پرش به محتوا

امکان طول عمر تا بی نهایت: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - '== ساختار ==' به '==ساختار==')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[مظاهری، محمد]] (نويسنده)
[[مظاهری، محمد]] (نویسنده)
| زبان =فارسی
| زبان =فارسی
| کد کنگره =‏‎‏BP‎‏ ‎‏224‎‏/‎‏4‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏6‎‏الف‎‏8
| کد کنگره =‏‎‏BP‎‏ ‎‏224‎‏/‎‏4‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏6‎‏الف‎‏8
خط ۵۳: خط ۵۳:
مقصود از تأسيس بخش چهارم، مطرح نمودن آياتى است كه دلالت بر عمرهاى طولانى‌ترى نسبت به آنچه تاكنون مؤلف مطرح كرده دارد.
مقصود از تأسيس بخش چهارم، مطرح نمودن آياتى است كه دلالت بر عمرهاى طولانى‌ترى نسبت به آنچه تاكنون مؤلف مطرح كرده دارد.


روش نويسنده در اين بخش بدين گونه است كه ابتدا، آيه مربوطه را با تفاسيرى كه درباره آن شده، بيان كرده، سپس به نتيجه‌گيرى از آن پرداخته و در نهايت قضاوت اصلى را به عهده خواننده گذاشته است.
روش نویسنده در اين بخش بدين گونه است كه ابتدا، آيه مربوطه را با تفاسيرى كه درباره آن شده، بيان كرده، سپس به نتيجه‌گيرى از آن پرداخته و در نهايت قضاوت اصلى را به عهده خواننده گذاشته است.


آنچه از مجموع آيات مطرح‌شده در اين بخش، فهميده شده و مورد بررسى مؤلف قرار گرفته، اين است كه عمر، يك حد خاص نداشته و امكان دارد خداوند عمر افرادى را تا صدها هزار سال، طولانى كند.
آنچه از مجموع آيات مطرح‌شده در اين بخش، فهميده شده و مورد بررسى مؤلف قرار گرفته، اين است كه عمر، يك حد خاص نداشته و امكان دارد خداوند عمر افرادى را تا صدها هزار سال، طولانى كند.
خط ۵۹: خط ۵۹:
در اين بخش، با استناد به برخى از آيات قرآن، به دو هزار و پانصد سال عمر حضرت نوح و اصحاب او، زنده بودن حضرت عيسى تا به امروز، زنده ماندن اصحاب كهف به مدت سى‌صد سال در غار بدون خوردن غذا و سالم ماندن غذاى حضرت عزير در مدت صد سال در هواى آزاد، اشاره شده است.
در اين بخش، با استناد به برخى از آيات قرآن، به دو هزار و پانصد سال عمر حضرت نوح و اصحاب او، زنده بودن حضرت عيسى تا به امروز، زنده ماندن اصحاب كهف به مدت سى‌صد سال در غار بدون خوردن غذا و سالم ماندن غذاى حضرت عزير در مدت صد سال در هواى آزاد، اشاره شده است.


با توجه به مطالبى كه در بخش‌هاى قبلى مطرح شده و دلايل ديگرى كه در خلال بخش پنجم، بيان مى‌شود و با اشاره به اين نكته كه اين چنين نيست كه انسان، با عقل قاصر خود بتواند مسئله عمر را درك و يا حل كند، مؤلف در صدد اثبات اين مدعاست كه عمر، حد معينى نداشته و امكان دارد انسانى تا قيامت عمر كند و به تعبيرى ديگر، نويسنده معتقد است امكان دارد انسانى بدون درك مرگ، به جهان آخرت راه يابد.
با توجه به مطالبى كه در بخش‌هاى قبلى مطرح شده و دلايل ديگرى كه در خلال بخش پنجم، بيان مى‌شود و با اشاره به اين نكته كه اين چنين نيست كه انسان، با عقل قاصر خود بتواند مسئله عمر را درك و يا حل كند، مؤلف در صدد اثبات اين مدعاست كه عمر، حد معينى نداشته و امكان دارد انسانى تا قيامت عمر كند و به تعبيرى ديگر، نویسنده معتقد است امكان دارد انسانى بدون درك مرگ، به جهان آخرت راه يابد.


در اين بخش، به آياتى استناد شده كه حكايت از داستان فرار حضرت يونس و طولانى بودن عمر حضرت خضر تا به امروز دارد و مؤلف بر اين باور است كه چنين امورى، حكايت از امكان طول عمر تا بى‌نهايت دارد.
در اين بخش، به آياتى استناد شده كه حكايت از داستان فرار حضرت يونس و طولانى بودن عمر حضرت خضر تا به امروز دارد و مؤلف بر اين باور است كه چنين امورى، حكايت از امكان طول عمر تا بى‌نهايت دارد.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش