۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[ ' به '[[') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
[[عباسی داکانی، پرویز]] (محقق) | [[عباسی داکانی، پرویز]] (محقق) | ||
[[داعی شیرازی، نظامالدین محمود]] ( | [[داعی شیرازی، نظامالدین محمود]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
در معرفى مختصرى كه از «نسايم گلشن» توسط يكى از فضلاى معاصر صورت گرفته و در مقدمهى نسخه خطى كتابخانهى مركزى دانشگاه تهران آورده شده است، چنين مىخوانيم: | در معرفى مختصرى كه از «نسايم گلشن» توسط يكى از فضلاى معاصر صورت گرفته و در مقدمهى نسخه خطى كتابخانهى مركزى دانشگاه تهران آورده شده است، چنين مىخوانيم: | ||
«از شروح بسيار عالى است كه بر «گلشن راز» [[شبستری، محمود|شيخ محمود شبسترى]] نوشته شده است و از اقدم شروح مىباشد و نسخهى ديگر آن كمياب و عزيز الوجود است. شارح كتاب، نظامالدين، محمود، معروف به شاه داعى و متخلص به داعى، از عرفا و متصوفين معروف و شاگرد و خليفهى سيد نعمتالله ولى و شرح حالش در تمام تذكرهها و منابع موجود است. اين نسخه، در سال 1064 هجرى و به خط زيباى | «از شروح بسيار عالى است كه بر «گلشن راز» [[شبستری، محمود|شيخ محمود شبسترى]] نوشته شده است و از اقدم شروح مىباشد و نسخهى ديگر آن كمياب و عزيز الوجود است. شارح كتاب، نظامالدين، محمود، معروف به شاه داعى و متخلص به داعى، از عرفا و متصوفين معروف و شاگرد و خليفهى سيد نعمتالله ولى و شرح حالش در تمام تذكرهها و منابع موجود است. اين نسخه، در سال 1064 هجرى و به خط زيباى نویسندهى فاضلى موسوم به ابى محمد على النقى الربانى، در شهر اردبيل انجام گرديده. با آنكه اين شرح موجز و مختصر است، و شارح فاضل به اطناب و تفصيل نگراييده، نگارنده كه شروح عديدهی «گلشن راز» را ديده و هم اكنون نزديك به ده مجلد اقسام آن را موجود دارم، هيچيك را تا اين اندازه جامع و كامل نيافت كه هم مقاصد ناظم را دريافته و تبيين نمايد و هم مطالبى عام النفع ايراد نموده باشد. شاه داعى شارح بهطورى كه در پايان كتاب مىنگارد، چون اصل«گلشن» و پارهاى از شروح، موجب اضلال عوام مىگرديد، به اين شرح پرداخت و باز متعرض است كه در پارهاى موارد با ناظم اختلاف دارد، بدانها نپرداخته و فقط به ذكر اين اصل مسلم كه هر مطلب را به قرآن و سنت بايد عرض كرد، اگر موافق بود، قبول و اتباع و الا ترك و رفض بايد نمود». | ||
در اين شرح، جز چند بيت، باقى ابيات شرح شدهاند. شاه داعى چون با مبانى عرفان نظرى و تصوف علمى به خوبى آشناست، خوب از عهدهى شرح برآمده است. او، گاهى چند قول ممكن را در ذيل هر بيت نقل مىكند و احتمالات مختلفى را كه ممكن است دربارهى آن بيت به ذهن آيد، نقل مىكند، اما در همه جاى شرح خويش به مبانى عرفا وفادار است و به كلام و فلسفه نمىگرايد. | در اين شرح، جز چند بيت، باقى ابيات شرح شدهاند. شاه داعى چون با مبانى عرفان نظرى و تصوف علمى به خوبى آشناست، خوب از عهدهى شرح برآمده است. او، گاهى چند قول ممكن را در ذيل هر بيت نقل مىكند و احتمالات مختلفى را كه ممكن است دربارهى آن بيت به ذهن آيد، نقل مىكند، اما در همه جاى شرح خويش به مبانى عرفا وفادار است و به كلام و فلسفه نمىگرايد. |
ویرایش