پرش به محتوا

تفسیر حسینی (مواهب علّيه): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۴ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین')
خط ۲۴: خط ۲۴:
}}
}}


'''قرآن مجيد مترجم مع تفسير حسينى'''، تفسير [[کاشفی، حسین بن علی|ملا حسين واعظ كاشفى]] (درگذشته به سال 910ق) است كه به همراه ترجمه [[شاه ولى‌الله محدث دهلوى]] منتشر شده است. تفسير كاشفى معروف به «مواهب عِليّه» يا «تفسير حسينى» كه به‌اختصار به‌عنوان «تفسير ملا» هم شناخته مى‌شود، در طول سال‌هاى 897 - 899ق، تأليف شده است. از آنجا كه درباره ترجمه محدث دهلوى در كتاب‌شناسى قرآن مترجم دهلوى توضيحات لازم ذكر شده است، در اينجا تنها به بررسى تفسير كاشفى مى‌پردازيم. اين تفسير از زمان نگارش، مورد اقبالى عظيم واقع شده و پس از دقت در فهرست نسخه‌هاى خطى شايد بتوان گفت كه از قرن دهم به بعد هيچ تفسيرى تا اين اندازه نسخه‌بردارى نشده است.
'''قرآن مجيد مترجم مع تفسير حسینى'''، تفسير [[کاشفی، حسین بن علی|ملا حسین واعظ كاشفى]] (درگذشته به سال 910ق) است كه به همراه ترجمه [[شاه ولى‌الله محدث دهلوى]] منتشر شده است. تفسير كاشفى معروف به «مواهب عِليّه» يا «تفسير حسینى» كه به‌اختصار به‌عنوان «تفسير ملا» هم شناخته مى‌شود، در طول سال‌هاى 897 - 899ق، تأليف شده است. از آنجا كه درباره ترجمه محدث دهلوى در كتاب‌شناسى قرآن مترجم دهلوى توضيحات لازم ذكر شده است، در اينجا تنها به بررسى تفسير كاشفى مى‌پردازيم. اين تفسير از زمان نگارش، مورد اقبالى عظيم واقع شده و پس از دقت در فهرست نسخه‌هاى خطى شايد بتوان گفت كه از قرن دهم به بعد هيچ تفسيرى تا اين اندازه نسخه‌بردارى نشده است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۴۴: خط ۴۴:
نمونه خوب اين سبک قابل فهم و جذاب كاشفى را مى‌توان در برخورد وى با سوره لقمان ديد. يكى از موضوعات اين سوره، تفاوت قائل شدن ميان داستان‌ها و سرگرمى‌هايى است كه شخص را از ياد خدا غافل مى‌كند و داستان‌هايى كه سرگرم‌كننده و هم آموزنده‌اند؛ مثل داستان‌هايى كه درباره حكمت لقمان گفته شده است..<ref>همان</ref>
نمونه خوب اين سبک قابل فهم و جذاب كاشفى را مى‌توان در برخورد وى با سوره لقمان ديد. يكى از موضوعات اين سوره، تفاوت قائل شدن ميان داستان‌ها و سرگرمى‌هايى است كه شخص را از ياد خدا غافل مى‌كند و داستان‌هايى كه سرگرم‌كننده و هم آموزنده‌اند؛ مثل داستان‌هايى كه درباره حكمت لقمان گفته شده است..<ref>همان</ref>


ارزيابى اعتقادات كاشفى در خصوص شيعه‌گرايى، با استفاده از كتاب مواهب، مشكل است. وى در سراسر تفسير خود با احترام به شخصيت‌هاى شيعه و سنى اشاره مى‌كند و از ورود به بحث‌هاى تفرقه‌انگيز مى‌پرهيزد. وقتى تفسير كاشفى با تفسير ملا فتح‌الله كاشانى مقايسه مى‌شود كه بيش از پنجاه سال بعد، در دوره صفويان نوشته شده است، رويكرد بى‌طرفانه وى مشهودتر مى‌گردد... محتواى مواهب، غير از تأييد احترام كاشفى براى خاندان پيامبر، نشانه‌هاى اندكى از نقطه‌نظرات نويسنده درباره تفاوت شيعه و سنى را در خود جاى داده است. كاشفى اغلب از متكلمان و مفسران بزرگ شيعه، همچون شريف مرتضى (متوفى 436ق) و محمد [[طوسی، محمد بن حسن|ابوجعفر طوسى]] (متوفى 459 / 460ق) مطالبى نقل مى‌كند، اما اين كار را به سبب ديدگاه‌هاى شيعى آنها انجام نمى‌دهد، بلكه كار او به سبب تفسيرهاى قرآنى و نقطه‌نظراتى است كه او مى‌توانست آنها را به‌آسانى از آثار تفسيرى اهل سنت نيز به دست آورد. مواهب، اثرى است كه در آن از تقسيم‌بندى‌هاى شيعه - سنى به‌كلى خوددارى مى‌شود و اين مسئله موجب شده است حسين واعظ كاشفى نويسنده‌اى باشد كه اهل سنت و شیعیان ى كه به تصوف گرايش داشته‌اند، او را از خود بدانند..<ref>زهراسندس، كريستين، ص46</ref>
ارزيابى اعتقادات كاشفى در خصوص شيعه‌گرايى، با استفاده از كتاب مواهب، مشكل است. وى در سراسر تفسير خود با احترام به شخصيت‌هاى شيعه و سنى اشاره مى‌كند و از ورود به بحث‌هاى تفرقه‌انگيز مى‌پرهيزد. وقتى تفسير كاشفى با تفسير ملا فتح‌الله كاشانى مقايسه مى‌شود كه بيش از پنجاه سال بعد، در دوره صفويان نوشته شده است، رويكرد بى‌طرفانه وى مشهودتر مى‌گردد... محتواى مواهب، غير از تأييد احترام كاشفى براى خاندان پيامبر، نشانه‌هاى اندكى از نقطه‌نظرات نويسنده درباره تفاوت شيعه و سنى را در خود جاى داده است. كاشفى اغلب از متكلمان و مفسران بزرگ شيعه، همچون شريف مرتضى (متوفى 436ق) و محمد [[طوسی، محمد بن حسن|ابوجعفر طوسى]] (متوفى 459 / 460ق) مطالبى نقل مى‌كند، اما اين كار را به سبب ديدگاه‌هاى شيعى آنها انجام نمى‌دهد، بلكه كار او به سبب تفسيرهاى قرآنى و نقطه‌نظراتى است كه او مى‌توانست آنها را به‌آسانى از آثار تفسيرى اهل سنت نيز به دست آورد. مواهب، اثرى است كه در آن از تقسيم‌بندى‌هاى شيعه - سنى به‌كلى خوددارى مى‌شود و اين مسئله موجب شده است حسین واعظ كاشفى نويسنده‌اى باشد كه اهل سنت و شیعیان ى كه به تصوف گرايش داشته‌اند، او را از خود بدانند..<ref>زهراسندس، كريستين، ص46</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش