۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[موسوی کاظمی قزوینی، محمد]] ( | [[موسوی کاظمی قزوینی، محمد]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 211/5 /م8ش9 | | کد کنگره =BP 211/5 /م8ش9 | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
'''الشيعة في عقائدهم و أحكامهم''' اثر سيدامير محمد كاظمى قزوينى، بررسى و توضيح عقايد و احكام مذهب شيعه اثنیعشر ى و پاسخ به شبهات مطرح شده پيرامون آن مىباشد كه به زبان عربى در سال 1396ق نوشته شده است. | '''الشيعة في عقائدهم و أحكامهم''' اثر سيدامير محمد كاظمى قزوينى، بررسى و توضيح عقايد و احكام مذهب شيعه اثنیعشر ى و پاسخ به شبهات مطرح شده پيرامون آن مىباشد كه به زبان عربى در سال 1396ق نوشته شده است. | ||
نویسنده انگيزه خود از تأليف كتاب را، زدودن شبهاتى كه به عقايد و احكام مذهب اماميه به ناروا نسبت داده شده، عنوان نموده است.<ref>مقدمه، ص13</ref> | |||
== ساختار== | == ساختار== | ||
كتاب با مقدمه | كتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در بيستوچهار فصل تنظيم شده است. | ||
نویسنده در ابتدا بحثى لغوى و معنايى در مورد شيعه داشته و سپس به اصول مذهب شيعه، توحيد و معناى، عدل و نبوت از ديدگاه شيعه پرداخته و در نهايت، ضمن بحث از تعداد ائمه(ع) و مسأله خلافت پس از پيامبر(ص)، برخى از احكام و امور عبادى را بررسى نموده و شبهات مطرح شده در مورد هر يك را پاسخ داده است. | |||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
در مقدمه كتاب ضمن بيان انگيزه تأليف، به نكاتى پيرامون كتاب اشاره شده است.<ref>مقدمه، ص7</ref> | در مقدمه كتاب ضمن بيان انگيزه تأليف، به نكاتى پيرامون كتاب اشاره شده است.<ref>مقدمه، ص7</ref> | ||
فصل اول، بحثى لغوى بوده و | فصل اول، بحثى لغوى بوده و نویسنده در آن، به بررسى شيعه از لحاظ لغت و معنا، پرداخته و به اين نكته اشاره نموده است كه حديث ثقلين، به خوبى به مطلوب شيعه، دلالت دارد. برخى دلايلى كه نویسنده براى اثبات اين مدعا ارائه نموده، عبارت است از: | ||
1- پيامبر(ص) اهلبيت خود را يكى از ثقلين قرار داده و حكم نموده است كه آن دو هيچگاه از يكديگر جدا نخواهند شد و اين خود دليل بر عصمت اهلبيت(ع) دارد زيرا قرآن معصوم بوده و هيچ خطايى در آن راه ندارد به هيچ وجه جايز نيست تا غيرمعصوم، عِدل قرار گيرد.<ref>متن كتاب، ص20</ref> | 1- پيامبر(ص) اهلبيت خود را يكى از ثقلين قرار داده و حكم نموده است كه آن دو هيچگاه از يكديگر جدا نخواهند شد و اين خود دليل بر عصمت اهلبيت(ع) دارد زيرا قرآن معصوم بوده و هيچ خطايى در آن راه ندارد به هيچ وجه جايز نيست تا غيرمعصوم، عِدل قرار گيرد.<ref>متن كتاب، ص20</ref> | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
4- آن حضرت به اين نكته اشاره نمودهاند كه عترت(ع) و قرآن، تا زمانى كه دنيا پابرجاست، از يكديگر جدا نخواهند بود و اين دليل بر استمرار امامت در تمام اعصار دارد.<ref>همان</ref> | 4- آن حضرت به اين نكته اشاره نمودهاند كه عترت(ع) و قرآن، تا زمانى كه دنيا پابرجاست، از يكديگر جدا نخواهند بود و اين دليل بر استمرار امامت در تمام اعصار دارد.<ref>همان</ref> | ||
در فصل دوم، اصول مذهب شيعه، مورد بررسى قرار گرفته است. | در فصل دوم، اصول مذهب شيعه، مورد بررسى قرار گرفته است. نویسنده در اين فصل، به اين نكته اشاره دارد كه شیعیان، معتقدند اسلام بر سه اصل توحيد، نبوت و معاد استوار بوده و اين اسلام به واسطه اقرار به شهادتين، محقق مىگردد؛ اما قوام مذهب شيعه، به اضافه نمودن دو اصل اساسى ديگر به اصول سهگانه است كه عبارتند از: عدل و امامت.<ref>همان، ص23</ref> | ||
توحيد و معناى آن، در فصل سوم، بررسى شده است. | توحيد و معناى آن، در فصل سوم، بررسى شده است. نویسنده در اين فصل، ضمن تعريف توحيد و بحث پيرامون معناى آن، به تشريح صفات ثبوتيه و سلبيه خداوند پرداخته و سپس فرق ميان صفات ذات، افعال و مجاز را كه مجازاً بر ذات اطلاق مى شود را بيان كرده است.<ref>همان، ص26-30</ref> | ||
فصل چهارم، در مورد عدل الهى است. در تشريح اين اصل، | فصل چهارم، در مورد عدل الهى است. در تشريح اين اصل، نویسنده چنين استدلال مىكند كه شیعیان نيز مانند تمام عقلاى عالم به عدالت خداوند و منزه بودن او از ظلم و فعل قبيح مانند كذب، تكليف به غير مقدور اعتقاد داشته و او را از هر گونه اخلال به واجب مبرا مىدانند و معتقدند كه خداوند به غير از حكمت و مصلحتى كه به عباد برمىگردد، كارى انجام نمىدهد، زيرا او بىنياز از فعل قبيح مىباشد.<ref>همان، ص32</ref> | ||
در فصل پنجم، نبوت از ديدگاه شيعه بررسى شده.<ref>همان، ص39</ref>و در فصل ششم، از امامت بحث به ميان آمده است.<ref>همان، ص42</ref> | در فصل پنجم، نبوت از ديدگاه شيعه بررسى شده.<ref>همان، ص39</ref>و در فصل ششم، از امامت بحث به ميان آمده است.<ref>همان، ص42</ref> | ||
امامت نزد شيعه، عبارت است از زعامت در امور دين و دنيا و اين مقام، چيزى نيست جز نيابت از پيامبر(ص) در حفظ شريعت از افزايش و نقصان و اقامه حدود و دفع فساد. | امامت نزد شيعه، عبارت است از زعامت در امور دين و دنيا و اين مقام، چيزى نيست جز نيابت از پيامبر(ص) در حفظ شريعت از افزايش و نقصان و اقامه حدود و دفع فساد. نویسنده در اين فصل، آيات ''' «أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و اولى الأمر منكم» ''' و ''' «و أمرهم شورى بينهم» ''' را مورد بررسى قرار داده است.<ref>همان، ص42-48</ref> | ||
در فصل هفتم، به تعداد ائمه(ع) و رواياتى كه به دوازده نفر بودن آنان اشاره دارد، پرداخته شده و اين نكته نيز گوشزد شده است كه اعتقاد به وجود حضرت مهدى(عج)، خاص شيعه نبوده و ساير مذاهب نيز به آن معتقدند.<ref>همان، ص49-59</ref> | در فصل هفتم، به تعداد ائمه(ع) و رواياتى كه به دوازده نفر بودن آنان اشاره دارد، پرداخته شده و اين نكته نيز گوشزد شده است كه اعتقاد به وجود حضرت مهدى(عج)، خاص شيعه نبوده و ساير مذاهب نيز به آن معتقدند.<ref>همان، ص49-59</ref> | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
فصل هشتم و نهم، به مسأله خلافت پس از پيامبر(ص) اختصاص يافته و از جمله مباحث مطرح شده در آن، عبارت است از: اختصاص خلافت پس از پيامبر(ص) به على(ع)؛ نزول آياتى كه در مورد آن حضرت مىباشد از جمله: آيه مباهله، تطهير، مودت و انذار؛ دلالت سنت بر اختصاص ولايت به [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از جمله حديث ولايت روز غدير، منزله، وصيت و محبت؛ وجود ده فضيلت در على(ع) كه در كس ديگرى يافت نمىشود؛ افضليت اهلبيت(ع) از انبياء به نص قرآن؛ اعتقاد شيعه پيرامون اصحاب پيامبر(ص) و همسران ايشان.<ref>همان، ص60-83</ref> | فصل هشتم و نهم، به مسأله خلافت پس از پيامبر(ص) اختصاص يافته و از جمله مباحث مطرح شده در آن، عبارت است از: اختصاص خلافت پس از پيامبر(ص) به على(ع)؛ نزول آياتى كه در مورد آن حضرت مىباشد از جمله: آيه مباهله، تطهير، مودت و انذار؛ دلالت سنت بر اختصاص ولايت به [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از جمله حديث ولايت روز غدير، منزله، وصيت و محبت؛ وجود ده فضيلت در على(ع) كه در كس ديگرى يافت نمىشود؛ افضليت اهلبيت(ع) از انبياء به نص قرآن؛ اعتقاد شيعه پيرامون اصحاب پيامبر(ص) و همسران ايشان.<ref>همان، ص60-83</ref> | ||
در ساير فصول كتاب، از ديگر اعتقادات و احكام مذهب تشيع بحث به ميان آمده و شبهات مطرح شده پيرامون هر يك به خوبى پاسخ داده شده است. | در ساير فصول كتاب، از ديگر اعتقادات و احكام مذهب تشيع بحث به ميان آمده و شبهات مطرح شده پيرامون هر يك به خوبى پاسخ داده شده است. نویسنده پس از طرح موضوع معاد به موضوع استنباط احكام شرعى پرداخته و تمامى مباحث فقهى از نجاسات و مطهرات گرفته تا بحث حدود و ديات را مطرح كرده است. در آخر نيز با تبيين موضوع زيارت و شفاعت، با تشريح ديدگاه شيعه در موضوع عصمت كتاب را به پایان رسانده است.<ref>همان، ص84- 370</ref> | ||
== وضعيت كتاب== | == وضعيت كتاب== | ||
فهرست مطالب و مصادر مورد استفاده | فهرست مطالب و مصادر مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است. | ||
در پاورقىهاى اندك كتاب برخى كلمات توضيح داده شده است. | در پاورقىهاى اندك كتاب برخى كلمات توضيح داده شده است. |
ویرایش