۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
اين اثر همچون دو کتاب ديگر مقريزى، خطط و المقفى، کتابى است منحصراً مربوط به فاطميان. در حقيقت اين کتاب یکى از سه اثر مربوط به تاريخ مصر، از فتح عرب تا سال درگذشت مقريزى است. نخستين اثر، «عقد الجواهر الأسقاط من أخبار المدينة الفسطاط»، تأليف سال 358ق، است. کتاب دوم، «اتعاظ» و سومين، «السلوك لمعرفة دول الملوك» از مقريزى است كه تاريخ ايوبيان و ممالیک را نيز شامل مىشود. الگوى اين تواريخ نشان مىدهد تاريخ فاطمىها چندان مورد توجه تاريخنگاران نبوده است؛ آنچنانكه تاريخ اين عهد را منحصراً در یک کتاب بگنجانند، اما اگر اين اثر فقط یک نمونه منحصربهفرد باشد، باز هم شايان توجه است؛ حتى اگر اين کتاب صرفاً بخشى از تاريخ مفصل اين دوران و جزئى از مبحث مربوط به فاطميان باشد، باز هم کتاب «اتعاظ» تنها اثر تاريخنگارانه قرون ميانه است كه ما درباره فاطميان در دست داريم.<ref>سليم، محمدنبى، ص80</ref> | اين اثر همچون دو کتاب ديگر مقريزى، خطط و المقفى، کتابى است منحصراً مربوط به فاطميان. در حقيقت اين کتاب یکى از سه اثر مربوط به تاريخ مصر، از فتح عرب تا سال درگذشت مقريزى است. نخستين اثر، «عقد الجواهر الأسقاط من أخبار المدينة الفسطاط»، تأليف سال 358ق، است. کتاب دوم، «اتعاظ» و سومين، «السلوك لمعرفة دول الملوك» از مقريزى است كه تاريخ ايوبيان و ممالیک را نيز شامل مىشود. الگوى اين تواريخ نشان مىدهد تاريخ فاطمىها چندان مورد توجه تاريخنگاران نبوده است؛ آنچنانكه تاريخ اين عهد را منحصراً در یک کتاب بگنجانند، اما اگر اين اثر فقط یک نمونه منحصربهفرد باشد، باز هم شايان توجه است؛ حتى اگر اين کتاب صرفاً بخشى از تاريخ مفصل اين دوران و جزئى از مبحث مربوط به فاطميان باشد، باز هم کتاب «اتعاظ» تنها اثر تاريخنگارانه قرون ميانه است كه ما درباره فاطميان در دست داريم.<ref>سليم، محمدنبى، ص80</ref> | ||
نویسنده، در اين کتاب تاريخ دولت فاطميان مصر را از زمان قيام آنها در مغرب عربى تا زوال آن در مصر به نگارش درآورده است. او پيش از پرداختن به خلفاى فاطمى، از فرزندان [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] از نسل امام حسن(ع) و امام | نویسنده، در اين کتاب تاريخ دولت فاطميان مصر را از زمان قيام آنها در مغرب عربى تا زوال آن در مصر به نگارش درآورده است. او پيش از پرداختن به خلفاى فاطمى، از فرزندان [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] از نسل امام حسن(ع) و امام حسین(ع) سخن به ميان آورده و سپس به نسب فاطميان پرداخته است. او از مورخانى است كه نسب فاطميان مصر را تأييد كرده است (چنانكه استادش [[ابن خلدون]] نيز بر همين عقيده بوده است)؛ به همين دليل سخاوى او را به اسماعيلى بودن متهم كرده است. از امتيازهاى اين کتاب توجه نویسنده به مسائل اجتماعى و اقتصادى مصر در عصر فاطميان است.<ref>غلامى دهقى، على، ص109 - 110</ref> | ||
توجه مفرط مقريزى به فاطمىها، همدردى آشكارش با آنها و پذيرفتن ادعاى انتساب ايشان به على و فاطمه - با وجود انكار اين ادعا توسط غالب مورخان سنى - باعث توجه جدى معاصران، اعم از دوست و دشمن به او شده است. یک نمونه از اين واكنشهاى آشكار را از سوى یک نویسنده ناشناس، در تحشيه بر نسخه خطى «گوتا»؛ يعنى دستخط اصلى کتاب «اتعاظ»، بلافاصله پس از عبارت مقريزى درباره نسب فاطميان مىتوان مشاهده كرد؛ با اين عبارات كه: «رابطه نویسنده با تكذيب آنچه متخصصان درباره اعتبار شجره نسب فاطميان گفتهاند و تلاش او برای توجيه و تمجيد ايشان و تحسين اقداماتشان توجيهپذير مىنمايد؛ زيرا او به دنبال ايجاد پيوند نسبى با دودمان فاطمى بوده و تلاش دارد تا بهویژه در آغاز بحث، به هر شكل ممكن، دودمان خود را به تميم [ابن مُعتز] برساند. مقريزى مىخواسته هم از موقعيت فاطميان حمايت كند و هم گزارش طرفدارانهاى از حكمرانى ايشان بنگارد». اين ديدگاه از سوى افراد ديگر نيز بيان شده است كه آن را دليلى برای ابراز علاقه بسيار مقريزى به فاطميان قلمداد كردهاند.<ref>سليم، محمدنبى، ص81</ref> | توجه مفرط مقريزى به فاطمىها، همدردى آشكارش با آنها و پذيرفتن ادعاى انتساب ايشان به على و فاطمه - با وجود انكار اين ادعا توسط غالب مورخان سنى - باعث توجه جدى معاصران، اعم از دوست و دشمن به او شده است. یک نمونه از اين واكنشهاى آشكار را از سوى یک نویسنده ناشناس، در تحشيه بر نسخه خطى «گوتا»؛ يعنى دستخط اصلى کتاب «اتعاظ»، بلافاصله پس از عبارت مقريزى درباره نسب فاطميان مىتوان مشاهده كرد؛ با اين عبارات كه: «رابطه نویسنده با تكذيب آنچه متخصصان درباره اعتبار شجره نسب فاطميان گفتهاند و تلاش او برای توجيه و تمجيد ايشان و تحسين اقداماتشان توجيهپذير مىنمايد؛ زيرا او به دنبال ايجاد پيوند نسبى با دودمان فاطمى بوده و تلاش دارد تا بهویژه در آغاز بحث، به هر شكل ممكن، دودمان خود را به تميم [ابن مُعتز] برساند. مقريزى مىخواسته هم از موقعيت فاطميان حمايت كند و هم گزارش طرفدارانهاى از حكمرانى ايشان بنگارد». اين ديدگاه از سوى افراد ديگر نيز بيان شده است كه آن را دليلى برای ابراز علاقه بسيار مقريزى به فاطميان قلمداد كردهاند.<ref>سليم، محمدنبى، ص81</ref> | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
در انتهاى جلد اول کتاب، در ضمن شش بخش الحاقى، همسران على بن ابىطالب و فرزندان آنها، دختران على(ع)، نسل امام حسن(ع)، نسل امام | در انتهاى جلد اول کتاب، در ضمن شش بخش الحاقى، همسران على بن ابىطالب و فرزندان آنها، دختران على(ع)، نسل امام حسن(ع)، نسل امام حسین(ع)، خلفاى فاطمى و خلفاى فاطمى و فرزندانشان، برخى در قالب نمودار ارائه شده است. | ||
فهرست مطالب هر جلد در انتهاى آن و فهارس اعلام، اماكن، امم و قبايل و احزاب، الفاظ اصطلاحى و فهرست موضوعات در انتهاى جلد سوم کتاب آمده است. | فهرست مطالب هر جلد در انتهاى آن و فهارس اعلام، اماكن، امم و قبايل و احزاب، الفاظ اصطلاحى و فهرست موضوعات در انتهاى جلد سوم کتاب آمده است. |
ویرایش