۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
پس از دمشق، رفيعالدين به بغداد آمد و در آنجا از اصحاب و شاگردان ابوبكر محمد بن عبدالباقى بغدادى قاضى مارستان (متوفى به سال 535) و در واسط از ابوالفتح محمد بن احمد بن بختيار معروف به ابن مندائى (متولد واسط در 517 و متوفى در همان جا به سال 605)، كسب علم كرد. | پس از دمشق، رفيعالدين به بغداد آمد و در آنجا از اصحاب و شاگردان ابوبكر محمد بن عبدالباقى بغدادى قاضى مارستان (متوفى به سال 535) و در واسط از ابوالفتح محمد بن احمد بن بختيار معروف به ابن مندائى (متولد واسط در 517 و متوفى در همان جا به سال 605)، كسب علم كرد. | ||
پس از طى اين مراحل علمى، رفيعالدين به | پس از طى اين مراحل علمى، رفيعالدين به ایران آمد و اين سفر ميان سالهاى 590 تا 600 اتفاق افتاده است و بنا بر گفته منذرى در اصفهان از امهانى عفيفه دختر ابوبكر احمد بن ابوعبدالرحمان اصفهانى فارفانى (510-606) و شاگرد فاطمه جوزدانيه و از اصحاب زاهر بن طاهر ابوالقاسم شحامى نيشابورى (متوفى در 533) مانند زاهر بن احمد بن ابوطاهر ثقفى اصفهانى (521-607) و غير او كه در اصفهان مىزيستند، استماع حديث كرد. | ||
رفيعالدين پس از سفر به زادگاه پدران خود، همدان و اصفهان و درك مجلس بزرگان، در همين سنوات به قضاء ابرقوه منصوب شده است و چون تولد پسر بزرگش ذاكر در ابرقوه به سال 606 يا 607 اتفاق افتاده است بايد پيش از اين تاريخ در اين شهر اقامت گزيده باشد. | رفيعالدين پس از سفر به زادگاه پدران خود، همدان و اصفهان و درك مجلس بزرگان، در همين سنوات به قضاء ابرقوه منصوب شده است و چون تولد پسر بزرگش ذاكر در ابرقوه به سال 606 يا 607 اتفاق افتاده است بايد پيش از اين تاريخ در اين شهر اقامت گزيده باشد. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
رفيعالدين در صفر 609 در همدان بوده و در آنجا کتاب «المعرفة و التاريخ» بَسَوى را نزد ابومحمد عبدالله (متوفى در 624) پسر ابوالعلاء عطار خوانده است. همچنين بنا بر آنچه در سند یک حديث نبوى كه ابن صابونى از قول ذاكر پسر رفيعالدين نقل كرده، اين پدر و پسر در سال 610 در اصفهان بودهاند. از اين تاريخ تا 615 كه سال تولد ابوالمعالى احمد پسر دوم رفيعالدين است، اطلاعى در دست نيست، مگر تاريخى كه در ديباچه ترجمه سيره آمده است: «بدان كه در سنه اثنیعشر و ستمائه، چون ما را از جانب شام به فارس معاودت افتاد» كه مربوط است به سفر مصر و استماع کتاب سيره در آنجا از ابن الجباب. | رفيعالدين در صفر 609 در همدان بوده و در آنجا کتاب «المعرفة و التاريخ» بَسَوى را نزد ابومحمد عبدالله (متوفى در 624) پسر ابوالعلاء عطار خوانده است. همچنين بنا بر آنچه در سند یک حديث نبوى كه ابن صابونى از قول ذاكر پسر رفيعالدين نقل كرده، اين پدر و پسر در سال 610 در اصفهان بودهاند. از اين تاريخ تا 615 كه سال تولد ابوالمعالى احمد پسر دوم رفيعالدين است، اطلاعى در دست نيست، مگر تاريخى كه در ديباچه ترجمه سيره آمده است: «بدان كه در سنه اثنیعشر و ستمائه، چون ما را از جانب شام به فارس معاودت افتاد» كه مربوط است به سفر مصر و استماع کتاب سيره در آنجا از ابن الجباب. | ||
رفيعالدين در سالهاى 617 و 619 به اتفاق دو پسر خود به شيراز و در 620 به واسط و بغداد رفته و در مجلس درس و روايت علما و محدثان آن بلاد حاضر مىشده است و ظاهرا خود مىخوانده و پسرانش گوش فرامىدادهاند. به نظر نمىرسد كه رفيعالدين و پسرانش ديگر پس از اين سفر به | رفيعالدين در سالهاى 617 و 619 به اتفاق دو پسر خود به شيراز و در 620 به واسط و بغداد رفته و در مجلس درس و روايت علما و محدثان آن بلاد حاضر مىشده است و ظاهرا خود مىخوانده و پسرانش گوش فرامىدادهاند. به نظر نمىرسد كه رفيعالدين و پسرانش ديگر پس از اين سفر به ایران مراجعت كرده باشند و بنابراین رفيعالدين تا آخر حيات؛ يعنى تا 623 در قاهره مانده است و پسرانش نيز پس از فوت پدر در همان جا ماندهاند و به كسب و طلب علم ادامه دادهاند. | ||
بنا به مراتب مزبور حدس شادروان علامه مينوى كه رفيعالدين در 620 به مصر رفته و سيره را در آنجا در اين تاريخ و نخستين بار استماع كرده و پسرانش را در آنجا گذارده و در حدود 621 به ابرقوه بازگشته و پس از اتمام ترجمه سيره مجددا به مصر سفر كرده، با اشكال وفات او در 623 و لزوم خاتمه پذيرفتن ترجمه و انجام دادن سفر به مصر حداكثر در ظرف دو سال يا هفده ماه مواجه مىشود. | بنا به مراتب مزبور حدس شادروان علامه مينوى كه رفيعالدين در 620 به مصر رفته و سيره را در آنجا در اين تاريخ و نخستين بار استماع كرده و پسرانش را در آنجا گذارده و در حدود 621 به ابرقوه بازگشته و پس از اتمام ترجمه سيره مجددا به مصر سفر كرده، با اشكال وفات او در 623 و لزوم خاتمه پذيرفتن ترجمه و انجام دادن سفر به مصر حداكثر در ظرف دو سال يا هفده ماه مواجه مىشود. |
ویرایش