۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[مفید، محمد بن محمد]] ( | [[مفید، محمد بن محمد]] (نویسنده) | ||
[[آلجعفر، علاء]] (محقق) | [[آلجعفر، علاء]] (محقق) | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
درباره محتواى اثر حاضر، گفتنىها فراوان است، از جمله: | درباره محتواى اثر حاضر، گفتنىها فراوان است، از جمله: | ||
# | #نویسنده در آغاز بحثش گفته است كه در مجلس يكى از سران حاضر شدم، پس بحث در مورد امامت شروع شد و به گفتگو درباره غيبت امام زمان(عج) رسيد. در اين هنگام صاحب مجلس چنين پرسيد: آيا جز اين است كه شيعه از [[امام جعفر صادق(ع)]] روايت مىكند كه ايشان گفته است: اگر براى امام به تعداد افراد غزوه بدر؛ يعنى 313 مرد، جمع شود، بر او قيام با شمشير واجب مىشود؟! [[شيخ مفيد]] مىگويد: پس من گفتم بله اين حديث روايت شده است. پس او پرسيد: آيا ما بهطور يقينى نمىدانيم كه شیعیان در اين زمانه چندين برابر مردان اهل بدر هستند؟! پس چگونه براى امام جايز است كه غايب باشد، باآنكه روايت مذكور صحيح است؟! [[شيخ مفيد]] پاسخ داده است كه هرچند شیعیان عددشان در اين دوره بسيار است و چندين و چند برابر بدريان هستند، ولى اين تعداد 313 نفر بايد جامع شرايط و صفاتى باشند، كه تاكنون چنين افرادى با دارا بودن همگى ويژگىها (شجاعت، صبر، اخلاص، ترجيح آخرت بر دنيا، پاكى باطن، صحت عقول و...) بهطور كامل و اينكه خداى تعالى مصلحت بداند كه آنان با شمشير قيام كنند، فراهم نشده است.<ref>ر.ک: متن كتاب، ص11 - 12</ref> | ||
#[[شيخ مفيد]] با نظر به حضور هزارها شيعه بهصراحت بيان كرده است كه چون وجوب امامت و صحت غيبت امام زمان(عج) براى ما ثابت شده و روايت 313 نفر هم وارد شده است، پس راهى براى قبول و تصحيح آن نداريم، جز آنكه بگوييم كه بايد اين افراد شرايط و صفات ويژهاى داشته باشند. سپس [[شيخ مفيد]] مثالى تاريخى ذكر كرده و به تحليل و تفسيرش پرداخته است: نظير اين مطلب اين است كه پيامبر(ص)، باآنكه در غزوه بدر تعداد اندكى يار داشت، جهاد كرد، درحالىكه بيشترشان پياده و بدون سلاح بودند، ولى بعد از آن در حديبيه، باآنكه چندين برابر بدريان يار داشت، صلح كرد و ما مىدانيم كه پيامبر(ص) در هر دو مورد، آنچه برگزيد، صحيح بود. پس اگر يارانش در حديبيه، همان شرايط بدر را داشتند، بايد جنگ مىكرد و صلح صحيح نبود و جهاد واجب مىشد و در صورت وجوب جهاد حتما جهاد مىكرد؛ بهخاطر علم او به راه صحيح و صواب و عصمتش كه بيان كردهايم.<ref>ر.ک: همان، ص12 - 13</ref> | #[[شيخ مفيد]] با نظر به حضور هزارها شيعه بهصراحت بيان كرده است كه چون وجوب امامت و صحت غيبت امام زمان(عج) براى ما ثابت شده و روايت 313 نفر هم وارد شده است، پس راهى براى قبول و تصحيح آن نداريم، جز آنكه بگوييم كه بايد اين افراد شرايط و صفات ويژهاى داشته باشند. سپس [[شيخ مفيد]] مثالى تاريخى ذكر كرده و به تحليل و تفسيرش پرداخته است: نظير اين مطلب اين است كه پيامبر(ص)، باآنكه در غزوه بدر تعداد اندكى يار داشت، جهاد كرد، درحالىكه بيشترشان پياده و بدون سلاح بودند، ولى بعد از آن در حديبيه، باآنكه چندين برابر بدريان يار داشت، صلح كرد و ما مىدانيم كه پيامبر(ص) در هر دو مورد، آنچه برگزيد، صحيح بود. پس اگر يارانش در حديبيه، همان شرايط بدر را داشتند، بايد جنگ مىكرد و صلح صحيح نبود و جهاد واجب مىشد و در صورت وجوب جهاد حتما جهاد مىكرد؛ بهخاطر علم او به راه صحيح و صواب و عصمتش كه بيان كردهايم.<ref>ر.ک: همان، ص12 - 13</ref> | ||
#اشكالكننده چنين پرسيده است: به پيامبر خدا(ص) وحى مىشد، پس نتايج و عواقب كارها را مىدانست و تدبير درست را از اشتباه تشخيص مىداد، ولى در مورد علم امام چه مىگويى؟ و ما چگونه آن را بشناسیم؟! [[شيخ مفيد]] پاسخ داده است: امام در نزد ما چنين است كه عهدهاى امامت به او سپرده شده و نشانههايى براى او هست كه در تدبير به او يارى مىكند و نتايج را به او مىنماياند و فعل درست را به او مىشناساند و اين عهدى است براى امام كه از جانب پيامبر خدا(ص) به دست آمده؛ همان پيامبرى كه از سوى خداى تعالى به او وحى مىشود و به علم آسمانى آگاه مىگردد.<ref>ر.ک: همان، ص13</ref> | #اشكالكننده چنين پرسيده است: به پيامبر خدا(ص) وحى مىشد، پس نتايج و عواقب كارها را مىدانست و تدبير درست را از اشتباه تشخيص مىداد، ولى در مورد علم امام چه مىگويى؟ و ما چگونه آن را بشناسیم؟! [[شيخ مفيد]] پاسخ داده است: امام در نزد ما چنين است كه عهدهاى امامت به او سپرده شده و نشانههايى براى او هست كه در تدبير به او يارى مىكند و نتايج را به او مىنماياند و فعل درست را به او مىشناساند و اين عهدى است براى امام كه از جانب پيامبر خدا(ص) به دست آمده؛ همان پيامبرى كه از سوى خداى تعالى به او وحى مىشود و به علم آسمانى آگاه مىگردد.<ref>ر.ک: همان، ص13</ref> |
ویرایش