پرش به محتوا

تاريخ الشيعة: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۴ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران')
خط ۳۲: خط ۳۲:
اثر حاضر در موضوع «تاريخ شيعه» از كتاب‌هاى نسبتا جامعى بشمار مى‌رود كه نويسنده آن به‌خوبى از عهده آن برآمده است.<ref>مظفر، محمدحسين، ص14</ref>
اثر حاضر در موضوع «تاريخ شيعه» از كتاب‌هاى نسبتا جامعى بشمار مى‌رود كه نويسنده آن به‌خوبى از عهده آن برآمده است.<ref>مظفر، محمدحسين، ص14</ref>


نويسنده در اين كتاب، بر سر آن است كه مردم بدانند تشيع از همان زمان صاحب رسالت؛ يعنى پيامبر(ص) به ما رسيده است و ريشه در ايرانيان و يا عبدالله بن سبأ ندارد، بلكه بايد اساس و ريشه آن را در زمان شارع اسلام و در عهد او جستجو كرد.<ref>همان، ص30</ref>
نويسنده در اين كتاب، بر سر آن است كه مردم بدانند تشيع از همان زمان صاحب رسالت؛ يعنى پيامبر(ص) به ما رسيده است و ريشه در ایرانيان و يا عبدالله بن سبأ ندارد، بلكه بايد اساس و ريشه آن را در زمان شارع اسلام و در عهد او جستجو كرد.<ref>همان، ص30</ref>


نويسنده در پى آن است تا سابقه تشيع و تقدم آن نسبت به هر نحله و مذهب و مكتب را صرفا از بعد تاريخى اثبات نمايد؛ به همين جهت تاريخ تشيع را از آغاز و نيز دوران رشد و پيشرفت آن در آفاق و سرزمين‌ها در معرض ديد افكار قرار داده است.<ref>همان</ref>
نويسنده در پى آن است تا سابقه تشيع و تقدم آن نسبت به هر نحله و مذهب و مكتب را صرفا از بعد تاريخى اثبات نمايد؛ به همين جهت تاريخ تشيع را از آغاز و نيز دوران رشد و پيشرفت آن در آفاق و سرزمين‌ها در معرض ديد افكار قرار داده است.<ref>همان</ref>
خط ۴۵: خط ۴۵:
نويسنده، معتقد است كه دعوت به تشيع، از همان روزى آغاز شده كه رهايى‌بخش بزرگ انسان‌ها، حضرت محمد(ص)، در همان روز بانگ و آوا به كلمه «لا إله إلا الله» برآورد؛ زيرا وقتى آيه '''«و أنذر عشيرتك الأقربين»''' نازل شد و پيامبر(ص) بنى هاشم را گرد آورد و به آن‌ها هشدار داد و دل آنان را از عذاب خدا بيمناك ساخت، هيچ‌يك از حاضران، جز [[امام على(ع)|على مرتضى(ع)]] به درخواست آن حضرت پاسخ مثبت نداد و پيامبر(ص) ايشان را به‌عنوان برادر، وصى و جانشين معرفى كرد. بنابراین دعوت به تشيع و پيروى از [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از سوى صاحب رسالت، همگام و هم‌زمان با دعوت به شهادتين صورت پذيرفته است.<ref>همان، ص41</ref>
نويسنده، معتقد است كه دعوت به تشيع، از همان روزى آغاز شده كه رهايى‌بخش بزرگ انسان‌ها، حضرت محمد(ص)، در همان روز بانگ و آوا به كلمه «لا إله إلا الله» برآورد؛ زيرا وقتى آيه '''«و أنذر عشيرتك الأقربين»''' نازل شد و پيامبر(ص) بنى هاشم را گرد آورد و به آن‌ها هشدار داد و دل آنان را از عذاب خدا بيمناك ساخت، هيچ‌يك از حاضران، جز [[امام على(ع)|على مرتضى(ع)]] به درخواست آن حضرت پاسخ مثبت نداد و پيامبر(ص) ايشان را به‌عنوان برادر، وصى و جانشين معرفى كرد. بنابراین دعوت به تشيع و پيروى از [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از سوى صاحب رسالت، همگام و هم‌زمان با دعوت به شهادتين صورت پذيرفته است.<ref>همان، ص41</ref>


نويسنده در ادامه، وضعيت تشيع را در زمان هريك از ائمه(ع) و سپس موقعيت آن را در سرزمين‌هاى مختلفى همچون عراق، حجاز، يمن، سوريه، جبل عامل، مصر، ايران، هند، بحرين، قطيف، احساء، كويت و بلاد ساحل، افغانستان، آفريقا، آمريكا، چين، اندونزى، روسيه شوروى و ساير ممالك بررسى نموده است.
نويسنده در ادامه، وضعيت تشيع را در زمان هريك از ائمه(ع) و سپس موقعيت آن را در سرزمين‌هاى مختلفى همچون عراق، حجاز، يمن، سوريه، جبل عامل، مصر، ایران، هند، بحرين، قطيف، احساء، كويت و بلاد ساحل، افغانستان، آفريقا، آمريكا، چين، اندونزى، روسيه شوروى و ساير ممالك بررسى نموده است.


در بررسى وضعيت شيعه در عراق، نويسنده به اين نكته اشاره نموده كه [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] در عراق، قبل از آنكه به خلافت ظاهرى دست يابد و پيش از آنكه كوفه را پايتخت خلافت قرار دهد، شيعه و پيروانى داشت؛ زيرا كوفه سرزمينى بود كه جند فاتح و سپاهى كه بر «كسرى» پيروز شد و سرزمينش را از دستش ربود، آن را به‌صورت شهر درآورد. اين سپاه پيروز، از حجاز آمده بود و مى‌دانست كه [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] قبل از آنكه در عراق متوطن گردد، كيست؛ به‌خصوص كه فرماندهى اين سپاه و سرزمين‌ها را امثال ابن مسعود و عمار ياسر به عهده داشتند.<ref>همان، ص141</ref>
در بررسى وضعيت شيعه در عراق، نويسنده به اين نكته اشاره نموده كه [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] در عراق، قبل از آنكه به خلافت ظاهرى دست يابد و پيش از آنكه كوفه را پايتخت خلافت قرار دهد، شيعه و پيروانى داشت؛ زيرا كوفه سرزمينى بود كه جند فاتح و سپاهى كه بر «كسرى» پيروز شد و سرزمينش را از دستش ربود، آن را به‌صورت شهر درآورد. اين سپاه پيروز، از حجاز آمده بود و مى‌دانست كه [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] قبل از آنكه در عراق متوطن گردد، كيست؛ به‌خصوص كه فرماندهى اين سپاه و سرزمين‌ها را امثال ابن مسعود و عمار ياسر به عهده داشتند.<ref>همان، ص141</ref>
خط ۵۵: خط ۵۵:
در مورد يمن، نويسنده به اين امر اشاره دارد كه در آنجا شمار زيادى از شیعیان اماميه (دوازده‌امامى) وجود دارند، لكن اكثر اهل آن، زيدى هستند، به‌ويژه مناطقى كه تحت سلطه ملك يحيى قرار دارد و غير از آن‌ها، بقيه سنى شافعى مى‌باشند. مذهب رسمى در سرزمين‌هايى كه ملك يحيى بر آن‌ها حكومت مى‌كند، مذهب زيديه است؛ لكن او براى مذاهب ديگر، محيط آزادى را فراهم آورده است. اكثر مردم «عسير» شافعى هستند، چنان‌كه مذهب حكومت «أدارسه» نيز شافعى مى‌باشد.<ref>همان، ص214</ref>
در مورد يمن، نويسنده به اين امر اشاره دارد كه در آنجا شمار زيادى از شیعیان اماميه (دوازده‌امامى) وجود دارند، لكن اكثر اهل آن، زيدى هستند، به‌ويژه مناطقى كه تحت سلطه ملك يحيى قرار دارد و غير از آن‌ها، بقيه سنى شافعى مى‌باشند. مذهب رسمى در سرزمين‌هايى كه ملك يحيى بر آن‌ها حكومت مى‌كند، مذهب زيديه است؛ لكن او براى مذاهب ديگر، محيط آزادى را فراهم آورده است. اكثر مردم «عسير» شافعى هستند، چنان‌كه مذهب حكومت «أدارسه» نيز شافعى مى‌باشد.<ref>همان، ص214</ref>


نويسنده، معتقد است تشيع شانه‌به‌شانه با اسلام همگام بود و هر جا كه اسلام وارد مى‌شد، تشيع در كنار آن بدانجا راه مى‌يافت؛ با اين تفاوت كه گاهى سير و حركت تشيع در پاره‌اى از سرزمين‌ها به‌كندى انجام مى‌گرفت؛ چنان‌كه در ايران ابتداى كار چنين بوده است. نويسنده بر اين باور است كه تشيع در ايران بعد از قرن اول هجرى، در ايام امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و هم‌زمان با حكومت بنى اميه ظهور كرد. اين دو امام، شیعیان ى در ايران داشتند كه از طريق مكاتبه، مسائلى را با آن حضرت در ميان مى‌گذاشتند و حقوق مالى خود را به‌سوى آن امامان، مى‌بردند و يا مى‌فرستادند.<ref>همان، 286</ref>
نويسنده، معتقد است تشيع شانه‌به‌شانه با اسلام همگام بود و هر جا كه اسلام وارد مى‌شد، تشيع در كنار آن بدانجا راه مى‌يافت؛ با اين تفاوت كه گاهى سير و حركت تشيع در پاره‌اى از سرزمين‌ها به‌كندى انجام مى‌گرفت؛ چنان‌كه در ایران ابتداى كار چنين بوده است. نويسنده بر اين باور است كه تشيع در ایران بعد از قرن اول هجرى، در ايام امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و هم‌زمان با حكومت بنى اميه ظهور كرد. اين دو امام، شیعیان ى در ایران داشتند كه از طريق مكاتبه، مسائلى را با آن حضرت در ميان مى‌گذاشتند و حقوق مالى خود را به‌سوى آن امامان، مى‌بردند و يا مى‌فرستادند.<ref>همان، 286</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش