۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ساختار ==' به '==ساختار==') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[وحید بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل]] ( | [[وحید بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 159 /ب9ر5 | | کد کنگره =BP 159 /ب9ر5 | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
#:#مجتهد، عقيده دارد در صورت عدم دسترسى به علم، براى وصول به احكام الهى، بايد از ظن پيروى نمود و ظن، چون متكى به ادلّه علمى و آيات و اخبار مىباشد، به منزله علم و قطع است، ولى اخبارى، مدّعى است كه بايد در تمام موارد، علم و قطع به واقع پيدا نمود؛ | #:#مجتهد، عقيده دارد در صورت عدم دسترسى به علم، براى وصول به احكام الهى، بايد از ظن پيروى نمود و ظن، چون متكى به ادلّه علمى و آيات و اخبار مىباشد، به منزله علم و قطع است، ولى اخبارى، مدّعى است كه بايد در تمام موارد، علم و قطع به واقع پيدا نمود؛ | ||
#:#اخبارى، مدّعى است كه اخبار كتب چهارگانه قطعى الصدور است و نيازى به كاربرد علم رجال نيست، ولى اصولى، كاربرد علم رجال را در تشخيص صحّت و سقم احاديث، ضرورى مىداند. | #:#اخبارى، مدّعى است كه اخبار كتب چهارگانه قطعى الصدور است و نيازى به كاربرد علم رجال نيست، ولى اصولى، كاربرد علم رجال را در تشخيص صحّت و سقم احاديث، ضرورى مىداند. | ||
#: | #:نویسنده، در فصل هفتم اين رساله، در مقام بيان شرايط اجتهاد، اوّلين شرطى را كه ذكر مىكند، معرفت به علوم لغوى است، زيرا مجتهدى كه به اين علوم تسلّط نداشته باشد و يا در اجتهاد خود به كار نبندد، قطعاً مراد اصلى آيات و روايات را نخواهد فهميد و در نتيجه، خود، گمراه مىشود و ديگران را نيز گمراه مىكند. | ||
#:وى، در مباحث لغوى، بيشتر از همه تحت تأثير آراى جوهرى در صحاح بوده است. مؤلف، تسلّط مجتهد بر ادبيات عرب، اعم از لغت، صرف و نحو را لازم و ضرورى مىداند و بحث مفصلى را در وجه اين نياز بيان مىدارد. | #:وى، در مباحث لغوى، بيشتر از همه تحت تأثير آراى جوهرى در صحاح بوده است. مؤلف، تسلّط مجتهد بر ادبيات عرب، اعم از لغت، صرف و نحو را لازم و ضرورى مىداند و بحث مفصلى را در وجه اين نياز بيان مىدارد. | ||
#:يكى از قواعد كاربردى در فهم حديث، توجّه به تفسير حديث در ساير احاديث است. بسيارى، بر اين باورند كه همانگونه كه بخشى از قرآن (محكمات) شاهد بر بخشى ديگر (متشابهات) است، برخى از احاديث، نيز برخى ديگر را تفسير و تبيين مىكنند. [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] نيز اين مطلب را پذيرفته، بلكه پا را فراتر گذاشته و معتقد است كه همه روايات از اين قاعده پيروى مىكنند و دلالت هر روايتى به كمك روايت ديگر كشف مىشود. | #:يكى از قواعد كاربردى در فهم حديث، توجّه به تفسير حديث در ساير احاديث است. بسيارى، بر اين باورند كه همانگونه كه بخشى از قرآن (محكمات) شاهد بر بخشى ديگر (متشابهات) است، برخى از احاديث، نيز برخى ديگر را تفسير و تبيين مىكنند. [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] نيز اين مطلب را پذيرفته، بلكه پا را فراتر گذاشته و معتقد است كه همه روايات از اين قاعده پيروى مىكنند و دلالت هر روايتى به كمك روايت ديگر كشف مىشود. |
ویرایش