۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
ابن ابار (د658ق) كه نخستين نویسنده شرح حال ابن برجان است، وفات او را پس از 530ق ذكر كرده و ديگر مورخان بهاتفاق 536ق را سال درگذشت او آوردهاند. طاش كوپرىزاده تاريخ وفات او را بهخطا 727ق ياد كرده است. | ابن ابار (د658ق) كه نخستين نویسنده شرح حال ابن برجان است، وفات او را پس از 530ق ذكر كرده و ديگر مورخان بهاتفاق 536ق را سال درگذشت او آوردهاند. طاش كوپرىزاده تاريخ وفات او را بهخطا 727ق ياد كرده است. | ||
[[سيوطى]] «ابن برجان» را مخفف ابن ابىالرجال دانسته و طاش كوپرىزاده نيز از او پيروى كرده است، اما | [[سيوطى]] «ابن برجان» را مخفف ابن ابىالرجال دانسته و طاش كوپرىزاده نيز از او پيروى كرده است، اما این امر با قواعد تخفيف و تبديل مطابقت ندارد. | ||
ابن برجان، [[صحيح بخارى]] را نزد [[ابن منظور، محمد بن مکرم|ابن منظور]] فراگرفت. محدثانى مانند قنطرى و عبدالحق ازدى و ديگران از او روايت كردهاند. وى در علم كلام و لغت عرب بسيار قوىدست بوده، در حساب و هندسه دستى داشت، بهعلاوه قرآن را به شيوهاى تفسير مىكرده كه تا پيش از او سابقه نداشته است. | ابن برجان، [[صحيح بخارى]] را نزد [[ابن منظور، محمد بن مکرم|ابن منظور]] فراگرفت. محدثانى مانند قنطرى و عبدالحق ازدى و ديگران از او روايت كردهاند. وى در علم كلام و لغت عرب بسيار قوىدست بوده، در حساب و هندسه دستى داشت، بهعلاوه قرآن را به شيوهاى تفسير مىكرده كه تا پيش از او سابقه نداشته است. | ||
== جایگاه اجتماعی == | == جایگاه اجتماعی == | ||
ابن برجان علاوه بر شخصيت علمى و مذهبى، از یک وجهه عميق اجتماعى - سياسى نيز برخوردار بوده، چنانكه به مخالفت و مقابله با دولت مرابطون در اندلس و مذهب مورد تأييد | ابن برجان علاوه بر شخصيت علمى و مذهبى، از یک وجهه عميق اجتماعى - سياسى نيز برخوردار بوده، چنانكه به مخالفت و مقابله با دولت مرابطون در اندلس و مذهب مورد تأييد این دولت گرايش يافت. از جزئيات دقيق زندگى و فعالیتهای اجتماعى - سياسى ابن برجان كه در یک پوشش مذهبى صوفيانه صورت مىگرفته، آگاهىهاى چندانى در دست نداريم، اما از مجموع اطلاعاتى كه در منابع مختلف پراكنده است، مىتوان خطوط برجسته زندگى عملى و اعتقادات نظرى او را مشخص كرد. | ||
== گروه مریدین == | == گروه مریدین == | ||
وى یکى از پيشوايان گروهى از صوفيه غرب اندلس بود كه به مريدين معروف شده بودند. | وى یکى از پيشوايان گروهى از صوفيه غرب اندلس بود كه به مريدين معروف شده بودند. | ||
ویژگى | ویژگى این گروه آن بود كه به بحث و جستجو در موضوعات غُلات باطنى و كتب صوفيه و رسائل اخوان الصفا مىپرداختند و اندكاندك بر عده و نيرویشان افزوده مىگشت. پس از وقوع حوادثى، مركز تجمع این گروه به دو شهر المريه و خله انتقال يافت و فرماندهى آنان در شهر اول به ابن عريف و در دومى به ابن برجان رسيد. ابن عريف پيرو مكتب عرفانى ابن مسره بود و آرا و عقايد ابن برجان كه شاگرد ابن عريف بود نيز از طريق او به ابن مسره مىرسيد. | ||
[[ابن خلدون]] ضمن بيان مكتبهاى تصوف، ابن برجان را از لحاظ نظرى جزء اصحاب تجلى و مظاهر و اسماء قرار داده و بهطور خلاصه به شرح اهم اصول عقايد | [[ابن خلدون]] ضمن بيان مكتبهاى تصوف، ابن برجان را از لحاظ نظرى جزء اصحاب تجلى و مظاهر و اسماء قرار داده و بهطور خلاصه به شرح اهم اصول عقايد این مكتب پرداخته است. وى رأى اصحاب تجلى را - كه در اصل به [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] تعلق دارد - بهعنوان رأيى غريب وصف كرده است. بااينحال، مقام بلند عرفانى و پيشگویىهايى كه از او نقل شده، موجب آن گرديده كه برخى او را در رديف اولياء الله بشمار آورده، صاحب كراماتش بخوانند. از جمله كرامتهاى منسوب به او پيشگویى فتح بيتالمقدس است كه در 583ق به دست صلاحالدين ايوبى صورت گرفت. | ||
== وفات == | == وفات == | ||
سرانجام پيشوايى و نفوذ فراوان ابن برجان در ميان مردم، حاسدان را بر آن داشت تا توطئهاى برای قتل او برانگيزند و بر كفر او شهادت دهند، اما | سرانجام پيشوايى و نفوذ فراوان ابن برجان در ميان مردم، حاسدان را بر آن داشت تا توطئهاى برای قتل او برانگيزند و بر كفر او شهادت دهند، اما این توطئه ناموفق ماند. ديگر بار به سلطان چنين رسانيدند كه در نزدیک به 130 شهر به نام ابن برجان خطبه خوانده مىشود. ازهمينرو على بن يوسف بن تاشفين (د537ق) از بيم آنكه مبادا وى نيز مانند ابن تومرت (د524ق) قيام كند، او را به مراكش احضار كرد. به گفته آسين پالاسيوس، على بن يوسف در نظر داشت تمام صوفيان را به قتل برساند كه دو تن از ايشان به الغرب (واقع در پرتغال امروزى) گريختند و دو تن ديگر از جمله ابن برجان، به مراكش رفتند. در آنجا در مجلس مناظرهاى كه تشكيل يافت، دشمنانش او را به بدعتگذارى متهم كردند و وى به زندان افكنده شد و پس از مدت كوتاهى بيمار گرديد و درگذشت. | ||
گفته شده است كه چون ابن برجان متفقهان را طعن كرده بود، سلطان دستور داد، جسدش را بدون نماز در مزبلهاى بيندازند، اما به همت یکى از اهل فضل، مردم بر جنازه وى حاضر شدند و پس از نماز او را در كنار قبر ابن عريف به خاک سپردند. | گفته شده است كه چون ابن برجان متفقهان را طعن كرده بود، سلطان دستور داد، جسدش را بدون نماز در مزبلهاى بيندازند، اما به همت یکى از اهل فضل، مردم بر جنازه وى حاضر شدند و پس از نماز او را در كنار قبر ابن عريف به خاک سپردند. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
ابن برجان تفسيرى عرفانى و ناتمام از قرآن به نام «الإرشاد في تفسير القرآن» داشته است. گفته شده كه گروهى از رموز و اشارات | ابن برجان تفسيرى عرفانى و ناتمام از قرآن به نام «الإرشاد في تفسير القرآن» داشته است. گفته شده كه گروهى از رموز و اشارات این کتاب، وقايع آينده را پيشگویى كردهاند. | ||
وى کتابى نيز به نام «شرح أسماء الله الحسنى» نوشته كه در آن بيش از 130 نام مشهور از اسماء الله را هریک در سه فصل شرح كرده است. از | وى کتابى نيز به نام «شرح أسماء الله الحسنى» نوشته كه در آن بيش از 130 نام مشهور از اسماء الله را هریک در سه فصل شرح كرده است. از این اثر ابن برجان، در 934ق، تلخيصى صورت گرفته است. | ||
از ابن برجان دو اثر ديگر نيز باقى مانده است؛ یکى به نام «تنبيه الأفهام إلى تدبر الکتاب الحكيم و تعرف الآيات و النبأ العظيم» و ديگرى «ترجمان لسان الحق المثبوت في الأمر و الخلق» كه رساله كوچكى است و اسماء حسنى را در سه بخش شرح كرده است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/941 بخش فلسفه، ج3، ص97]</ref>. | از ابن برجان دو اثر ديگر نيز باقى مانده است؛ یکى به نام «تنبيه الأفهام إلى تدبر الکتاب الحكيم و تعرف الآيات و النبأ العظيم» و ديگرى «ترجمان لسان الحق المثبوت في الأمر و الخلق» كه رساله كوچكى است و اسماء حسنى را در سه بخش شرح كرده است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/941 بخش فلسفه، ج3، ص97]</ref>. |
ویرایش