پرش به محتوا

سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۰ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳: خط ۳:
| عنوان =سیاحت نامه ابراهیم بیگ
| عنوان =سیاحت نامه ابراهیم بیگ
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[مراغه‌ای، زین‌العابدین]] (نويسنده)
[[مراغه‌ای، زین‌العابدین]] (نویسنده)


[[سپانلو، محمد علی]] (محقق)
[[سپانلو، محمد علی]] (محقق)
خط ۳۳: خط ۳۳:
'''سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ'''، نام سفرنامه‌اى به فارسى از [[مراغه‌ای، زین‌العابدین|زين‌العابدين مراغه‌اى]] است كه در حدود سال هجرى قمرى در استانبول منتشر شد. از آن جا كه اين كتاب شرح سفرنامه ابراهيم بيگ است، و به زمان مشروطه بر مى‌گردد، تاثير زيادى در آگاهى اجتماعى و سياسى جامعه ايران در آستانه جنبش مشروطه ايران داشته است.
'''سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ'''، نام سفرنامه‌اى به فارسى از [[مراغه‌ای، زین‌العابدین|زين‌العابدين مراغه‌اى]] است كه در حدود سال هجرى قمرى در استانبول منتشر شد. از آن جا كه اين كتاب شرح سفرنامه ابراهيم بيگ است، و به زمان مشروطه بر مى‌گردد، تاثير زيادى در آگاهى اجتماعى و سياسى جامعه ايران در آستانه جنبش مشروطه ايران داشته است.
== ساختار ==
== ساختار ==
اين كتاب داراى سه جلد است كه جلد اول به نام (بلاى تعصب او) است. جلد دوم به نام (به نام تعصب او) است. و جلد سوم، مجموعه‌اى است از برخى مقالات و قطعات و اشعار اخلاقى و آموزشى كه نويسنده از خود ديگران جمع‌آورى كرده است.
اين كتاب داراى سه جلد است كه جلد اول به نام (بلاى تعصب او) است. جلد دوم به نام (به نام تعصب او) است. و جلد سوم، مجموعه‌اى است از برخى مقالات و قطعات و اشعار اخلاقى و آموزشى كه نویسنده از خود ديگران جمع‌آورى كرده است.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
كتاب با گزارش مسافرتى آغاز مى‌شود و اندك اندك در انتها تمثيلى مى‌گردد. ابراهيم‌بيگ يك تاجرزاده ايرانى است كه در مصر بزرگ شده و ثروتى اندوخته است. بين او و دخترى از خانه زادانش به نام محبوبه تعلق خاطرى هست. اما عشق بزرگ‌تر و محبوبه واقعى‌اش ايران يا به قول يكى از آدم‌هاى قصه «ايران خانم» است. عشقى كه نويسنده شرايط رشد و پرورش آن را در محيط خانواده قهرمانانش نشان داده است. در عالم خيال وطن را بى‌نقص‌ترين و منزه‌ترين جاهاى دنيا مى‌داند، تا حدى كه حاضر نيست هيچ خبر ناگوارى راجع به ايران بپذيرد يا حتى بشنود. در برابر هر سخن واهى، اما اميد بخشى درباره ايران را با دادن پاداش به گوينده‌اش استقبال مى‌كند.
كتاب با گزارش مسافرتى آغاز مى‌شود و اندك اندك در انتها تمثيلى مى‌گردد. ابراهيم‌بيگ يك تاجرزاده ايرانى است كه در مصر بزرگ شده و ثروتى اندوخته است. بين او و دخترى از خانه زادانش به نام محبوبه تعلق خاطرى هست. اما عشق بزرگ‌تر و محبوبه واقعى‌اش ايران يا به قول يكى از آدم‌هاى قصه «ايران خانم» است. عشقى كه نویسنده شرايط رشد و پرورش آن را در محيط خانواده قهرمانانش نشان داده است. در عالم خيال وطن را بى‌نقص‌ترين و منزه‌ترين جاهاى دنيا مى‌داند، تا حدى كه حاضر نيست هيچ خبر ناگوارى راجع به ايران بپذيرد يا حتى بشنود. در برابر هر سخن واهى، اما اميد بخشى درباره ايران را با دادن پاداش به گوينده‌اش استقبال مى‌كند.


سرانجام ابراهيم‌بيگ براى زيارت مرقد امام هشتم و نخستين ديدار از وطن معبود از راه عثمانى رهسپار ايران مى‌شود. سر راهش، در استانبول، نويسنده داستان؛ (يعنى [[مراغه‌ای، زین‌العابدین|زين‌العابدين مراغه‌اى]]) را ملاقات مى‌كند و در خانه او نسخه‌اى از كتاب احمد را مى‌بيند و مى‌خواند. ابراهيم‌بيگ انتقادات اين كتاب از وضع ايران را جدى نمى‌گيرد و با خود فريبى از آن مى‌گذرد. سفر ادامه مى‌يابد و ابراهيم‌بيگ به قفقاز مى‌رسد و نخستين بار، حال و روز غم انگيز ايرانيان مهاجر را از نزدیک مى‌بيند، پس به خود دلدارى مى‌دهد كه اين جا غربت است و در سرزمين اصلى ايران امن و آسايش حكمفرماست. او با همين خود فريبى ترديدآميز قدم به خاک ايران مى‌گذارد و ناگهان در هر قدم با ناروايى و مصيبتى روبه رو مى‌شود. براى ابراهيم‌بيگ پذيرش حقيقت تلخ دشوارتر است. اما از آن دشوارتر سكوت و دم برنياوردن است. چون نمى‌خواهد تسليم وضع موجود شود، و چون در پى راه علاجى براى اين مصايب كهنه و ريشه‌دار است، با اصناف و طبقات مردم به جر و بحث و مرافعه مى‌پردازد، در جامعه جاهل و عقب مانده‌اى كه منطق «به من چه» در آن حكومت مى‌كند، ابراهيم‌بيگ مى‌كوشيد از مردم عادى كوچه و بازار گرفته تا اعيان و وزراء را به جانب عمل فعال ارشاد كرده، به وظيفه ملى و دينى و وجدانى‌اش آشنا سازد. البته اين تلاش بى‌انعكاس و بى‌پاداش مى‌ماند، يا پداش آن سرخوردگى است. حتى بارها او را به جرم فضولى در معقولات كتك مى‌زنند، دشنام مى‌گويند و آزار مى‌دهند. عاقبت سرخورده و نوميد راه آمده را بر مى‌گردد و نوشتن سياحتنامه خود را كه بنا به وصيت پدرش آغاز كرده بود و به پايان مى‌رساند. اما داستان به پايان نمى‌رسد. يوسف عمو، مربى ابراهيم‌بيگ، كه در اين سفر نيز همراه او بود، دنباله حكايت را ادامه مى‌دهد. يوسف عمو روايت مى‌كند كه ابراهيم‌بيگ با همان اعصاب خسته فرسوده نيز در غربت دست از محاجه و مرافعه با ديگران بر نمى‌دارد. تا سرانجام شبى در پى يكى از بحث‌هاى ديوانه وارش موجب حريق مى‌گردد و مصدوم و مجروح مى‌شود. و جلد اول سياحتنامه ابراهيم‌بيگ كه عنوان فرعى «بلاى تعصب او» را دارد در همين جا به پايان مى‌رسد.
سرانجام ابراهيم‌بيگ براى زيارت مرقد امام هشتم و نخستين ديدار از وطن معبود از راه عثمانى رهسپار ايران مى‌شود. سر راهش، در استانبول، نویسنده داستان؛ (يعنى [[مراغه‌ای، زین‌العابدین|زين‌العابدين مراغه‌اى]]) را ملاقات مى‌كند و در خانه او نسخه‌اى از كتاب احمد را مى‌بيند و مى‌خواند. ابراهيم‌بيگ انتقادات اين كتاب از وضع ايران را جدى نمى‌گيرد و با خود فريبى از آن مى‌گذرد. سفر ادامه مى‌يابد و ابراهيم‌بيگ به قفقاز مى‌رسد و نخستين بار، حال و روز غم انگيز ايرانيان مهاجر را از نزدیک مى‌بيند، پس به خود دلدارى مى‌دهد كه اين جا غربت است و در سرزمين اصلى ايران امن و آسايش حكمفرماست. او با همين خود فريبى ترديدآميز قدم به خاک ايران مى‌گذارد و ناگهان در هر قدم با ناروايى و مصيبتى روبه رو مى‌شود. براى ابراهيم‌بيگ پذيرش حقيقت تلخ دشوارتر است. اما از آن دشوارتر سكوت و دم برنياوردن است. چون نمى‌خواهد تسليم وضع موجود شود، و چون در پى راه علاجى براى اين مصايب كهنه و ريشه‌دار است، با اصناف و طبقات مردم به جر و بحث و مرافعه مى‌پردازد، در جامعه جاهل و عقب مانده‌اى كه منطق «به من چه» در آن حكومت مى‌كند، ابراهيم‌بيگ مى‌كوشيد از مردم عادى كوچه و بازار گرفته تا اعيان و وزراء را به جانب عمل فعال ارشاد كرده، به وظيفه ملى و دينى و وجدانى‌اش آشنا سازد. البته اين تلاش بى‌انعكاس و بى‌پاداش مى‌ماند، يا پداش آن سرخوردگى است. حتى بارها او را به جرم فضولى در معقولات كتك مى‌زنند، دشنام مى‌گويند و آزار مى‌دهند. عاقبت سرخورده و نوميد راه آمده را بر مى‌گردد و نوشتن سياحتنامه خود را كه بنا به وصيت پدرش آغاز كرده بود و به پايان مى‌رساند. اما داستان به پايان نمى‌رسد. يوسف عمو، مربى ابراهيم‌بيگ، كه در اين سفر نيز همراه او بود، دنباله حكايت را ادامه مى‌دهد. يوسف عمو روايت مى‌كند كه ابراهيم‌بيگ با همان اعصاب خسته فرسوده نيز در غربت دست از محاجه و مرافعه با ديگران بر نمى‌دارد. تا سرانجام شبى در پى يكى از بحث‌هاى ديوانه وارش موجب حريق مى‌گردد و مصدوم و مجروح مى‌شود. و جلد اول سياحتنامه ابراهيم‌بيگ كه عنوان فرعى «بلاى تعصب او» را دارد در همين جا به پايان مى‌رسد.


جلد دوم سياحتنامه، با عنوان فرعى (نتيجه تعصب او) و همچنان به روايت يوسف عمو ادامه مى‌يابد: چون ابراهيم‌بيگ به خود مى‌آيد، هوش و هواسش را از دست داده و جسماً بسيار فرسوده شده است، تخفيف يا تشديد مرض او به آمدن خبرهاى خوب و بد از ايران بستگى دارد. خبر پادشاهى مظفرالدين شاه و آغاز اصلاحات اجتماعى و سياسى، به زمامدارى صدراعظم امين‌الدوله، موجب بهبودى كوتاه در احوال ابراهيم‌بيگ مى‌گردد. در فاصله بازيافت سلامتى، به توصيه و فشار اطرافيانش با محبوبه ازدواج مى‌كند. اما دوران خوشى بسيار كوتاه است. خبرهاى بد از ايران مى‌رسد. صدراعظم بر كنار مى‌شود، گروه قديمى درباره قدرت را به دست مى‌گيرند و شاه هم به فسادهاى معمول دربار تسليم شده، از تعقيب نقشه‌هاى آغازين خود دست برداشته است. نامه‌ها و اخبارى كه اينك از ايران مى‌رسد، ابراهيم‌بيگ را قدم به قدم به سراشيب جنون و دق مرگى مى‌برد. ابراهيم‌بيگ مى‌ميرد و محبوبه پيكر محتضر را در آغوش مى‌كشد و همراه او جان مى‌سپارد.
جلد دوم سياحتنامه، با عنوان فرعى (نتيجه تعصب او) و همچنان به روايت يوسف عمو ادامه مى‌يابد: چون ابراهيم‌بيگ به خود مى‌آيد، هوش و هواسش را از دست داده و جسماً بسيار فرسوده شده است، تخفيف يا تشديد مرض او به آمدن خبرهاى خوب و بد از ايران بستگى دارد. خبر پادشاهى مظفرالدين شاه و آغاز اصلاحات اجتماعى و سياسى، به زمامدارى صدراعظم امين‌الدوله، موجب بهبودى كوتاه در احوال ابراهيم‌بيگ مى‌گردد. در فاصله بازيافت سلامتى، به توصيه و فشار اطرافيانش با محبوبه ازدواج مى‌كند. اما دوران خوشى بسيار كوتاه است. خبرهاى بد از ايران مى‌رسد. صدراعظم بر كنار مى‌شود، گروه قديمى درباره قدرت را به دست مى‌گيرند و شاه هم به فسادهاى معمول دربار تسليم شده، از تعقيب نقشه‌هاى آغازين خود دست برداشته است. نامه‌ها و اخبارى كه اينك از ايران مى‌رسد، ابراهيم‌بيگ را قدم به قدم به سراشيب جنون و دق مرگى مى‌برد. ابراهيم‌بيگ مى‌ميرد و محبوبه پيكر محتضر را در آغوش مى‌كشد و همراه او جان مى‌سپارد.


مرگ ايران خانم ابراهيم‌بيگ را و مرگ اين يكى سرانجام محبوبه را مى‌كشد. اين سلسله وابستگى را، نويسنده طى يك مثنوى موثر و جان شكاف كه با تضمين ابياتى از مولوى سروده، در پايان جلد دوم، بيان داشته است.
مرگ ايران خانم ابراهيم‌بيگ را و مرگ اين يكى سرانجام محبوبه را مى‌كشد. اين سلسله وابستگى را، نویسنده طى يك مثنوى موثر و جان شكاف كه با تضمين ابياتى از مولوى سروده، در پايان جلد دوم، بيان داشته است.


گر چه به نظر مى‌رسد كه زين العابدى مراغه‌اى از ابتدا برنامه‌اى براى نگارش جلد سوم داشته است، اين جلد را، احتمالا پس از دلگرمى از موفقيت جلدهاى قبلى، نوشته كه اساسا مجموعه‌اى است از برخى مقالات و قطعات و اشعار اخلاقى و آموزشى كه نويسنده از خود ديگران جمع‌آورى كرده است. در اين جلد نويسنده روياى يوسف عمو در مصر را به ياد مى‌آورد كه به رهبرى پير روشن دلى به جهان ديگر مى‌رود و ضمن سير و تماشايى، كه صحنه‌هاى آن بى شباهت به كمدى الهى دانته نيست، ابراهيم‌بيگ را در بهشت ملاقات مى‌كند، و در اين فضا ادامه بحث و مرافعه ابراهيم‌بيگ با ديگران درباره دردهاى ايران، با همان تعصب و شور و حرارت، چاشنى طنزى به ماجرا مى‌دهد.
گر چه به نظر مى‌رسد كه زين العابدى مراغه‌اى از ابتدا برنامه‌اى براى نگارش جلد سوم داشته است، اين جلد را، احتمالا پس از دلگرمى از موفقيت جلدهاى قبلى، نوشته كه اساسا مجموعه‌اى است از برخى مقالات و قطعات و اشعار اخلاقى و آموزشى كه نویسنده از خود ديگران جمع‌آورى كرده است. در اين جلد نویسنده روياى يوسف عمو در مصر را به ياد مى‌آورد كه به رهبرى پير روشن دلى به جهان ديگر مى‌رود و ضمن سير و تماشايى، كه صحنه‌هاى آن بى شباهت به كمدى الهى دانته نيست، ابراهيم‌بيگ را در بهشت ملاقات مى‌كند، و در اين فضا ادامه بحث و مرافعه ابراهيم‌بيگ با ديگران درباره دردهاى ايران، با همان تعصب و شور و حرارت، چاشنى طنزى به ماجرا مى‌دهد.


سياحتنامه ابراهيم بيگ هم از نظر نفوذ اجتماعى در عصر خويش و هم از ديدگاه تاثير ادبى در سير ادبيات نوين ايران نقش تاريخى داشته است. از نظر نفوذ اجتماعى ارزش سياحتنامه، در انقلاب مشروطه ايران، نظير ارزش كتاب قرارداد اجتماعى، اثر ژان ژاك روسو، در انقلاب كبير فرانسه است. تاييد اين ارزشگذارى را در آثار مورخان و منتقدان و كارشناسان ادب پارسى جست و جو مى‌كنيم.
سياحتنامه ابراهيم بيگ هم از نظر نفوذ اجتماعى در عصر خويش و هم از ديدگاه تاثير ادبى در سير ادبيات نوين ايران نقش تاريخى داشته است. از نظر نفوذ اجتماعى ارزش سياحتنامه، در انقلاب مشروطه ايران، نظير ارزش كتاب قرارداد اجتماعى، اثر ژان ژاك روسو، در انقلاب كبير فرانسه است. تاييد اين ارزشگذارى را در آثار مورخان و منتقدان و كارشناسان ادب پارسى جست و جو مى‌كنيم.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش