۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[وفا، جعفر]] ( | [[وفا، جعفر]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =BP 297/159 /الف486* | | کد کنگره =BP 297/159 /الف486* | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| سال نشر = | | سال نشر = | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE04225AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
كتاب با دو مقدمه از اداره آموزش عقيدتى سياسى نمايندگى ولى فقيه در سپاه و پژوهشكده تحقيقات اسلامى آغاز و مطالب در هشت درس، تنظيم شده است. | كتاب با دو مقدمه از اداره آموزش عقيدتى سياسى نمايندگى ولى فقيه در سپاه و پژوهشكده تحقيقات اسلامى آغاز و مطالب در هشت درس، تنظيم شده است. | ||
نویسنده ابتدا مفهوم تولى و تبرى و سپس ولايت تدبير و سرپرستى را بررسى كرده است. حد و مرز تبرى و فلسفه آن و همچنين شيوههاى تولى و تبرى در سياست خارجى از ديگر مباحث اين سلسله درسهاست. | |||
در پايان هر درس، پرسشهايى از محتواى همان درس مطرح شده كه به درك بهتر مطالب كمك مىكند. | در پايان هر درس، پرسشهايى از محتواى همان درس مطرح شده كه به درك بهتر مطالب كمك مىكند. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه اول، به اهميت و نقش زيربنايى آموزشهاى عقيدتى سياسى سپاه و در مقدمه دوم، به روش كار | در مقدمه اول، به اهميت و نقش زيربنايى آموزشهاى عقيدتى سياسى سپاه و در مقدمه دوم، به روش كار نویسنده، اشاره شده است.<ref>مقدمهها، ص5- 9</ref> | ||
در درس اول و دوم، مفهوم تولى و تبرى و ولايت تدبير و سرپرستى، توضيح داده شده است. واژه تولى، در لغت از ماده «ولى» گرفته شده و به معناى قرار گرفتن چيزى در كنار چيز ديگر است؛ بهگونهاى كه فاصلهاى در كار نباشد. با توجه به معنى اصل اين كلمه و با توجه به اينكه تولّى از باب «تفعل» است و اين باب هم دلالت بر پذيرش دارد، | در درس اول و دوم، مفهوم تولى و تبرى و ولايت تدبير و سرپرستى، توضيح داده شده است. واژه تولى، در لغت از ماده «ولى» گرفته شده و به معناى قرار گرفتن چيزى در كنار چيز ديگر است؛ بهگونهاى كه فاصلهاى در كار نباشد. با توجه به معنى اصل اين كلمه و با توجه به اينكه تولّى از باب «تفعل» است و اين باب هم دلالت بر پذيرش دارد، نویسنده معتقد است كه مىتوان گفت تولى در فرهنگ اسلام، عبارت است از پذيرش حكومت، سرپرستى و دوستى خدا و پيامبر(ص) و كسانى كه از جانب آنها تعيين شده و نيز پيوند و رابطه نزدیک با افراد، گروهها و نظامهايى كه محبوب خدا هستند. به بيان ديگر، تولّى يعنى بههمپيوستگى و اتّصال شديد مؤمنانى كه هدف واحدى را تعقيب مىكنند. تبرّى نيز از مادّه «بَرَءَ» به معناى دورى از هر نقص و عيب و كنارهگيرى از چيزى است كه انسان از نزدیک شدن به آن تنفّر دارد و بهطور خلاصه، «تبرّى» دورى جستن از فرد و جريانى است كه جهت الهى ندارد و دشمن خدا محسوب مىشود<ref>متن كتاب، ص10- 11</ref> | ||
نویسنده معتقد است كه تولى و تبرى، ابعاد گستردهاى دارد از جمله: | |||
#بُعد عقيدتى: به اين معنا كه يك مؤمن بايد از نظر عقيده، خود را به خداى يگانه وابسته بداند و خود را تحت ولايت و تدبير او قرار دهد و از هر نوع مظاهر دروغين ولايت چون شيطان و طاغوت تبرّى جويد و غير خدا را مدبّر و تكيهگاه خود نپندارد. | #بُعد عقيدتى: به اين معنا كه يك مؤمن بايد از نظر عقيده، خود را به خداى يگانه وابسته بداند و خود را تحت ولايت و تدبير او قرار دهد و از هر نوع مظاهر دروغين ولايت چون شيطان و طاغوت تبرّى جويد و غير خدا را مدبّر و تكيهگاه خود نپندارد. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
#بعد اخلاقى: در روابط اجتماعى نمىتوان به مقتضاى تمايلات و خواهشهاى نفسانى افراد عمل كرد و با هر كسى دست دوستى داد و نمىتوان با دوست و دشمن و بزرگ و كوچك، كافر و مسلمان، بهطور يكسان برخورد كرد<ref>همان، ص13</ref> | #بعد اخلاقى: در روابط اجتماعى نمىتوان به مقتضاى تمايلات و خواهشهاى نفسانى افراد عمل كرد و با هر كسى دست دوستى داد و نمىتوان با دوست و دشمن و بزرگ و كوچك، كافر و مسلمان، بهطور يكسان برخورد كرد<ref>همان، ص13</ref> | ||
نویسنده در توضيح انواع ولايت، به اين نكته اشاره دارد كه اگر هدف از نزدیکى كه در معناى ولايت بيان شده، اداره شئون و امر و نهى چيزى باشد، «ولىّ» در چنين صورتى «مدبّر و حاكم» مىشود و ولايت از نوع «ولايت تدبير و سرپرستى» است و اگر هدف از آن، جذب دلها به يكديگر باشد، «ولاء محبّت» است و «ولىّ» به معناى محبوب است؛ محبوبى كه آدمى نمىتواند دل خود را از ابراز محبت و عشق و علاقه به او باز دارد و نفسش ناخودآگاه به سوى وى جذب مىشود و از او اطاعت مىكند و اگر هدف از پيوند و نزدیکى، كسب نصرت و يارى باشد، در اين صورت «ولىّ» ناصر و ياور او خواهد بود و چنين ولايتى را «ولايت نصرت» مىگويند. در دروس بعدى، انواع ولايت، به صورت مفصل، توضيح و بحث شده است.<ref>همان، ص14</ref> | |||
ولايت تدبير و سرپرستى، به معناى اعمال سلطه و تصرّف در شئون زندگى ديگران است در حدّى كه ملازم با اطاعت باشد و آن بر دو نوع تصور مىشود: ولايت مثبت يا حق (كه داراى مراتب متعددى است كه عبارتند از: ولايت خدا، پيامبر(ص)، امام معصوم(ع)، فقيه و مؤمنان) و ولايت منفى يا باطل (كه داراى انواعى است از جمله: ولايت شيطان، كفار و طاغوت)<ref>همان، ص14-24</ref> | ولايت تدبير و سرپرستى، به معناى اعمال سلطه و تصرّف در شئون زندگى ديگران است در حدّى كه ملازم با اطاعت باشد و آن بر دو نوع تصور مىشود: ولايت مثبت يا حق (كه داراى مراتب متعددى است كه عبارتند از: ولايت خدا، پيامبر(ص)، امام معصوم(ع)، فقيه و مؤمنان) و ولايت منفى يا باطل (كه داراى انواعى است از جمله: ولايت شيطان، كفار و طاغوت)<ref>همان، ص14-24</ref> | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
در درس سوم و چهارم، ولاء محبت، توضيح داده شده است. حضور يهود در ميان مسلمانان در صدر اسلام و زمانهاى بعد از آن، اقتضا مىكرد كه براى حفظ مرزهاى فكرى و تربيتى، مقررات و قوانين خاصّى وضع گردد تا مسلمانها زندگى آرام و مستقلى داشته باشند و از وابستگى سياسى فرهنگى در امان بمانند. به همين منظور، خداوند در آيه 51 سوره ''' مائده (يايُّهَا الَّذينَ ءامَنوا لا تَتَّخِذوا اليَهودَ والنَّصرَى اولِياءَ بَعضُهُم اولِياءُ بَعض و...) '''، بهطور مستقيم به مؤمنان دستور مىدهد كه با اهل كتاب رابطه دوستانه برقرار نكنند و اسرار خود را پيش آنها باز نگويند<ref>همان، ص30</ref> | در درس سوم و چهارم، ولاء محبت، توضيح داده شده است. حضور يهود در ميان مسلمانان در صدر اسلام و زمانهاى بعد از آن، اقتضا مىكرد كه براى حفظ مرزهاى فكرى و تربيتى، مقررات و قوانين خاصّى وضع گردد تا مسلمانها زندگى آرام و مستقلى داشته باشند و از وابستگى سياسى فرهنگى در امان بمانند. به همين منظور، خداوند در آيه 51 سوره ''' مائده (يايُّهَا الَّذينَ ءامَنوا لا تَتَّخِذوا اليَهودَ والنَّصرَى اولِياءَ بَعضُهُم اولِياءُ بَعض و...) '''، بهطور مستقيم به مؤمنان دستور مىدهد كه با اهل كتاب رابطه دوستانه برقرار نكنند و اسرار خود را پيش آنها باز نگويند<ref>همان، ص30</ref> | ||
به اعتقاد | به اعتقاد نویسنده، مقصود از ولايت كه مورد نهى واقع شده، «ولاء محبّت» است نه ولاء نصرت، به دليل جمله ''' «بَعْضُهُم اوْلِياءُ بَعْضٍ» '''؛ زيرا ولايتى كه وحدت را ميان يهود و نصارا به وجود مىآورد، ولايت محبت، تعصّب قومى يا پيوندهاى مذهبى و دينى است، نه ولايت به معناى هم سوگند شدن<ref>همان</ref> | ||
به باور | به باور نویسنده، ارتباط نزدیک با دشمنان خدا و كافران، ممكن است به علل و عواملى انجام گيرد كه مهمترين آنها عبارت است از: ترس از گردش ايام؛ فسق و فجور؛ خويشاوندى و عزت جويى<ref>همان، ص33-37</ref> | ||
نویسنده در درس چهارم، بازتاب ولايت كفار و دوستى با آنها را در ابعاد زير بررسى و تشريح كرده است: بازتاب تربيتى، اخروى، اجتماعى و سياسى و خروج از ولايت خدا<ref>همان، ص38</ref> | |||
در درس پنجم، حد و مرز تبرّى تعيين و فلسفه آن، تبيين شده است. | در درس پنجم، حد و مرز تبرّى تعيين و فلسفه آن، تبيين شده است. نویسنده در اين درس، به اين نكته اشاره دارد كه آيين اسلام كه تبرّى را بر پيروانش فرض كرده، حدّ و مرز آن را نيز تعيين نموده است و دشمنان نشاندار جامعه اسلامى را به مسلمانان نمايانده است كه عبارتند از: دشمنان دين، فاسقان و ظالمان، بدعتگذاران، افراد مرتد و منافقان<ref>همان، ص45-50</ref> | ||
اسلام براى برائت، به زبان و اعلان زبانى بسنده نكرده، بلكه راههايى براى اين امر در نظر گرفته كه درس ششم، به توضيح اين راهها اختصاص يافته است. برخى از اين راهها، عبارتند از: خوددارى از مبادله تسليحاتى؛ محدوديت فرهنگى؛ پرهيز از اختلاط و مبارزه مستقيم<ref>همان، ص56-59</ref> | اسلام براى برائت، به زبان و اعلان زبانى بسنده نكرده، بلكه راههايى براى اين امر در نظر گرفته كه درس ششم، به توضيح اين راهها اختصاص يافته است. برخى از اين راهها، عبارتند از: خوددارى از مبادله تسليحاتى؛ محدوديت فرهنگى؛ پرهيز از اختلاط و مبارزه مستقيم<ref>همان، ص56-59</ref> | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده | فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است. | ||
پاورقىهاى كتاب مشتمل بر ذكر منابع و توضيح برخى الفاظ و عبارات كتاب است. | پاورقىهاى كتاب مشتمل بر ذكر منابع و توضيح برخى الفاظ و عبارات كتاب است. |
ویرایش