پرش به محتوا

قرمطیان بحرین و فاطمیان: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۱ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - 'مدارك ' به 'مدارک ')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =memoires sur les carmathes du bahraine et les fatimides
| عنوان‌های دیگر =memoires sur les carmathes du bahraine et les fatimides
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[دخویه، میخائل یان]] (نويسنده)
[[دخویه، میخائل یان]] (نویسنده)


[[امیرخانی، محمدباقر]] (نويسنده)
[[امیرخانی، محمدباقر]] (نویسنده)
| زبان =فارسی
| زبان =فارسی
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏240‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏3‎‏ق‎‏4
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏240‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏3‎‏ق‎‏4
خط ۲۲: خط ۲۲:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =22442
| کتابخانۀ دیجیتال نور =22442
| کتابخوان همراه نور =16422
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۴۰: خط ۴۱:
#مترجم تأكيد كرده است كه از مسائلى كه در نوشته‌هاى دخويه جلب توجه مى‌كند اعتقاد عميق و تزلزل‌ناپذير قرمطيان و حتّى فاطميان مصر به تأثير احكام نجومى است. تكمله كتاب نيز با جدولهاى نجومى بسيار دقيق و پرارزش از قرانها (طى حدود هشت قرن) تمام مى‌شود. اين جدولها توسط باكهويزن، مدير رصدخانه كشور هلند، تنظيم گرديده است، آن هم با دو سيستم مبتنى بر مركزيّت زمين (از نظر قدما تا زمان گاليله) و مركزيت خورشيد (نظر جديد از زمان گاليله). بايد يادآور شد كه اين جدولهاى نجومى براى پژوهشگرانى كه مى‌خواهند در ادوار ديگر، از قرانات و ساير احكام، خلال قرنهاى مذكور، در تحقيقات خود استفاده كنند بسيار سودمند است.<ref>همان، ص 6</ref>منظور از قِرانات همان تقارن‌هايى است كه گاه به‌طور مثال بين مشترى و كيوان روى مى‌دهد.
#مترجم تأكيد كرده است كه از مسائلى كه در نوشته‌هاى دخويه جلب توجه مى‌كند اعتقاد عميق و تزلزل‌ناپذير قرمطيان و حتّى فاطميان مصر به تأثير احكام نجومى است. تكمله كتاب نيز با جدولهاى نجومى بسيار دقيق و پرارزش از قرانها (طى حدود هشت قرن) تمام مى‌شود. اين جدولها توسط باكهويزن، مدير رصدخانه كشور هلند، تنظيم گرديده است، آن هم با دو سيستم مبتنى بر مركزيّت زمين (از نظر قدما تا زمان گاليله) و مركزيت خورشيد (نظر جديد از زمان گاليله). بايد يادآور شد كه اين جدولهاى نجومى براى پژوهشگرانى كه مى‌خواهند در ادوار ديگر، از قرانات و ساير احكام، خلال قرنهاى مذكور، در تحقيقات خود استفاده كنند بسيار سودمند است.<ref>همان، ص 6</ref>منظور از قِرانات همان تقارن‌هايى است كه گاه به‌طور مثال بين مشترى و كيوان روى مى‌دهد.
#دكتر محمدباقر اميرخانى افزوده است: همچنين چندى از مباحث فلسفى و كلامى درباره عقايد اسماعيليان و فاطميان، با ذكر اصطلاحات آنان، در خلال كتاب آمده است. شناسايى همه اصول و فروع عقايد قرمطيان به دو دليل براى ما امكان‌پذير نيست: يكى فقدان مأخذ به قلم خود قرمطيان؛ ديگر كتمان عقيده از جانب اصحاب و پيروان اين فرقه.<ref>همان</ref>
#دكتر محمدباقر اميرخانى افزوده است: همچنين چندى از مباحث فلسفى و كلامى درباره عقايد اسماعيليان و فاطميان، با ذكر اصطلاحات آنان، در خلال كتاب آمده است. شناسايى همه اصول و فروع عقايد قرمطيان به دو دليل براى ما امكان‌پذير نيست: يكى فقدان مأخذ به قلم خود قرمطيان؛ ديگر كتمان عقيده از جانب اصحاب و پيروان اين فرقه.<ref>همان</ref>
#مترجم يادآور شده است: از آنجا كه كتاب در حدود صد سال پيش تأليف شده، بسيارى از منابع مورد استفاده مؤلف، نسخه‌هاى خطّى بوده است. مؤلف چنانكه خود در مقدمه يادآورى مى‌كند، از نسخ موجود در كتابخانه‌هاى معتبر دنيا، مانند پاريس، برلن، لنينگراد، گوتا و همچنين كتابخانه‌هاى شخصى استفاده كرده است. مؤلف در مواردى كه به اثرى معروف از نويسنده‌اى اشاره دارد به ذكر نام نويسنده اكتفا مى‌كند و عنوان كتاب را يادآور نمى‌شود. در اين‌گونه موارد، لازم شمرديم اسم كتاب را نيز بيفزاييم. همچنين در مورد آثارى كه متعاقباً به چاپ رسيده به نسخه‌هاى چاپى مراجعه و نقل قولهايى از نسخ خطى را نيز با آنها مقايسه كرديم؛ هرجا كه مطلب به توضيح يا تكمله‌اى نياز داشت، در حواشى آورديم<ref>همان</ref>
#مترجم يادآور شده است: از آنجا كه كتاب در حدود صد سال پيش تأليف شده، بسيارى از منابع مورد استفاده مؤلف، نسخه‌هاى خطّى بوده است. مؤلف چنانكه خود در مقدمه يادآورى مى‌كند، از نسخ موجود در كتابخانه‌هاى معتبر دنيا، مانند پاريس، برلن، لنينگراد، گوتا و همچنين كتابخانه‌هاى شخصى استفاده كرده است. مؤلف در مواردى كه به اثرى معروف از نویسنده‌اى اشاره دارد به ذكر نام نویسنده اكتفا مى‌كند و عنوان كتاب را يادآور نمى‌شود. در اين‌گونه موارد، لازم شمرديم اسم كتاب را نيز بيفزاييم. همچنين در مورد آثارى كه متعاقباً به چاپ رسيده به نسخه‌هاى چاپى مراجعه و نقل قولهايى از نسخ خطى را نيز با آنها مقايسه كرديم؛ هرجا كه مطلب به توضيح يا تكمله‌اى نياز داشت، در حواشى آورديم<ref>همان</ref>
#مترجم همچنين يادآور شده است: در پايان كتاب، صفحات متعددى شامل متون عربى مربوط به مباحث كتاب به عنوان «تكمله» به چشم مى‌خورد كه اميد است براى اهل تحقيق خالى از فايده نباشد<ref>همان</ref>
#مترجم همچنين يادآور شده است: در پايان كتاب، صفحات متعددى شامل متون عربى مربوط به مباحث كتاب به عنوان «تكمله» به چشم مى‌خورد كه اميد است براى اهل تحقيق خالى از فايده نباشد<ref>همان</ref>
#نويسنده در مورد منابع نگارش كتابش يادآور شده است: آن‌گاه كه من نخست‌بار درباره آيين قرمطيان چيز نوشتم تنها مأخذ، يكى روايات اخو محسن بود كه دوساسى به دست مى‌دهد و ديگرى مطالبى كه از آيين دروزيّه مى‌شد استنتاج كرد. از آن زمان به اين طرف در پرتو همّت ساليسبورى و گويار مدارک پرارزشى درباره كيش اسماعيليان ايران به دست ما رسيد كه آن را درست‌تر به ما مى‌شناسانند. به‌تازگى كتابخانه دانشگاه ليدن اثرى مهم منسوب به جعفر، پيشواى قرمطيان يمن، به نام تأويل الزكوة به دست آورده است. اطلاعات تازه‌اى كه اين كتاب درباره اصول عقايد قرمطيان به ما مى‌دهد از آن جهت بيشتر ارزش دارد كه در خود عربستان نوشته شده است. تاريخ تأليف آن، مثل چند سند ديگرى كه گويار در كتابش منتشر ساخته، ظاهراً به زمان معزّ مى‌رسد و مؤيّد مطالبى است كه قبلاً آورديم. در اين كتاب چنين آمده است: «هر امام در زمان خود براى همعصرانش از اسماء اللّه است و پيروى از وى پرستش واقعى خداست. هركسى كه امام عصر را بشناسد، با او بيعت كند، در همه امور تسليم او شود، شريعتش را بشناسد و بدان عمل كند، حق هركس را به خود او بدهد و از راه حق دور نشود، معرفتش نسبت به خدا تمام است<ref>متن كتاب، ص 100</ref>
#نویسنده در مورد منابع نگارش كتابش يادآور شده است: آن‌گاه كه من نخست‌بار درباره آيين قرمطيان چيز نوشتم تنها مأخذ، يكى روايات اخو محسن بود كه دوساسى به دست مى‌دهد و ديگرى مطالبى كه از آيين دروزيّه مى‌شد استنتاج كرد. از آن زمان به اين طرف در پرتو همّت ساليسبورى و گويار مدارک پرارزشى درباره كيش اسماعيليان ايران به دست ما رسيد كه آن را درست‌تر به ما مى‌شناسانند. به‌تازگى كتابخانه دانشگاه ليدن اثرى مهم منسوب به جعفر، پيشواى قرمطيان يمن، به نام تأويل الزكوة به دست آورده است. اطلاعات تازه‌اى كه اين كتاب درباره اصول عقايد قرمطيان به ما مى‌دهد از آن جهت بيشتر ارزش دارد كه در خود عربستان نوشته شده است. تاريخ تأليف آن، مثل چند سند ديگرى كه گويار در كتابش منتشر ساخته، ظاهراً به زمان معزّ مى‌رسد و مؤيّد مطالبى است كه قبلاً آورديم. در اين كتاب چنين آمده است: «هر امام در زمان خود براى همعصرانش از اسماء اللّه است و پيروى از وى پرستش واقعى خداست. هركسى كه امام عصر را بشناسد، با او بيعت كند، در همه امور تسليم او شود، شريعتش را بشناسد و بدان عمل كند، حق هركس را به خود او بدهد و از راه حق دور نشود، معرفتش نسبت به خدا تمام است<ref>متن كتاب، ص 100</ref>
#و سرانجام نويسنده چنين آورده است: جويرى، كه در آغاز سده هفتم كتاب كشف الاسرار خود را نوشت، مى‌گويد كه تنى چند از اعقاب ابوسعيد را در لحسا ديده است كه عنوان «سادات» داشتند. يك قرن بعد، هنگامى كه [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن بطوطه]] از آن سرزمين ديدن كرد، هرچند آيين ديرين هنوز سلطه داشت، ظاهراً از سلسله حكومت خبرى نبود ولى سالها بود كه قرمطيان ديگر آن مردانى نبودند كه به شهر و بيابان در دلها هراس مى‌افكندند و همان نامشان مايه وحشت اميران و اقوام بود. نقشى كه آنان ايفا كرده بودند به دست قرمطيان يا اسماعيليان ايران و سوريه از سر گرفته شد، كه ما به نام حشاشين مى‌شناسیم و مدت دويست سال جهان را از آوازه پيروزى‌هاى مخوف خود پر كردند. شايد تنها مزيّت تاخت‌وتاز تاتارها در زمان هلاكو، شكست اين فرقه‌ها بوده باشد. چون قدرت اينان از بين رفت، قرمطى‌گرى، براى هميشه اهميّت سياسى خود را از دست داد. از آن پس، تا روزگار ما در چند منطقه سوريه، عربستان، به‌ويژه در ايران (کرمان) و هندوستان به حيات ضعيف خود ادامه داده است، و در زنگبار رفته‌رفته قوام پيدا مى‌كند<ref>همان، ص 115</ref>
#و سرانجام نویسنده چنين آورده است: جويرى، كه در آغاز سده هفتم كتاب كشف الاسرار خود را نوشت، مى‌گويد كه تنى چند از اعقاب ابوسعيد را در لحسا ديده است كه عنوان «سادات» داشتند. يك قرن بعد، هنگامى كه [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن بطوطه]] از آن سرزمين ديدن كرد، هرچند آيين ديرين هنوز سلطه داشت، ظاهراً از سلسله حكومت خبرى نبود ولى سالها بود كه قرمطيان ديگر آن مردانى نبودند كه به شهر و بيابان در دلها هراس مى‌افكندند و همان نامشان مايه وحشت اميران و اقوام بود. نقشى كه آنان ايفا كرده بودند به دست قرمطيان يا اسماعيليان ايران و سوريه از سر گرفته شد، كه ما به نام حشاشين مى‌شناسیم و مدت دويست سال جهان را از آوازه پيروزى‌هاى مخوف خود پر كردند. شايد تنها مزيّت تاخت‌وتاز تاتارها در زمان هلاكو، شكست اين فرقه‌ها بوده باشد. چون قدرت اينان از بين رفت، قرمطى‌گرى، براى هميشه اهميّت سياسى خود را از دست داد. از آن پس، تا روزگار ما در چند منطقه سوريه، عربستان، به‌ويژه در ايران (کرمان) و هندوستان به حيات ضعيف خود ادامه داده است، و در زنگبار رفته‌رفته قوام پيدا مى‌كند<ref>همان، ص 115</ref>
#بايد توجه داشت كه دخويه يك شرق‌شناس است و مسلمان نيست و با نگرشى مادى و غير الهى به تحليل تاريخ پرداخته و به عنوان مثال نوشته است كه «قداست حجرالاسود چنان در ميان هم‌ميهنان محمد(ص) و در خود او ريشه دوانيده بود كه وى ناگزير شد آن را باقى گذارد و در زمره مقدّسات دين اسلام درآورد»<ref>همان، ص 66</ref>و مترجم در پى‌نوشت منتقدانه‌اش تأكيد كرده است: پيداست كه دخويه، در اين اظهارنظر، به ملاحظات ناشى از ديد الهى توجه ندارد<ref>همان، ص 169، پى‌نوشت 324</ref>
#بايد توجه داشت كه دخويه يك شرق‌شناس است و مسلمان نيست و با نگرشى مادى و غير الهى به تحليل تاريخ پرداخته و به عنوان مثال نوشته است كه «قداست حجرالاسود چنان در ميان هم‌ميهنان محمد(ص) و در خود او ريشه دوانيده بود كه وى ناگزير شد آن را باقى گذارد و در زمره مقدّسات دين اسلام درآورد»<ref>همان، ص 66</ref>و مترجم در پى‌نوشت منتقدانه‌اش تأكيد كرده است: پيداست كه دخويه، در اين اظهارنظر، به ملاحظات ناشى از ديد الهى توجه ندارد<ref>همان، ص 169، پى‌نوشت 324</ref>


خط ۴۹: خط ۵۰:




پاورقى‌هاى كتاب به‌صورت يكجا در انتهاى كتاب آمده است. مترجم در مواردى در پاورقى‌ها مطالبى افزوده كه با علامت اختصاری «م» مشخص شده است. مترجم گاه مطالب انتقادى هم در پى‌نوشت‌ها آورده؛ به عنوان مثال در جايى كه نويسنده مطلبى از ناصر خسرو نقل كرده<ref>همان، ص 111</ref>، مترجم نوشته است كه دخويه اين عبارت را درست ترجمه نكرده است<ref>همان، ص 187، شماره 686</ref>؛ ظاهراً منظور مترجم اين است كه دخويه با آنكه با زبان فارسى آشناست ولى مقصود ناصر خسرو را در زبان فارسى درنيافته و نتوانسته آن را به فرانسه بخوبى برساند. همين طور در مواردى ديگر اشكالاتى از مترجم بر مطالب كتاب ذكر شده<ref>همان، ص 155</ref>
پاورقى‌هاى كتاب به‌صورت يكجا در انتهاى كتاب آمده است. مترجم در مواردى در پاورقى‌ها مطالبى افزوده كه با علامت اختصاری «م» مشخص شده است. مترجم گاه مطالب انتقادى هم در پى‌نوشت‌ها آورده؛ به عنوان مثال در جايى كه نویسنده مطلبى از ناصر خسرو نقل كرده<ref>همان، ص 111</ref>، مترجم نوشته است كه دخويه اين عبارت را درست ترجمه نكرده است<ref>همان، ص 187، شماره 686</ref>؛ ظاهراً منظور مترجم اين است كه دخويه با آنكه با زبان فارسى آشناست ولى مقصود ناصر خسرو را در زبان فارسى درنيافته و نتوانسته آن را به فرانسه بخوبى برساند. همين طور در مواردى ديگر اشكالاتى از مترجم بر مطالب كتاب ذكر شده<ref>همان، ص 155</ref>


يكى از امتيازات جالب اين اثر عبارت از بهره‌گرفتن از جدول‌هاى دقيق است كه باعث فهم بهتر مطالب و تسهيل دسترسى به مقصود نويسنده شده است و از نقاط ضعف آن نداشتن فهرست مطالب است.
يكى از امتيازات جالب اين اثر عبارت از بهره‌گرفتن از جدول‌هاى دقيق است كه باعث فهم بهتر مطالب و تسهيل دسترسى به مقصود نویسنده شده است و از نقاط ضعف آن نداشتن فهرست مطالب است.


==پانويس ==
==پانويس ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش