۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ساختار ==' به '==ساختار==') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر =دراسه تاصیلیه دلالیه | | عنوانهای دیگر =دراسه تاصیلیه دلالیه | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[بلاسی، محمد سید علی]] ( | [[بلاسی، محمد سید علی]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 82/2 /ب8م6 | | کد کنگره =BP 82/2 /ب8م6 | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
وى علت نزول قرآن بر لغت قريش را دارا بودن امتيازاتى از جهت زيبايى لهجه و فصاحت دانسته كه در زبانهاى ديگر وجود ندارد. سپس به اين مطلب اشاره مىكنند كه تبادل تأثير و تأثر بين لغات مختلف قانون اجتماعى گستردهاى است و وجود آن در لغت عربى به هيچ وجه امر عجيبى نمىباشد و نهايت استفادهى عرب از ساير لغات بعضى الفاظ اسماء مىباشد كه از صد كلمه تجاوز نكرده و اكثر آن اسماء جامدى مثل خز، ديباج و... مىباشد. مهمترين عامل دخول لغات در زبان عربى گستردگى ارتباطات مادى، فرهنگى، سياسى با ساير ملتها بوده است كه به ناچار نتيجه آن تبادل اصطلاحات علمى، بهره گرفتن از اسماء اشيائى كه در ملتى ديگر نبوده و... مىباشد و اغلب الفاظى كه از ساير لغاب داخل زبان عربى شدهاند مربوط به حسيّات است نه معنويات. امّا الفاظى كه از زبان عربى وارد ساير لغات شده بيشتر در معنويات مىباشد. | وى علت نزول قرآن بر لغت قريش را دارا بودن امتيازاتى از جهت زيبايى لهجه و فصاحت دانسته كه در زبانهاى ديگر وجود ندارد. سپس به اين مطلب اشاره مىكنند كه تبادل تأثير و تأثر بين لغات مختلف قانون اجتماعى گستردهاى است و وجود آن در لغت عربى به هيچ وجه امر عجيبى نمىباشد و نهايت استفادهى عرب از ساير لغات بعضى الفاظ اسماء مىباشد كه از صد كلمه تجاوز نكرده و اكثر آن اسماء جامدى مثل خز، ديباج و... مىباشد. مهمترين عامل دخول لغات در زبان عربى گستردگى ارتباطات مادى، فرهنگى، سياسى با ساير ملتها بوده است كه به ناچار نتيجه آن تبادل اصطلاحات علمى، بهره گرفتن از اسماء اشيائى كه در ملتى ديگر نبوده و... مىباشد و اغلب الفاظى كه از ساير لغاب داخل زبان عربى شدهاند مربوط به حسيّات است نه معنويات. امّا الفاظى كه از زبان عربى وارد ساير لغات شده بيشتر در معنويات مىباشد. | ||
نویسنده معتقد است ما كلمهاى را معرب نمىدانيم مگر بعد از تلاش در فهم معنا، اشتقاق، مجاز و صفت بودن آن و اگر راه حلّى پيدا نشد لفظ را معرب مىدانيم به گونهاى كه قواعد لغت عربى در آن لحاظ شود. تعريب خود سببى است براى گوناگونى دلالت الفاظ مثلاً كلمه زرگون وقتى وارد عربى شد، معناى عامى پيدا كرده است و بر چندين معنى دلالت مىكند. | |||
به نظر ايشان زبان عربى قبل و بعد از اسلام متأثر از زبانهاى زيادى شده است كه بعضى آنها در قرآن هم آمده است مثل عبرى، حبشى، بربرى، فارسی، هندى، لاتين، يونانى و... همانطور كه ساير زبانها از زبان عربى متأثر شدهاند. البته بسيارى ازلغات، خودشان وارد زبان عربى نشدهاند بلكه پلى براى عبور ساير لغات بودهاند، بيشترين لغاتى كه داخل زبان عربى شده از زبان فارسی است و اين به خاطر مجاورت و ارتباط تنگاتنگ اعراب و فارسها از زمانهاى پيشين بوده است تا جائيكه كلمه فارسی نزد برخى علماى عرب مترادف اعجمى قرار گرفته است. لغت فارسیاى كه معاصر عصر جاهليت و صدر اسلام بوده، لغت پهلوى است نه فارسی جديد. از زبان هندى هم كلماتى به صورت غير مستقيم وارد عربى شده است. | به نظر ايشان زبان عربى قبل و بعد از اسلام متأثر از زبانهاى زيادى شده است كه بعضى آنها در قرآن هم آمده است مثل عبرى، حبشى، بربرى، فارسی، هندى، لاتين، يونانى و... همانطور كه ساير زبانها از زبان عربى متأثر شدهاند. البته بسيارى ازلغات، خودشان وارد زبان عربى نشدهاند بلكه پلى براى عبور ساير لغات بودهاند، بيشترين لغاتى كه داخل زبان عربى شده از زبان فارسی است و اين به خاطر مجاورت و ارتباط تنگاتنگ اعراب و فارسها از زمانهاى پيشين بوده است تا جائيكه كلمه فارسی نزد برخى علماى عرب مترادف اعجمى قرار گرفته است. لغت فارسیاى كه معاصر عصر جاهليت و صدر اسلام بوده، لغت پهلوى است نه فارسی جديد. از زبان هندى هم كلماتى به صورت غير مستقيم وارد عربى شده است. |
ویرایش