۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مدارك ' به 'مدارک ') |
جز (جایگزینی متن - 'هندي' به 'هندی') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
نويسنده پيش از اين در كتابی به نام ديار شهرياران به شناسايي جند منطقه اصلي خوزستان (شوشتر، دزفول، شوش، هفتتپه، چغازنبيل) پرداخته بود، با اين حال تعدد مناطق تاریخی خوزستان، وي را بر آن داشت تا در جهت تكميل اثر ياد شده، ديگر نقاط خوزستان را نيز مورد تحقيق و پژوهش قرار دهد. حاصل اين تلاش، اثر حاضر مىباشد كه با وجود اين كه نام "خوزستان، كهگيلويه و ممسني" بر آن گذاشته شده، اما در حقيقت جلد دوم كتاب ديار شهرياران محسوب مىگردد. نويسنده در ارتباط با عنوان كتاب مىنويسد: "اما چنانكه ملحوظ است، نام كتاب در سرصفحهها" جلد دوم ديار شهرياران" چاپ شده و در مؤخره كتاب نوشتهام كه كتاب با نام "خوزستان و ارجان" منتشر خواهد شد؛ اما وقتي كتاب به مرحله صحافي و تجليد رسيد نام "خوزستان، كهگيلويه و ممسني" را برای آن انتخاب نمودم. شايد احتواء اين نام و كليت آن بر مطالب اين مناطق مرا به اين انتخاب راغب ساخته است". | نويسنده پيش از اين در كتابی به نام ديار شهرياران به شناسايي جند منطقه اصلي خوزستان (شوشتر، دزفول، شوش، هفتتپه، چغازنبيل) پرداخته بود، با اين حال تعدد مناطق تاریخی خوزستان، وي را بر آن داشت تا در جهت تكميل اثر ياد شده، ديگر نقاط خوزستان را نيز مورد تحقيق و پژوهش قرار دهد. حاصل اين تلاش، اثر حاضر مىباشد كه با وجود اين كه نام "خوزستان، كهگيلويه و ممسني" بر آن گذاشته شده، اما در حقيقت جلد دوم كتاب ديار شهرياران محسوب مىگردد. نويسنده در ارتباط با عنوان كتاب مىنويسد: "اما چنانكه ملحوظ است، نام كتاب در سرصفحهها" جلد دوم ديار شهرياران" چاپ شده و در مؤخره كتاب نوشتهام كه كتاب با نام "خوزستان و ارجان" منتشر خواهد شد؛ اما وقتي كتاب به مرحله صحافي و تجليد رسيد نام "خوزستان، كهگيلويه و ممسني" را برای آن انتخاب نمودم. شايد احتواء اين نام و كليت آن بر مطالب اين مناطق مرا به اين انتخاب راغب ساخته است". | ||
نويسنده در اين كتاب بعد از تقسيم خوزستان به دو منطقه كوهستان؛ (شامل: مسجد سليمان، ايذه، رامهرمز و كهگيلويه) و دشت؛ (شامل: بهبهان، دوگنبدان، خلفآباد، رامشير، ماهشهر، | نويسنده در اين كتاب بعد از تقسيم خوزستان به دو منطقه كوهستان؛ (شامل: مسجد سليمان، ايذه، رامهرمز و كهگيلويه) و دشت؛ (شامل: بهبهان، دوگنبدان، خلفآباد، رامشير، ماهشهر، هندیجان، اهواز، خرمشهر، آبادان و دشت مغان) در 12 فصل و يك پيوست به ذكر جغرافياي تاریخی و توصيف آثار باستاني اين مناطق پرداخته است. | ||
هر فصل را به لحاظ موضوعي به دو بخش عمده تقسيم نموده است. در بخش اول به جعرافياي تاریخی مناطق و در بخش دوم به شناسايي و توصيف آثار باستاني آنها پرداخته است. تقريباً تمامي مطالب اين بخش از ديگر منابع نقل قول مستقيم شده، به نحوي كه اگر اين نقل قولها حذف شود، صفحات تشكيل دهنده فصول به نصف تقليل مييابد. اين نقل قولهاي مستقيم هر چند به لحاظ گردآوري در يك مجموعه خالي از فايده نيست؛ اما تا حدي از زيبايي اثر نويسنده نيز كاسته است به همين جهت ارزش واقعي كار را بايستي در بخش ديگر؛ يعني در بحث توصيف و شناسايي آثار باستاني جستجو نمود. | هر فصل را به لحاظ موضوعي به دو بخش عمده تقسيم نموده است. در بخش اول به جعرافياي تاریخی مناطق و در بخش دوم به شناسايي و توصيف آثار باستاني آنها پرداخته است. تقريباً تمامي مطالب اين بخش از ديگر منابع نقل قول مستقيم شده، به نحوي كه اگر اين نقل قولها حذف شود، صفحات تشكيل دهنده فصول به نصف تقليل مييابد. اين نقل قولهاي مستقيم هر چند به لحاظ گردآوري در يك مجموعه خالي از فايده نيست؛ اما تا حدي از زيبايي اثر نويسنده نيز كاسته است به همين جهت ارزش واقعي كار را بايستي در بخش ديگر؛ يعني در بحث توصيف و شناسايي آثار باستاني جستجو نمود. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
اكثر منابع جغرافیایی(متقدم و متأخر) كه ما وارث سنتهاي جغرافیایی آنان هستيم در تقسيمبندىهاي خود كهگيلويه را به عنوان يك واحد مستقل بررسی نموده و يا آن را جزيي از فارس دانستهاند. ديگر آنكه هر چند به كهگيلويه همواره بر استانهاي جنوب تأثيرگذار بوده و از آن تأثيرپذير بوده است، با اين حال به لحاظ اداري - سیاسی كمتر دورهاي را مىتوان يافت كه كهگيلويه به خوزستان تعلق يافته باشد. در مجموع منطقه كهگيلويه و ممسني به دليل واقع شدن در نزدیکی خوزستان با آن ارتباط نزدیکی داشته، اما اين ارتباط در حدي نبوده كه بر اساس آن بتوان كهگيلويه و ممسني را به لحاظ جغرافیایی، تاریخی(اداري- سیاسی) و اجتماعی جزيي از خوزستان به شمار آورد. | اكثر منابع جغرافیایی(متقدم و متأخر) كه ما وارث سنتهاي جغرافیایی آنان هستيم در تقسيمبندىهاي خود كهگيلويه را به عنوان يك واحد مستقل بررسی نموده و يا آن را جزيي از فارس دانستهاند. ديگر آنكه هر چند به كهگيلويه همواره بر استانهاي جنوب تأثيرگذار بوده و از آن تأثيرپذير بوده است، با اين حال به لحاظ اداري - سیاسی كمتر دورهاي را مىتوان يافت كه كهگيلويه به خوزستان تعلق يافته باشد. در مجموع منطقه كهگيلويه و ممسني به دليل واقع شدن در نزدیکی خوزستان با آن ارتباط نزدیکی داشته، اما اين ارتباط در حدي نبوده كه بر اساس آن بتوان كهگيلويه و ممسني را به لحاظ جغرافیایی، تاریخی(اداري- سیاسی) و اجتماعی جزيي از خوزستان به شمار آورد. | ||
از ديگر نكات قابل ذكر، تقسيمات مناطق است. نويسنده يك واحد(سرزمين) منسجم تاریخی را چند پاره نموده و آنها را در فصول مختلف مورد بررسی قرار داده است. به عنوان مثال مناطقي؛ همچون آسك، | از ديگر نكات قابل ذكر، تقسيمات مناطق است. نويسنده يك واحد(سرزمين) منسجم تاریخی را چند پاره نموده و آنها را در فصول مختلف مورد بررسی قرار داده است. به عنوان مثال مناطقي؛ همچون آسك، هندیجان، ريو اردشير كه جزيي از ولايت ارجان به حساب مىآمدهاند، از فصل پنجم جدا و در فصل ششم جاي داده شدهاند. اين تقسيمبندي هر چند به جهت بررسی دقيقتر مناطق صورت پذيرفته با اين حال باعث پديد آمدن اشكالاتي نيز گرديده است. | ||
دو فصل آخر كتاب با فصول ديگر به لحاظ ساختار تفاوت دارد. در فصل يازدهم موقعيت جغرافیایی و ويژگىهاي كليه بندرهاي خوزستان تشريح شده است. در دوازدهم نيز راههاي باستاني زميني و دريايي و رودخانهاي خوزستان تشريح شده است. | دو فصل آخر كتاب با فصول ديگر به لحاظ ساختار تفاوت دارد. در فصل يازدهم موقعيت جغرافیایی و ويژگىهاي كليه بندرهاي خوزستان تشريح شده است. در دوازدهم نيز راههاي باستاني زميني و دريايي و رودخانهاي خوزستان تشريح شده است. |
ویرایش