۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
برخى هم او شيعه و رافضى دانستهاند. ذهبى مى گوید از سبط نوشتهاى ديده كه دلالت بر تشيعش میکرده است، چنان كه ابن رافع سلامى (م.774) گوید کتاب «رياض الافهام» را از سبط بن جوزى در فضائل اهلبيت ديده كه تشيع در آن ظاهر بوده است. | برخى هم او شيعه و رافضى دانستهاند. ذهبى مى گوید از سبط نوشتهاى ديده كه دلالت بر تشيعش میکرده است، چنان كه ابن رافع سلامى (م.774) گوید کتاب «رياض الافهام» را از سبط بن جوزى در فضائل اهلبيت ديده كه تشيع در آن ظاهر بوده است. | ||
علت انتساب وى به تشيع، نقل فضائل ائمه و ذكر اختلافات ميان صحابه از سوى اوست. بخصوص كه در اين دوره، فضائل ائمه توسط فاطميان و حمدانيان در غرب جهان اسلام گسترش داشت همچنين گرايش وى به تشيع مىتوانست تحت تأثير همنشينى با ابوالمظفر والى ايوبى دمشق بوده باشد كه اهلبيت را بسيار دوست داشت. ارادت سبط به خاندان پيامبر به گونهاى بود كه در یک روز عاشورا مردم حلب از وى خواستند به منبر رود و درباره شهادت امام | علت انتساب وى به تشيع، نقل فضائل ائمه و ذكر اختلافات ميان صحابه از سوى اوست. بخصوص كه در اين دوره، فضائل ائمه توسط فاطميان و حمدانيان در غرب جهان اسلام گسترش داشت همچنين گرايش وى به تشيع مىتوانست تحت تأثير همنشينى با ابوالمظفر والى ايوبى دمشق بوده باشد كه اهلبيت را بسيار دوست داشت. ارادت سبط به خاندان پيامبر به گونهاى بود كه در یک روز عاشورا مردم حلب از وى خواستند به منبر رود و درباره شهادت امام حسین عليهالسلام سخن بگوید ولى او بر منبر نتوانست صحبت كند و به شدت گريست و فقط شعرى در مرثيه امام خواند و پائين آمد (البدايه و النهايه، ج 13، ص194). در عين حال او سنى مذهب است و به ايمان ابوطالب اعتقاد ندارد و به خلفاى نخست ارادت مى ورزد و با تمجيد از ايشان ياد مىكند. | ||
==آثار== | ==آثار== |
ویرایش