]] ( | [[سعدی، مصلح بن عبدالله]] (نویسنده) | ||
[[ایزدپرست، نورالله]] (به کوشش) | [[ایزدپرست، نورالله]] (به کوشش) | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =18602 | | کتابخانۀ دیجیتال نور =18602 | ||
| کتابخوان همراه نور =18085 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۷: | خط ۳۸: | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب، پس از مقدمه محقق در اشاره به نقص نسخه چاپى، با ديباچه | كتاب، پس از مقدمه محقق در اشاره به نقص نسخه چاپى، با ديباچه نویسنده آغاز شده و ترتيب مطالب، چون بهشت، به هشت باب اتفاق افتاده و اين بيت كه در يكى از غزلهاى خود شيخ آمده، مناسب اين كتابت است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''هر باب ازين كتاب نگارین كه بنگرى''|2=''همچون بهشت گويى از آن باب خوشتر است''}} | {{ب|''هر باب ازين كتاب نگارین كه بنگرى''|2=''همچون بهشت گويى از آن باب خوشتر است''}} | ||
خط ۵۲: | خط ۵۳: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
ديباچه، پس از حمد پروردگار، نعت پيامبر(ص) و ستايش حكمران آن زمان و جانشين و نخستوزير او، پيرامون موارد زير مىباشد: وابسته نبودن | ديباچه، پس از حمد پروردگار، نعت پيامبر(ص) و ستايش حكمران آن زمان و جانشين و نخستوزير او، پيرامون موارد زير مىباشد: وابسته نبودن نویسنده به دربار و دستگاه، زمينه تأليف كتاب، گوشهنشينى و خاموشى گزيدن و... | ||
باب اول، در سيرت پادشاهان بوده و داراى چهل و دو مثل نثر آميخته با نظم و دو مثنوى حكمت و اندرز است. | باب اول، در سيرت پادشاهان بوده و داراى چهل و دو مثل نثر آميخته با نظم و دو مثنوى حكمت و اندرز است. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۶: | ||
[[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]]، مسلمان است و متدين، عارفمسلك، فرهيخته و مهذّب و بافرهنگ كه فرهنگ پيش از خود را بهعنوان پشتوانهاى براى آثار خويش قرار داده است و از آن بهطرزى نيكو در آثار خود استفاده برده؛ بدين سبب خواننده فارسىزبان، آثار سعدى را آيينه فرهنگ گذشته خويش مىبيند و از نظر ذهنى و فكرى و فرهنگى با آنها احساس بيگانگى نمىكند. سخن از دين، قرآن، فقه، كعبه، درويش و... گفتن و از حاتم طايى، لقمان حكيم، فريدون، كيخسرو، ضحاك، محمود، اياز و حجاج يوسف نام بردن و دهها نمونه ديگر ازين دست، نمونههاى بارز و ممتازى است بر اين مدعا و اگر نيك بنگريم هيچ جاى گلستان را با فرهنگ گذشته خويش بيگانه نمىبينيم؛ به همين سبب فضاى گلستان را فضاى زندگى و جامعه خود مىيابيم كه براى ما مأنوس و مألوف است<ref>همان، ص 123</ref> | [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]]، مسلمان است و متدين، عارفمسلك، فرهيخته و مهذّب و بافرهنگ كه فرهنگ پيش از خود را بهعنوان پشتوانهاى براى آثار خويش قرار داده است و از آن بهطرزى نيكو در آثار خود استفاده برده؛ بدين سبب خواننده فارسىزبان، آثار سعدى را آيينه فرهنگ گذشته خويش مىبيند و از نظر ذهنى و فكرى و فرهنگى با آنها احساس بيگانگى نمىكند. سخن از دين، قرآن، فقه، كعبه، درويش و... گفتن و از حاتم طايى، لقمان حكيم، فريدون، كيخسرو، ضحاك، محمود، اياز و حجاج يوسف نام بردن و دهها نمونه ديگر ازين دست، نمونههاى بارز و ممتازى است بر اين مدعا و اگر نيك بنگريم هيچ جاى گلستان را با فرهنگ گذشته خويش بيگانه نمىبينيم؛ به همين سبب فضاى گلستان را فضاى زندگى و جامعه خود مىيابيم كه براى ما مأنوس و مألوف است<ref>همان، ص 123</ref> | ||
در زبان فارسى، كمتر شاعر و | در زبان فارسى، كمتر شاعر و نویسندهاى را مىشناسیم كه چون سعدى صاحب طبعى روان و موزون باشد و بر الفاظ مسلّط. تسلّط او بر واژگان آنچنان است كه هيچيك از كلمات او را چه در نثر و چه در نظم، نمىتوان جابهجا كرد و هيچ واژهاى را نمىتوان تغيير داد. بسيارى از اشعار او، از نظر مقام كلمات در جمله و ارتباط آنها با يكديگر، هم به لحاظ دستورى و هم به لحاظ معانى و بيان، آنچنان مناسب افتاده است كه اگر بيت او را به نثر بنویسیم و نثر او را به نثر امروزى بدل كنيم نيز همان حالت را خواهد داشت<ref>همان، ص 124</ref> | ||
[[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] چون شعر مىسرايد و نثر مىنويسد، گويى كلمات چون سيلى خروشان و سر به نشيب از كوهسار طبعش بهسوى درياى آثارش روان است؛ بدين سبب، كلام او روان و مؤثر و گيرا و دلنشين است؛ آنچنانكه بسيارى از اشعار و جملات وى با يكبار خواندن بر آيينه خاطر نقش مىبندد و در ذهن مرتسم مىشود. هر صفحهاى از گلستان را كه باز كنيم، مثالى و شاهدى بر اين مدعا مىتوانيم بيابيم. براى پرهيز از تفصيل به اين چند بيت اكتفا مىكنيم:<ref>همان، ص 124</ref> | [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] چون شعر مىسرايد و نثر مىنويسد، گويى كلمات چون سيلى خروشان و سر به نشيب از كوهسار طبعش بهسوى درياى آثارش روان است؛ بدين سبب، كلام او روان و مؤثر و گيرا و دلنشين است؛ آنچنانكه بسيارى از اشعار و جملات وى با يكبار خواندن بر آيينه خاطر نقش مىبندد و در ذهن مرتسم مىشود. هر صفحهاى از گلستان را كه باز كنيم، مثالى و شاهدى بر اين مدعا مىتوانيم بيابيم. براى پرهيز از تفصيل به اين چند بيت اكتفا مىكنيم:<ref>همان، ص 124</ref> |
ویرایش