۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== منابع مقاله ==' به '==منابع مقاله==') |
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
عباس صفوی اول، شاه ایران، 978 - 1038ق. - اسناد و مدارک | عباس صفوی اول، شاه ایران، 978 - 1038ق. - اسناد و مدارک | ||
| ناشر = | | ناشر = | ||
بنياد فرهنگ | بنياد فرهنگ ایران | ||
| مکان نشر =تهران - ایران | | مکان نشر =تهران - ایران | ||
| سال نشر = 1351 ش | | سال نشر = 1351 ش | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
'''ايترپرسيكوم، گزارش سفارتى به دربار شاه عباس اول'''، تأليف [[تکتاندرفون در یابل، گئورگ|ژرژ تكتاندرفن دريابل]] با ترجمه محمود تفضلى است. اين كتاب گزارشى است از دربار شاه عباس اول كه به وسيله فرستاده امپراتور آلمان انجام گرفته است و در آن چشماندازى از فرهنگ و شرايط اجتماعى | '''ايترپرسيكوم، گزارش سفارتى به دربار شاه عباس اول'''، تأليف [[تکتاندرفون در یابل، گئورگ|ژرژ تكتاندرفن دريابل]] با ترجمه محمود تفضلى است. اين كتاب گزارشى است از دربار شاه عباس اول كه به وسيله فرستاده امپراتور آلمان انجام گرفته است و در آن چشماندازى از فرهنگ و شرايط اجتماعى ایران را از نگاه نه چندان بىطرفانه يك خارجى در آن برهه از تاريخ مىتوان ديد. | ||
== ساختار== | == ساختار== | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
دوران سلطنت شاه عباس اول كه با لقب بزرگ از ديگر شاهان صفوى ممتاز شده، از دورانهاى پراهميت تاريخ | دوران سلطنت شاه عباس اول كه با لقب بزرگ از ديگر شاهان صفوى ممتاز شده، از دورانهاى پراهميت تاريخ ایران است. در آن زمان كه حدود چهار قرن از آن مىگذرد، نقشه سياسى اروپا و آسيا با روزگار ما تفاوت بسيار داشت. قدرت سلاطين عثمانى كه بر امپراتورى پهناورى مسلط شده بودند و تا قلب اروپا و پشت دروازههاى وين رانده بودند، براى دولتهاى همجوار كابوسى هولناك شده بود. | ||
بدين گونه بود كه فرستادگان رسمى و غيررسمى و سفيران متعددى به دربار پادشاهان صفوى و مخصوصاً شاه عباس اول مىآمدند و از دربار | بدين گونه بود كه فرستادگان رسمى و غيررسمى و سفيران متعددى به دربار پادشاهان صفوى و مخصوصاً شاه عباس اول مىآمدند و از دربار ایران نيز سفيرانى به دربارهاى اروپا مىرفتند. شاه عباس در سال 1599م 1007/ق سرآنتونى شرلى را همراه با يكى از درباريان، به نام حسينعلى بيك را به دربار پادشاهان اروپا فرستاد تا همپيمانهاى دوستى و اتحاد بر ضد سلطان عثمانى منعقد سازند. اين دو فرستاده شاه عباس از راه مسكو به اروپا رفتند و در پائيز سال بعد در شهر پراگ كه در آن زمان پايتخت امپراتورى آلمانى بود، به حضور امپراتور رودولف دوم باريافتند و او از ايشان به گرمى و محبت بسيار پذيرايى كرد. | ||
امپراتور تصميم گرفت كه متقابلاً سفيرى به دربار شاه عباس اعزام دارد. براى اين منظور، يكى از نجباى ناحيه ترانسيلوانى، به نام «كاكاش فنزالان كمنى» را برگزيد. اين سفير مأموريت داشت كه به دربار تزار روس در مسكو برود و از آن جا با كمك تزار، سفر خود را به سوى | امپراتور تصميم گرفت كه متقابلاً سفيرى به دربار شاه عباس اعزام دارد. براى اين منظور، يكى از نجباى ناحيه ترانسيلوانى، به نام «كاكاش فنزالان كمنى» را برگزيد. اين سفير مأموريت داشت كه به دربار تزار روس در مسكو برود و از آن جا با كمك تزار، سفر خود را به سوى ایران دنبال كند. او از راه درياى خزر به ایران آمد؛ ولى در لنگرود گيلان بيمار شد و در لاهيجان درگذشت. كاكاش پيش از مرگ، منشى مخصوصش را كه «دريابل ژرژ تكتاندرفن» نام داشت، مأمور ساخت كه مأموريتش را دنبال كند و به حضور شاه عباس برود. | ||
شرح مسافرت اتىين كاكاش دوزالون كمنى بوسيله دريابل ژرژ تكتاندرفن تدوين و تنظيم شد. در ابتداى كتاب براى روشن شدن اوضاع آن زمان و علل تقاضاى امپراتور ردلف دوم از دخالت گراندوك مسكو و پشتيبانى شاه عباس در جنگى كه در اين تاريخ ميان اتريش و عثمانى درگير شده بود و نيز سياست پادشاه | شرح مسافرت اتىين كاكاش دوزالون كمنى بوسيله دريابل ژرژ تكتاندرفن تدوين و تنظيم شد. در ابتداى كتاب براى روشن شدن اوضاع آن زمان و علل تقاضاى امپراتور ردلف دوم از دخالت گراندوك مسكو و پشتيبانى شاه عباس در جنگى كه در اين تاريخ ميان اتريش و عثمانى درگير شده بود و نيز سياست پادشاه ایران به بيان مقدمه مختصرى مبادرت مىورزد. اين سفر در سال 1602م. از پراگ آغاز و با شرح آن چه كه در ولونى و ليتوانى و روسيه و مسكو و تاتارى و در كشورهاى غازان و حاجى طرخان و در درياى خزر و در ایران و ارمنستان و ساير ايالات اروپا و آسيا بر آنها گذشته، به يابل خاتمه يافته است. همچنين در آن اطلاعات بسيار دقيق و مفيدى از اوضاع روسيه در اوايل قرن هفدهم ميلادى و شرح حال شاه عباس كبير و جنگهاى او با عثمانىها و فتوحاتش در آذربايجان و در ارمنستان داده شده است. | ||
درباره | درباره ایران، وى از آداب و رسوم ایرانيان توصيفاتى مىكند كه تنها حكايت از ظاهر آداب دارد؛ به عنوان مثال از انجام وضو با عنوان يك عادت تعبير مىكند كه «ایرانىها عادت دارند، پيش از عبور از آستانه مسجد دستها و پاهايشان را بشويند»؛ ولى از فلسفه و معناى اين عمل هيچ ذكرى بهميان نمىآورد. او همچنين گاه خواسته يا ناخواسته واقعيت را كاملاً قلب كرده و اوضاع دربار شاهى را به كل جامعه ایران نسبت مىدهد. او مىگويد: «در نظر ایرانيان ازدواج كمتر از هر چيز اهميت دارد». وى در ادامه چنين استدلال مىكند كه «همان طور كه قبلاً در مورد شاه گفتيم، آنها آن قدر زن مىگيرند و مىخرند كه به توانند تغذيه و نگهدارى كنند». اين در حالى است كه كمتر مردمى به ازدواج و آداب و رسوم آن به قدر ایرانيان اهميت مىدهد. | ||
مترجم نيز در برخى موارد عدم تطبيق گزارشات نويسنده با واقعيات تاريخى را تذكر داده است؛ مثلاً نويسنده با عبارت «به طورى كه گفته مىشود»، به چگونگى كشته شدن ايوان برادر ارشد فدور ايوانويچ، به دست پدرش اشاره مىكند كه خود به ترديد در صحت آن اشاره دارد. همچنين جمعيت مسكو را پنج ميليون نفر مىداند كه قاعدتاً رقم پانصد هزار نفر صحيح است. | مترجم نيز در برخى موارد عدم تطبيق گزارشات نويسنده با واقعيات تاريخى را تذكر داده است؛ مثلاً نويسنده با عبارت «به طورى كه گفته مىشود»، به چگونگى كشته شدن ايوان برادر ارشد فدور ايوانويچ، به دست پدرش اشاره مىكند كه خود به ترديد در صحت آن اشاره دارد. همچنين جمعيت مسكو را پنج ميليون نفر مىداند كه قاعدتاً رقم پانصد هزار نفر صحيح است. |
ویرایش