۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر =شرح منظومه، منظومه | | عنوانهای دیگر =شرح منظومه، منظومه | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[انصاری شیرازی، یحیی]] ( | [[انصاری شیرازی، یحیی]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =BBR 1234 /الف8د4 | | کد کنگره =BBR 1234 /الف8د4 | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
#شارح با ذكر روايتى كه در مذمت فلسفه از [[امام حسن عسکری(ع)]] نقل شده به رواياتى كه در مذمت فقه نقل شده اشاره كرده و چنين نتيجهگيرى مىكند كه فلسفه مذموم نيز فلسفهاى است كه اهل آن به قرآن و سنت بىاعتنا باشند. اشخاصى مانند [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]، [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فيض كاشانى]] و حاج [[اصفهانی، محمدحسین|شيخ محمدحسین اصفهانى]]، فلسفه را در استخدام دين گرفته و آن را منوّر به قرآن و روايات كردهاند<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16474/1/42 همان، ص 42]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16474/1/43 43]</ref> | #شارح با ذكر روايتى كه در مذمت فلسفه از [[امام حسن عسکری(ع)]] نقل شده به رواياتى كه در مذمت فقه نقل شده اشاره كرده و چنين نتيجهگيرى مىكند كه فلسفه مذموم نيز فلسفهاى است كه اهل آن به قرآن و سنت بىاعتنا باشند. اشخاصى مانند [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]، [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فيض كاشانى]] و حاج [[اصفهانی، محمدحسین|شيخ محمدحسین اصفهانى]]، فلسفه را در استخدام دين گرفته و آن را منوّر به قرآن و روايات كردهاند<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16474/1/42 همان، ص 42]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16474/1/43 43]</ref> | ||
#شارح گرانقدر توضيح داده است كه [[سبزواری، هادی|حكيم سبزوارى]] براى توبه سه مرحله ذكر كرده است: يك- توبه عام كه توبه عوام الناس از گناه است. دو- توبه خاص و عبارت است از توبه از ترك اولى، مثل توبه بعضى از انبيا(ع) یا توبه متّقين. سه- توبه اخصّ است؛ مثل توبه رسول اكرم اسلام(ص) كه مقام نبوت و رسالت اولوالعزمى و اضافه بر همه اينها مقام خاتميت نيز دارد و آن عبارت است از توبه از دوناللقاء<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16476/1/677 همان، ج 4، ص 677]</ref> | #شارح گرانقدر توضيح داده است كه [[سبزواری، هادی|حكيم سبزوارى]] براى توبه سه مرحله ذكر كرده است: يك- توبه عام كه توبه عوام الناس از گناه است. دو- توبه خاص و عبارت است از توبه از ترك اولى، مثل توبه بعضى از انبيا(ع) یا توبه متّقين. سه- توبه اخصّ است؛ مثل توبه رسول اكرم اسلام(ص) كه مقام نبوت و رسالت اولوالعزمى و اضافه بر همه اينها مقام خاتميت نيز دارد و آن عبارت است از توبه از دوناللقاء<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16476/1/677 همان، ج 4، ص 677]</ref> | ||
# | #نویسنده يادآور شده كه مراقبه، اين است كه انسان، نفس خود را از لغزشها و گناهان حفظ كند. علماى اخلاق، سفارش مىكنند در هر روز همين كه انسان از خواب برخاست و روزى جديد را آغاز كرد، ابتدا مشارطه، بعد مراقبه، بعد محاسبه و بعد معاتبه كند. مشارطه، اين است كه انسان با خود و با اعضا و جوارح خود پيمان و ميثاقى ببندد كه امروز گناه نكند و لغزشى از او صادر نشود. بعد نوبت به مراقبه مىرسد يعنى مراقب و مواظب باشد كه نفس چموشى نكند و از دستورات شرع مقدس منحرف نشود. مرتبه سوم، محاسبه است؛ يعنى در آخر شب حساب كند كه چند عبادت و چند معصيت كرده است و اينها را با هم بسنجد. مرتبه چهارم معاتبه است كه اگر معاصى او زيادتر از عباداتش است خود را مورد عتاب قرار دهد و لااقل خودش را سرزنش كند<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16476/1/686 همان، ص 686]</ref> | ||
#شارح بعد از ذكر چند مقام از مقامات اخلاقى، اضافه كرده است كه اما در مورد اخلاق و سيروسلوك اخلاقى، مقامات و مراحل و منازل ديگرى نيز هست. در منازل السائرين صد مقام ذكر شده است و به يك تعبير، مقامات هزارتاست. در دعاى جوشن كبير هزار اسم ذكر شده است و انسان مىتواند متخلق به اين صفات و اسماء الهى شود به تعبير ديگرى يك منزل بيشتر وجود ندارد. «يك قدم بر نفس خود نِه، ديگرى در كوى دوست». به تعبيرى ديگر دو مقام هست:{{شعر}} | #شارح بعد از ذكر چند مقام از مقامات اخلاقى، اضافه كرده است كه اما در مورد اخلاق و سيروسلوك اخلاقى، مقامات و مراحل و منازل ديگرى نيز هست. در منازل السائرين صد مقام ذكر شده است و به يك تعبير، مقامات هزارتاست. در دعاى جوشن كبير هزار اسم ذكر شده است و انسان مىتواند متخلق به اين صفات و اسماء الهى شود به تعبير ديگرى يك منزل بيشتر وجود ندارد. «يك قدم بر نفس خود نِه، ديگرى در كوى دوست». به تعبيرى ديگر دو مقام هست:{{شعر}} | ||
#:{{ب|''«نخستين مرتبه از خود گذشتن''|2=''دوم صحراى هستى در نوشتن»''}}{{پایان شعر}} | #:{{ب|''«نخستين مرتبه از خود گذشتن''|2=''دوم صحراى هستى در نوشتن»''}}{{پایان شعر}} |
ویرایش