پرش به محتوا

نهاية الأرب في أخبار الفرس و العرب: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۳: خط ۳:
| عنوان =نهاية الأرب في أخبار الفرس و العرب‏
| عنوان =نهاية الأرب في أخبار الفرس و العرب‏
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[مؤلف ناشناخته (قرن 2ق)]] (نويسنده)
[[مؤلف ناشناخته (قرن 2ق)]] (نویسنده)


[[دانش‌پژوه، محمدتقی]] (مصحح)
[[دانش‌پژوه، محمدتقی]] (مصحح)
خط ۳۰: خط ۳۰:
'''نهاية الأرب في أخبار الفرس و العرب''' این کتاب نوشته مؤلف ناشناخته‌ای است که توسط [[دانش‌پژوه، محمدتقی|محمدتقى دانش‌پژوه]] تصحیح گردیده است.
'''نهاية الأرب في أخبار الفرس و العرب''' این کتاب نوشته مؤلف ناشناخته‌ای است که توسط [[دانش‌پژوه، محمدتقی|محمدتقى دانش‌پژوه]] تصحیح گردیده است.


اين كتاب، به زبان عربى در تاريخ و داستان و به گمان ما در روزگار هارون الرشيد نوشته شده است و سرگذشت‌ها و رويدادها را از حضرت آدم تا آن دوره در بر دارد. نويسنده گمنام اين اثر، از اصمعى نقل مى‌كند كه آن خليفه عباسى كسى را به دنبال من مى‌فرستاد و من نزد او مى‌رفتم تا سرگذشت پيشينيان و احوال گذشتگان را برايش بخوانم شبى به من گفت: كه سير الملوك را برايش بخوانم. اين كتاب از سهام بن نوح آغاز مى‌شد و خليفه از من خواست كه به كمك ابوالبخترى فقيه، آن را از روزگار آدم(ع) تا سام باز بنويسم.  
اين كتاب، به زبان عربى در تاريخ و داستان و به گمان ما در روزگار هارون الرشيد نوشته شده است و سرگذشت‌ها و رويدادها را از حضرت آدم تا آن دوره در بر دارد. نویسنده گمنام اين اثر، از اصمعى نقل مى‌كند كه آن خليفه عباسى كسى را به دنبال من مى‌فرستاد و من نزد او مى‌رفتم تا سرگذشت پيشينيان و احوال گذشتگان را برايش بخوانم شبى به من گفت: كه سير الملوك را برايش بخوانم. اين كتاب از سهام بن نوح آغاز مى‌شد و خليفه از من خواست كه به كمك ابوالبخترى فقيه، آن را از روزگار آدم(ع) تا سام باز بنويسم.  


بنابر اين، انگيزه نوشتن نهايه الارب را درخواست خليفه از نويسنده مى‌توان دانست. برخى از خاورشناسان اين كتاب را تحريرى از اخبار الطوال دينورى و به رغم مهم بودنش، داراى برخى از روايت‌هاى مجعول دانسته و شمارى از آنان تاريخ نوشتن آن را سده يازدهم ميلادى (پنجم هجرى) يا ميان سال‌هاى 1050 - 1000 دانسته و برخى از آنان چنين گمان زده‌اند كه شعبى و ابن‌قرّيّه آن را در 75 هجرى نوشته و اندكى پس از آن، ابن مقفّع به آميختن بخش‌هايى از سير الملوك با اين اثر پرداخته باشد.
بنابر اين، انگيزه نوشتن نهايه الارب را درخواست خليفه از نویسنده مى‌توان دانست. برخى از خاورشناسان اين كتاب را تحريرى از اخبار الطوال دينورى و به رغم مهم بودنش، داراى برخى از روايت‌هاى مجعول دانسته و شمارى از آنان تاريخ نوشتن آن را سده يازدهم ميلادى (پنجم هجرى) يا ميان سال‌هاى 1050 - 1000 دانسته و برخى از آنان چنين گمان زده‌اند كه شعبى و ابن‌قرّيّه آن را در 75 هجرى نوشته و اندكى پس از آن، ابن مقفّع به آميختن بخش‌هايى از سير الملوك با اين اثر پرداخته باشد.


بارى، با سنجش متن عربى و ترجمه اين كتاب (تجارب الامم فى تاريخ ملوك العرب و العجم) با يك‌ديگر، به ديرينگى و اصالت و راستى انتسابش به سده يكم هجرى (روزگار عبدالملك) مى‌توان باور يافت. اين منبع مستقل، خواننده را با شمارى از داستان‌هاى تاريخى ايران باستان آشنا مى‌سازد.  
بارى، با سنجش متن عربى و ترجمه اين كتاب (تجارب الامم فى تاريخ ملوك العرب و العجم) با يك‌ديگر، به ديرينگى و اصالت و راستى انتسابش به سده يكم هجرى (روزگار عبدالملك) مى‌توان باور يافت. اين منبع مستقل، خواننده را با شمارى از داستان‌هاى تاريخى ايران باستان آشنا مى‌سازد.  
خط ۳۹: خط ۳۹:




سبک و ساختار اين كتاب، با آثار كهن تاريخى كه به زبان عربى نگاشته شده ناهم‌گون مى‌نمايد. نويسنده با اشاره به پيشينه و انگيزه نوشتن اين كتاب در مقدمه، رويدادهاى مهم را از آغاز آفرينش تا روزگار خود گزارش مى‌كند. اين گزارش‌ها در قالب پنجاه «قصّه»، «حديث»، «ذكر» و «خبر» گنجانده شده‌اند. نويسنده، سلسله سند روايت‌ها را حذف كرده و آنها را با «قال» يا «قالوا» آغاز و نقل كرده است.
سبک و ساختار اين كتاب، با آثار كهن تاريخى كه به زبان عربى نگاشته شده ناهم‌گون مى‌نمايد. نویسنده با اشاره به پيشينه و انگيزه نوشتن اين كتاب در مقدمه، رويدادهاى مهم را از آغاز آفرينش تا روزگار خود گزارش مى‌كند. اين گزارش‌ها در قالب پنجاه «قصّه»، «حديث»، «ذكر» و «خبر» گنجانده شده‌اند. نویسنده، سلسله سند روايت‌ها را حذف كرده و آنها را با «قال» يا «قالوا» آغاز و نقل كرده است.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۵۶: خط ۵۶:
اين بخش را در بر دارنده حوادث مهم و شگفت انگيز در روزگار پيامبران و پادشاهان پيش گفته مى‌توان برشمرد. نخستين داستان از اين دست، ماجراى زادن اسكندر و گفت‌وگويش با ارسطاطاليس است. داستان خواب كسراى ايران (انوشيروان) درباره قدرت يافتن پيامبر اسلام و گسترده شدن قلمرو فرمان‌روايى‌اش، نبرد انوشيروان با مردمان سرزمين شام (روم)، چندى و چگونى خراج‌گيرى شاهان ايران، رفتن كسانى به فرمان او به بازار (سوق) عكاظ به انگيزه فروختن كالا، جنگ ذى قار، وقايع مهران و جلولاء و نهاوند، جنگ تستر و كشته شدن يزدگرد، در اين بخش جاى مى‌گيرند.
اين بخش را در بر دارنده حوادث مهم و شگفت انگيز در روزگار پيامبران و پادشاهان پيش گفته مى‌توان برشمرد. نخستين داستان از اين دست، ماجراى زادن اسكندر و گفت‌وگويش با ارسطاطاليس است. داستان خواب كسراى ايران (انوشيروان) درباره قدرت يافتن پيامبر اسلام و گسترده شدن قلمرو فرمان‌روايى‌اش، نبرد انوشيروان با مردمان سرزمين شام (روم)، چندى و چگونى خراج‌گيرى شاهان ايران، رفتن كسانى به فرمان او به بازار (سوق) عكاظ به انگيزه فروختن كالا، جنگ ذى قار، وقايع مهران و جلولاء و نهاوند، جنگ تستر و كشته شدن يزدگرد، در اين بخش جاى مى‌گيرند.


گستره گزارش‌ها در بخش‌هاى پيش گفته يك‌سان نيست؛ برخى از رويدادها، بسيار كوتاه گزارش مى‌شوند. ارزش داورى نويسنده را درباره شمارى از افراد يا رويدادها، از شيوه بيان او مى‌توان به دست آورد. بسيارى از رويدادهاى مهم در دوره‌هاى ياد شده، در اين اثر نيامده‌اند.  
گستره گزارش‌ها در بخش‌هاى پيش گفته يك‌سان نيست؛ برخى از رويدادها، بسيار كوتاه گزارش مى‌شوند. ارزش داورى نویسنده را درباره شمارى از افراد يا رويدادها، از شيوه بيان او مى‌توان به دست آورد. بسيارى از رويدادهاى مهم در دوره‌هاى ياد شده، در اين اثر نيامده‌اند.  


==وضعيت كتاب==
==وضعيت كتاب==
خاور شناسانى مانند تئودور نولدكه، [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]]، اوتاكر كليما و...، به پژوهش و بررسى اين كتاب پرداخته و ديدگاه‌هاى گوناگونى درباره پيشينه و تاريخ نوشتنش عرضه كرده‌اند. سير الملوك، يگانه منبع نويسنده نهايه در نقل اخبار شاهان ايرانى نبوده، اما او در آغاز كتاب و بخشِ تاريخ شاهان ايران، بارها كتاب ابن مقفّع را منبع روايت خود در اين بخش خوانده است. مصحح محترم اين اثر، با اعراب گذارى متن آن، كار را براى خوانندگان ساده‌تر ساخته و با آوردن اختلاف‌هاى نسخه‌ها با يك‌ديگر در پانوشت‌هاى اين كتاب و سنجش روايت‌هاى آن با النهايه و تاريخ الاصمعى و افزودن برخى از پانوشت‌هاى توضيحى، راه پژوهش بيشتر را در اين باره گشاده است. متن نهايه با ادبيات منثور عرب كه كمابيش از دوره خلافت عباسيان (اواخر سده هشتم ميلادى/ دوم هجرى) آغاز مى‌شود، متفاوت است. اگر چه نثر اين كتاب، گزارشى و ساده است، شعرهاى نقل شده در روايت‌هايش، ملال مطالعه را از خوانندگان آن مى‌زدايد.  
خاور شناسانى مانند تئودور نولدكه، [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]]، اوتاكر كليما و...، به پژوهش و بررسى اين كتاب پرداخته و ديدگاه‌هاى گوناگونى درباره پيشينه و تاريخ نوشتنش عرضه كرده‌اند. سير الملوك، يگانه منبع نویسنده نهايه در نقل اخبار شاهان ايرانى نبوده، اما او در آغاز كتاب و بخشِ تاريخ شاهان ايران، بارها كتاب ابن مقفّع را منبع روايت خود در اين بخش خوانده است. مصحح محترم اين اثر، با اعراب گذارى متن آن، كار را براى خوانندگان ساده‌تر ساخته و با آوردن اختلاف‌هاى نسخه‌ها با يك‌ديگر در پانوشت‌هاى اين كتاب و سنجش روايت‌هاى آن با النهايه و تاريخ الاصمعى و افزودن برخى از پانوشت‌هاى توضيحى، راه پژوهش بيشتر را در اين باره گشاده است. متن نهايه با ادبيات منثور عرب كه كمابيش از دوره خلافت عباسيان (اواخر سده هشتم ميلادى/ دوم هجرى) آغاز مى‌شود، متفاوت است. اگر چه نثر اين كتاب، گزارشى و ساده است، شعرهاى نقل شده در روايت‌هايش، ملال مطالعه را از خوانندگان آن مى‌زدايد.  


ترجمه فارسى نهايه الارب كمابيش سرنوشتى همانند متن اصلى‌اش دارد. به رغم اينكه در هيچ يك از منابع متقدّم و متأخرِ دوره اسلامى از اين ياد نشده، نسخه‌اى از آن، از خزاين عباسيان در كتاب‌خانه اتابك سعد بن زنگى، از اتابكان معروف فارس در شيراز و از آنجا به ايذَج (ايذه)، تخت‌گاه اتابكان لر بزرگ (سلسله‌اى حاكم بر سرزمين‌هاى واقع در مشرق و جنوب كارون از 550 تا 828) منتقل شده و سپس، به فرمان يكى از همين اتابكان، به قلم مترجمى گمنام به فارسى درآمده است.
ترجمه فارسى نهايه الارب كمابيش سرنوشتى همانند متن اصلى‌اش دارد. به رغم اينكه در هيچ يك از منابع متقدّم و متأخرِ دوره اسلامى از اين ياد نشده، نسخه‌اى از آن، از خزاين عباسيان در كتاب‌خانه اتابك سعد بن زنگى، از اتابكان معروف فارس در شيراز و از آنجا به ايذَج (ايذه)، تخت‌گاه اتابكان لر بزرگ (سلسله‌اى حاكم بر سرزمين‌هاى واقع در مشرق و جنوب كارون از 550 تا 828) منتقل شده و سپس، به فرمان يكى از همين اتابكان، به قلم مترجمى گمنام به فارسى درآمده است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش