پرش به محتوا

بررسی متون طب شیعه در تاریخ پزشکی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۶: خط ۶:
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب - التخلیص
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب - التخلیص
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[منتصب مجابی، حسن]] (نويسنده)
[[منتصب مجابی، حسن]] (نویسنده)
| زبان =فارسی
| زبان =فارسی
| کد کنگره =‏R‎‏ ‎‏128‎‏/‎‏3‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏8‎‏ب‎‏4
| کد کنگره =‏R‎‏ ‎‏128‎‏/‎‏3‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏8‎‏ب‎‏4
خط ۴۰: خط ۴۰:


==ساختار==
==ساختار==
كتاب با دو مقدمه از نويسنده آغاز و مطالب در ده فصل، تنظيم شده است.
كتاب با دو مقدمه از نویسنده آغاز و مطالب در ده فصل، تنظيم شده است.


در اين اثر تكامل طب اسلامى و رشد فزاينده علم طب در دوران آل‌بويه و صفويه با بررسى آمارى مشخص گرديده و انحطاط علم پزشکى در دوران صفويه با ورود طب غربى به ایران بررسى شده است. سپس متون پزشکى دانشمندان شيعه به‌طور مفصل مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته و در پايان كتاب‌شناسى طب سنتى دانشمندان شيعه با معرفى 850 عنوان اثر پزشکى به عنوان پيوست آمده است.<ref>مقدمه، ص10</ref>
در اين اثر تكامل طب اسلامى و رشد فزاينده علم طب در دوران آل‌بويه و صفويه با بررسى آمارى مشخص گرديده و انحطاط علم پزشکى در دوران صفويه با ورود طب غربى به ایران بررسى شده است. سپس متون پزشکى دانشمندان شيعه به‌طور مفصل مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته و در پايان كتاب‌شناسى طب سنتى دانشمندان شيعه با معرفى 850 عنوان اثر پزشکى به عنوان پيوست آمده است.<ref>مقدمه، ص10</ref>
خط ۴۶: خط ۴۶:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نويسنده در مقدمات كتاب چگونگى نگارش اثر و مباحث مطرح شده در آن را توضيح داده است.<ref>مقدمه، ص9</ref>
نویسنده در مقدمات كتاب چگونگى نگارش اثر و مباحث مطرح شده در آن را توضيح داده است.<ref>مقدمه، ص9</ref>


فصل اول كتاب نگاهى است به تاريخ پزشکى. نويسنده معتقد است اينكه علم پزشکى از ميان كدام كشور يا چه اقوامى براى اولين بار پيدا شده است به روشنى معلوم نيست. كتاب‌هاى تاريخ پزشکى قديمى مثل: «[[طبقات الأطباء و الحكماء]]» تأليف [[ابن جلجل، سلیمان بن حسان|ابن جلجل]] در سال 377ق (يعنى همزمان با كتاب «[[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست]]»)، «[[عيون الأنباء في طبقات الأطباء|عيون الأنباء]]» كه به سال 643ق توسط [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]] نوشته شده، «تاريخ الحكماء» اثر [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|محمد بن عبدالكريم شهرستانى]] متوفى 548ق، «تاريخ الحكماء» [[قفطی، علی بن یوسف|ابن القفطى]] متولد 568ق و بالاخره كتاب معروف «[[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست]]» [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] نظريات نسبت مشابه يا نزدیک به هم در اين مورد بيان داشته‌اند. كتاب‌هاى تاريخ پزشکى يا تاريخ علم معاصر نيز هر يك به اين موضوع اشاراتى دارند، كه در اين فصل، به نمونه‌هايى از آنها به‌طور مختصر اشاره شده است.<ref>متن كتاب، ص17</ref>
فصل اول كتاب نگاهى است به تاريخ پزشکى. نویسنده معتقد است اينكه علم پزشکى از ميان كدام كشور يا چه اقوامى براى اولين بار پيدا شده است به روشنى معلوم نيست. كتاب‌هاى تاريخ پزشکى قديمى مثل: «[[طبقات الأطباء و الحكماء]]» تأليف [[ابن جلجل، سلیمان بن حسان|ابن جلجل]] در سال 377ق (يعنى همزمان با كتاب «[[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست]]»)، «[[عيون الأنباء في طبقات الأطباء|عيون الأنباء]]» كه به سال 643ق توسط [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]] نوشته شده، «تاريخ الحكماء» اثر [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|محمد بن عبدالكريم شهرستانى]] متوفى 548ق، «تاريخ الحكماء» [[قفطی، علی بن یوسف|ابن القفطى]] متولد 568ق و بالاخره كتاب معروف «[[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست]]» [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] نظريات نسبت مشابه يا نزدیک به هم در اين مورد بيان داشته‌اند. كتاب‌هاى تاريخ پزشکى يا تاريخ علم معاصر نيز هر يك به اين موضوع اشاراتى دارند، كه در اين فصل، به نمونه‌هايى از آنها به‌طور مختصر اشاره شده است.<ref>متن كتاب، ص17</ref>


پس از مطالعه اجمالى تاريخ طب قديم، در فصل دوم، به چگونگى پيدايش اين علم در تمدن اسلامى پرداخته شده است. نويسنده معتقد است سكنه شبه جزيره عربستان در زمان ظهور دين اسلام، با وجود آنكه در بين دو تمدن بزرگ آن روزگار يعنى ایران و روم قرار گرفته بودند، خود از مظاهر تمدن آن عصر فاصله زياد داشتند و جهل و بى‌سوادى بر آن منطقه مستولى بود، بدان‌گونه كه خود از آن دوران به‌عنوان زمان جاهليت ياد مى‌كنند.<ref>همان، ص30</ref>
پس از مطالعه اجمالى تاريخ طب قديم، در فصل دوم، به چگونگى پيدايش اين علم در تمدن اسلامى پرداخته شده است. نویسنده معتقد است سكنه شبه جزيره عربستان در زمان ظهور دين اسلام، با وجود آنكه در بين دو تمدن بزرگ آن روزگار يعنى ایران و روم قرار گرفته بودند، خود از مظاهر تمدن آن عصر فاصله زياد داشتند و جهل و بى‌سوادى بر آن منطقه مستولى بود، بدان‌گونه كه خود از آن دوران به‌عنوان زمان جاهليت ياد مى‌كنند.<ref>همان، ص30</ref>


به باور وى، طبيعى است كه در چنين شرايطى علوم مختلف، از جمله پزشکى، زمينه‌اى مساعد براى رشد و پرورش نداشته است، امّا با ظهور اسلام، به يكباره شرايط به‌طور شگفت‌انگيزى تغيير يافت و تشويق پيامبر(ص) به علم و دانش و سفارش آن حضرت مبنى بر اينكه علم بياموزيد هر چند در چين باشد و فرمايشات فراوان ديگر ايشان و نيز ائمه(ع) به اهميت آموختن علم، كه نمونه‌هاى آن در احاديث بسيار است، تحولى بزرگ در افكار مسلمانان به وجود آورد و بدين‌ترتيب، زمينه پرورش و رشد دانش‌هاى مختلف از جمله دانش پزشکى، در بين مسلمانان به سرعت فراهم آمد.<ref>همان</ref>
به باور وى، طبيعى است كه در چنين شرايطى علوم مختلف، از جمله پزشکى، زمينه‌اى مساعد براى رشد و پرورش نداشته است، امّا با ظهور اسلام، به يكباره شرايط به‌طور شگفت‌انگيزى تغيير يافت و تشويق پيامبر(ص) به علم و دانش و سفارش آن حضرت مبنى بر اينكه علم بياموزيد هر چند در چين باشد و فرمايشات فراوان ديگر ايشان و نيز ائمه(ع) به اهميت آموختن علم، كه نمونه‌هاى آن در احاديث بسيار است، تحولى بزرگ در افكار مسلمانان به وجود آورد و بدين‌ترتيب، زمينه پرورش و رشد دانش‌هاى مختلف از جمله دانش پزشکى، در بين مسلمانان به سرعت فراهم آمد.<ref>همان</ref>


در فصل سوّم، استقلال علمى پزشکان مسلمان مورد بررسى قرار گرفته است. به اعتقاد نويسنده، به‌رغم شرايط نامساعدى كه خلفا براى مسلمانان و پيشرفت علمى آنان فراهم آورده و ميدان فعاليت را در امر پزشکى به‌طور كامل در اختيار غير مسلمان‌ها قرار داده بودند، تمدن اسلامى كه در آغاز شكوفائى و بالندگى خود قدرتى بيشتر از عوامل مخالف داشت- هرچند بخش مهّمى از اين توان به‌خاطر اصطكاك با نيروهاى بازدارنده به هدر رفت- زمينه‌هاى مستعدى را براى رشد علوم مختلف، از جمله پزشکى، فراهم مى‌كرد و مسلمانان با روحيه‌اى تشنه آموختن از پاى ننشستند و به مبارزه با مشكلات برخاستند.<ref>همان، ص126</ref>
در فصل سوّم، استقلال علمى پزشکان مسلمان مورد بررسى قرار گرفته است. به اعتقاد نویسنده، به‌رغم شرايط نامساعدى كه خلفا براى مسلمانان و پيشرفت علمى آنان فراهم آورده و ميدان فعاليت را در امر پزشکى به‌طور كامل در اختيار غير مسلمان‌ها قرار داده بودند، تمدن اسلامى كه در آغاز شكوفائى و بالندگى خود قدرتى بيشتر از عوامل مخالف داشت- هرچند بخش مهّمى از اين توان به‌خاطر اصطكاك با نيروهاى بازدارنده به هدر رفت- زمينه‌هاى مستعدى را براى رشد علوم مختلف، از جمله پزشکى، فراهم مى‌كرد و مسلمانان با روحيه‌اى تشنه آموختن از پاى ننشستند و به مبارزه با مشكلات برخاستند.<ref>همان، ص126</ref>


عناوينى كه در ساير فصول مطرح شده، عبارت است از: نمونه‌هاى ديگرى از پزشکان؛ دوران افول طب اسلامى؛ ديدگاه غربى‌ها در مورد طب اسلامى؛ برخى از چالش‌هاى پزشکى جديد و نكاتى درباره متون طب شيعه.
عناوينى كه در ساير فصول مطرح شده، عبارت است از: نمونه‌هاى ديگرى از پزشکان؛ دوران افول طب اسلامى؛ ديدگاه غربى‌ها در مورد طب اسلامى؛ برخى از چالش‌هاى پزشکى جديد و نكاتى درباره متون طب شيعه.


نويسنده پس از نگرش به جايگاه تاريخى پزشکان شيعه و متون طبى آنان، در فصل نهم كتاب خود متون مذكور را مورد بررسى‌هاى مختلف آمارى، تطبيقى، تجزيه و تحليل قرار داده و نتايج به‌دست آمده را در دوازده قسمت ارائه نموده است.<ref>همان، ص200</ref>
نویسنده پس از نگرش به جايگاه تاريخى پزشکان شيعه و متون طبى آنان، در فصل نهم كتاب خود متون مذكور را مورد بررسى‌هاى مختلف آمارى، تطبيقى، تجزيه و تحليل قرار داده و نتايج به‌دست آمده را در دوازده قسمت ارائه نموده است.<ref>همان، ص200</ref>


در پايان كتاب، كتاب‌شناسى با 850 عنوان از كتاب‌ها و رساله‌هاى پزشکى دانشمندان شيعه، از دوره 26 جلدى كتاب «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]» استخراج و به فارسی ترجمه و تدوين و به آن ضميمه شده است.<ref>پيشگفتار، ص4</ref>
در پايان كتاب، كتاب‌شناسى با 850 عنوان از كتاب‌ها و رساله‌هاى پزشکى دانشمندان شيعه، از دوره 26 جلدى كتاب «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]» استخراج و به فارسی ترجمه و تدوين و به آن ضميمه شده است.<ref>پيشگفتار، ص4</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده نويسنده، در انتهاى كتاب آمده است.
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است.


پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.
پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش