۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كتابي' به 'كتابی') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
[[قاسمی، حنیف]] (محقق) | [[قاسمی، حنیف]] (محقق) | ||
[[بلنسی، محمد بن علی]] ( | [[بلنسی، محمد بن علی]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 95/5 /ب8ت7 | | کد کنگره =BP 95/5 /ب8ت7 | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
كتاب با مقدمه مفصلى از محقق آغاز و مطالب در دو جلد، تنظيم شده است. | كتاب با مقدمه مفصلى از محقق آغاز و مطالب در دو جلد، تنظيم شده است. | ||
نویسنده كتاب را بر اساس ترتيب سور و آيات، سامان داده و در بحث از مبهمات، ابتدا نظر سهيلى و در پى آن نظر ابن عسكر را با علامت اختصارى آورده است؛ سپس آن دسته از آيات مبهم را كه آن دو نياوردهاند، بيان كرده است؛ ولى در بيان آنها، از روش يكسانى پيروى ننموده است؛ گاهى فقط به ارائه سخن آن دو اكتفا نموده و گاهى بدون هيچگونه ترجيحى، سخنان ديگرى بر آنها مىافزايد و گاهى عبارتهاى مبهم آنان را شرح داده و در صورت نياز، به نقد مىكشد يا ردّ مىكند..<ref>رفيعى، محسن؛ شريفى، معصومه، ص76</ref> | |||
به نظر مىرسد آنچه بلنسى در جلد اوّل به كلام سهيلى و ابن عسكر افزوده، به 107 مورد مىرسد. مواردى را هم كه بهتنهايى بيان كرده نيز در همان جلد اوّل، به 57 مورد مىرسد. بلنسى، تفسير مبهمات را با برخى از فوايد همراه ساخته است كه به هدف كتاب ارتباط ندارد. وى فوايد لغوى و نحوى و عقيدتى و فقهى را در برخى از مواقع از اندازه مىگذراند و هرچند ارائه اين نكات سودمند و اطلاعات عمومى در جاى خودش نيكوست، ولى وقتى بدون رعايت مقتضاى حال و با استطراد بيان شود، خواننده را به خستگى مىكشاند..<ref>همان</ref> | به نظر مىرسد آنچه بلنسى در جلد اوّل به كلام سهيلى و ابن عسكر افزوده، به 107 مورد مىرسد. مواردى را هم كه بهتنهايى بيان كرده نيز در همان جلد اوّل، به 57 مورد مىرسد. بلنسى، تفسير مبهمات را با برخى از فوايد همراه ساخته است كه به هدف كتاب ارتباط ندارد. وى فوايد لغوى و نحوى و عقيدتى و فقهى را در برخى از مواقع از اندازه مىگذراند و هرچند ارائه اين نكات سودمند و اطلاعات عمومى در جاى خودش نيكوست، ولى وقتى بدون رعايت مقتضاى حال و با استطراد بيان شود، خواننده را به خستگى مىكشاند..<ref>همان</ref> | ||
نویسنده به كتابهاى زيادى مراجعه كرده است و در بيشتر موارد، به نام مؤلّف و كتابش اشاره كرده است. گاهى نيز مطالبى را نقل مىكند، ولى به كتابى كه از آن نقل كرده، اشاره نمىكند، بلكه به نام صاحب كتاب اكتفا نموده است. نيز گاهى به كتابهايى اشاره مىكند، امّا به نام نويسندگانشان اشارهاى ندارد. گاهى نيز به برخى از مطالبى كه بهصورت شفاهى از اساتيدش شنيده است، اشاره مىكند..<ref>همان</ref> | |||
با توجه به آنچه بيان شد، اين منابع و مآخذ را مىتوان به سه دسته تقسيم كرد: | با توجه به آنچه بيان شد، اين منابع و مآخذ را مىتوان به سه دسته تقسيم كرد: | ||
الف)- منابع ويژه: | الف)- منابع ويژه: نویسنده علاوه بر كتابهاى سهيلى و ابن عسكر، از دو كتاب ديگر نيز بارها و بارها بهره برده و مطالب فراوانى نقل كرده است كه عبارتند از: «الكشاف عن حقائق التنزيل» از [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] (467-538ق) و «المحرّر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز» از ابن عطيه (481-542ق)..<ref>همان</ref> | ||
ب)- منابع با موضوعات خاص: موضوعات اين منابع عبارتند از: كتب عقيدتى، تفسير و علوم تفسير، حديث و علوم حديث، لغت و نحو و بلاغت و أدب، سيره و تاريخ و تراجم (همان). | ب)- منابع با موضوعات خاص: موضوعات اين منابع عبارتند از: كتب عقيدتى، تفسير و علوم تفسير، حديث و علوم حديث، لغت و نحو و بلاغت و أدب، سيره و تاريخ و تراجم (همان). | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
مبحث سوم: فعاليت محقّق در تحقيق كتاب. | مبحث سوم: فعاليت محقّق در تحقيق كتاب. | ||
در مقدمه | در مقدمه نویسنده، علاوه بر بيان انگيزه تأليف، به برخى مشخصات و ويژگىهاى كتاب، اشاره شده است..<ref>مقدمه نویسنده، ج1، ص99-103</ref> | ||
بلنسى در تفسير مبهمات قرآن، همچون سهيلى و ابن عسكر، عمل كرده است؛ يعنى ابتدا از خود قرآن بهره مىگيرد؛ با اين توضيح كه پس از مطرح كردن آيه مبهم، چنانچه آيه يا آياتى در تفسير و شرح آن آيه يافت، از آن استفاده مىكند؛ وگرنه به حديث رسول خدا(ص) براى كشف مبهم روى مىآورد. وى بهفراوانى از روايات استفاده مىكند. در اين مورد، به سهيلى شبيهتر است تا به ابن عسكر..<ref>ر.ک: رفيعى، محسن؛ شريفى، معصومه، ص77</ref> | بلنسى در تفسير مبهمات قرآن، همچون سهيلى و ابن عسكر، عمل كرده است؛ يعنى ابتدا از خود قرآن بهره مىگيرد؛ با اين توضيح كه پس از مطرح كردن آيه مبهم، چنانچه آيه يا آياتى در تفسير و شرح آن آيه يافت، از آن استفاده مىكند؛ وگرنه به حديث رسول خدا(ص) براى كشف مبهم روى مىآورد. وى بهفراوانى از روايات استفاده مىكند. در اين مورد، به سهيلى شبيهتر است تا به ابن عسكر..<ref>ر.ک: رفيعى، محسن؛ شريفى، معصومه، ص77</ref> | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
#عدم اشاره به مصدر برخى از سخنان: وى گاهى سخنانى را بهطور كامل نقل مىكند، بدون اينكه به مصدرش اشاره نمايد؛ درصورتىكه بيشتر اين مطالب - غالباً - از «المحرّر الوجيز» ابن عطيّه و «الكشّاف» [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] است؛ به مَثَل، آنچه درباره اين سخن خداوند: ''' «وَ إذَا لَقُوا الَّذِينَ ءَامَنُوا» '''..<ref>بقره: 76</ref>آورده، به همين گونه است..<ref>همان</ref> | #عدم اشاره به مصدر برخى از سخنان: وى گاهى سخنانى را بهطور كامل نقل مىكند، بدون اينكه به مصدرش اشاره نمايد؛ درصورتىكه بيشتر اين مطالب - غالباً - از «المحرّر الوجيز» ابن عطيّه و «الكشّاف» [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] است؛ به مَثَل، آنچه درباره اين سخن خداوند: ''' «وَ إذَا لَقُوا الَّذِينَ ءَامَنُوا» '''..<ref>بقره: 76</ref>آورده، به همين گونه است..<ref>همان</ref> | ||
#استطراد و سخنراندن طولانى و خستهكننده پيرامون برخى مسائل: در اين باره مىتوان به موارد زير اشاره نمود: استطراد در بحث پيرامون نامهاى سوره «فاتحه» و پرداختن به مباحث صرفى و نحوى؛ استطراد در بحث پيرامون «آدم» و «ابليس» و پرداختن به مباحث لغوى؛ استطراد در بحث پيرامون «شراب» و ارائه نامها و صفات آن..<ref>همان</ref> | #استطراد و سخنراندن طولانى و خستهكننده پيرامون برخى مسائل: در اين باره مىتوان به موارد زير اشاره نمود: استطراد در بحث پيرامون نامهاى سوره «فاتحه» و پرداختن به مباحث صرفى و نحوى؛ استطراد در بحث پيرامون «آدم» و «ابليس» و پرداختن به مباحث لغوى؛ استطراد در بحث پيرامون «شراب» و ارائه نامها و صفات آن..<ref>همان</ref> | ||
#بهرهگيرى از اسرائيليّات و اخبار موهوم و غريب و استفاده از كتب غير معتبر: | #بهرهگيرى از اسرائيليّات و اخبار موهوم و غريب و استفاده از كتب غير معتبر: نویسنده گاهى سخنانى را ارائه مىدهد كه بهجز در كتاب «عرائس المجالس» ثعلبى يافت نمىشود. گفتنى است اين كتاب، انباشته از اسرائيليّات و اخبار موهوم و غريب است..<ref>همان</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش