۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '==وابستهها==') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
# «الكاف الشاف» که در آن طرائف ادبی و ظرائف بلاغی کتاب [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|کشاف]] ذکر شده است؛ | # «الكاف الشاف» که در آن طرائف ادبی و ظرائف بلاغی کتاب [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|کشاف]] ذکر شده است؛ | ||
# «[[تفسیر جوامع الجامع (محقق، جامعه مدرسین)|جوامع الجامع]]» که در آن مباحث لطیف و ظرائف دو کتاب مذکور گردآوری شده است. | # «[[تفسیر جوامع الجامع (محقق، جامعه مدرسین)|جوامع الجامع]]» که در آن مباحث لطیف و ظرائف دو کتاب مذکور گردآوری شده است. | ||
[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] از همه بزرگتر و پس از آن [[تفسیر جوامع الجامع (محقق، جامعه مدرسین)|جوامع الجامع]] متوسط و الكاف الشاف از همه مختصرتر است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص8-7</ref>. | [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] از همه بزرگتر و پس از آن [[تفسیر جوامع الجامع (محقق، جامعه مدرسین)|جوامع الجامع]] متوسط و الكاف الشاف از همه مختصرتر است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص8-7</ref>. | ||
تعداد زیادی از محققین، مقالات و رسائلی در شرح زندگانی این مفسر بزرگ نوشتهاند، اما نویسنده در این کتاب به نکاتی اشاره کرده که در بیشتر این مقالات نیامده است<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>؛ بهعنوان مثال شرححالنویسان، تاریخ وفات وی را 548ق، ذکر کردهاند، اما غالباً اشاره به ولادت او نکردهاند؛ ولی تاریخ ولادتش را میتوان از آخر جزء اول از کتاب «[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]» به دست آورد. وی به هنگام تفسیر آیه 182 سوره بقره تاریخ فراغت از تألیف را روز شنبه، سه روز مانده از شعبان سال 530ق، دانسته است؛ از سوی دیگر در مقدمه همان کتاب، فرموده: درحالیکه سنم ار شصت گذشته بود، این تفسیر را آغاز کردم؛ بنابراین میتوان حدس زد که سن او حدودا شصتودو سال بوده است (جملهای که وی برای بیان سنش در هنگام شروع به تفسیر، به کار برده، استعمالش بهگونهای است که میتوان مطلب مزبور را از آن استنباط کرد)؛ حال اگر جزء اول، یک سال وقت برده باشد، سن وی در هنگام فراغت از آن شصتوسه سال بوده؛ پس آن مرحوم در سال 530، شسصتوسه ساله داشته و اگر 63 را از 530 کم کنیم، میشو 467؛ پس ولادت او در همین سال بوده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص8-9</ref>. | تعداد زیادی از محققین، مقالات و رسائلی در شرح زندگانی این مفسر بزرگ نوشتهاند، اما نویسنده در این کتاب به نکاتی اشاره کرده که در بیشتر این مقالات نیامده است.<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>؛ بهعنوان مثال شرححالنویسان، تاریخ وفات وی را 548ق، ذکر کردهاند، اما غالباً اشاره به ولادت او نکردهاند؛ ولی تاریخ ولادتش را میتوان از آخر جزء اول از کتاب «[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]» به دست آورد. وی به هنگام تفسیر آیه 182 سوره بقره تاریخ فراغت از تألیف را روز شنبه، سه روز مانده از شعبان سال 530ق، دانسته است؛ از سوی دیگر در مقدمه همان کتاب، فرموده: درحالیکه سنم ار شصت گذشته بود، این تفسیر را آغاز کردم؛ بنابراین میتوان حدس زد که سن او حدودا شصتودو سال بوده است (جملهای که وی برای بیان سنش در هنگام شروع به تفسیر، به کار برده، استعمالش بهگونهای است که میتوان مطلب مزبور را از آن استنباط کرد)؛ حال اگر جزء اول، یک سال وقت برده باشد، سن وی در هنگام فراغت از آن شصتوسه سال بوده؛ پس آن مرحوم در سال 530، شسصتوسه ساله داشته و اگر 63 را از 530 کم کنیم، میشو 467؛ پس ولادت او در همین سال بوده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص8-9</ref>. | ||
[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] کتابی جاودان است. چهبسا نویسندهای تلاش بیوقفهای را برای تألیف و نشر کتابی به کار برد، اما در گوشه کتابخانهها باقی بماند و اثری از آن جز در معاجم و فهارس کتب دیده نشود؛ ولی چهبسا کتابی همه خردها را جذب کرده و اعجاب محققین را برانگیزد و در طول قرنها همواره مورد اعتنا واقع شود؛ مثل: «[[شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام (تحقیق بقال)|شرایع]]» [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلی]] (602-676ق) در فقه؛ «[[لسان العرب]]» [[ابن منظور، محمد بن مکرم|ابن منظور افریقی]] (متوفی 707ق) در لغت و «الفیه» [[ابن مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالک طائی]] (600-672ق) در نحو؛ بر پیشانی این آثار جاودانگی مادامیکه تمدن و فرهنگ هست نوشته شده است. کتاب [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] نیز در شمار این آثار است و به جهت ویژگیهای خاصش از کتب تفسیری جاودان است؛ به همین جهت میبینیم که تألیف آن حدود نه سال طول کشید و لغوی در لغت قرآن، قاری در قرائت، مورخ در قصهها و اسباب نزول، فقیه در تفسیر آیات الاحکام و متکلم در معارف و مباحث کلامی، به آن مراجعه میکند<ref>ر.ک: همان، ص10-9</ref>. | [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] کتابی جاودان است. چهبسا نویسندهای تلاش بیوقفهای را برای تألیف و نشر کتابی به کار برد، اما در گوشه کتابخانهها باقی بماند و اثری از آن جز در معاجم و فهارس کتب دیده نشود؛ ولی چهبسا کتابی همه خردها را جذب کرده و اعجاب محققین را برانگیزد و در طول قرنها همواره مورد اعتنا واقع شود؛ مثل: «[[شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام (تحقیق بقال)|شرایع]]» [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلی]] (602-676ق) در فقه؛ «[[لسان العرب]]» [[ابن منظور، محمد بن مکرم|ابن منظور افریقی]] (متوفی 707ق) در لغت و «الفیه» [[ابن مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالک طائی]] (600-672ق) در نحو؛ بر پیشانی این آثار جاودانگی مادامیکه تمدن و فرهنگ هست نوشته شده است. کتاب [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] نیز در شمار این آثار است و به جهت ویژگیهای خاصش از کتب تفسیری جاودان است؛ به همین جهت میبینیم که تألیف آن حدود نه سال طول کشید و لغوی در لغت قرآن، قاری در قرائت، مورخ در قصهها و اسباب نزول، فقیه در تفسیر آیات الاحکام و متکلم در معارف و مباحث کلامی، به آن مراجعه میکند<ref>ر.ک: همان، ص10-9</ref>. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
# در خلال کتاب، مباحث کلامی وجود دارد که نویسنده بهحسب اقتضای آیات طرح کرده است. اگر محقق کلامی آشنا به شیوه این مباحث، اقدام به جمع و استخراج و تنظیم آن کند، کتاب کلامی شگفتآوری در ابواب مختلف استخراج خواهد کرد. | # در خلال کتاب، مباحث کلامی وجود دارد که نویسنده بهحسب اقتضای آیات طرح کرده است. اگر محقق کلامی آشنا به شیوه این مباحث، اقدام به جمع و استخراج و تنظیم آن کند، کتاب کلامی شگفتآوری در ابواب مختلف استخراج خواهد کرد. | ||
# ابوعلی جبائی کتابی به اسم «حجة القرائات» تألیف کرده و [[طبرسی، فضل بن حسن|شیخ طبرسی]] از آن کتاب به هنگام بحث از وجوه قرائات نقل کرده و چهبسا همه آن کتاب را بهطور کامل در خلال مباحث [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] آورده است. | # ابوعلی جبائی کتابی به اسم «حجة القرائات» تألیف کرده و [[طبرسی، فضل بن حسن|شیخ طبرسی]] از آن کتاب به هنگام بحث از وجوه قرائات نقل کرده و چهبسا همه آن کتاب را بهطور کامل در خلال مباحث [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] آورده است. | ||
# اولین کسی که سیره نبی(ص) را تدوین کرد، عالم شیعی بزرگ [[ابن اسحاق، محمد|محمد بن اسحاق]] (متوفی 151ق) است. او تفاصیل وقایع اسلامی را از کتب گذشتگان و از خلال روایات و منقولات آنها استخراج کرد که مشهور به [[السير و المغازي|سیره ابن اسحاق]] شد. [[ابن هشام، عبدالملک بن هشام|ابن هشام]] (متوفی 218ق) هم آن را تلخیص کرد که به سیره نبوی معروف است. [[السير و المغازي|سیره ابن اسحاق]] مفقود شد و با جستجوی فراوانی که محققان برای دستیابی به آن انجام دادند بر نسخه کاملی از آن دست نیافتند. تنها [[طبرسی، فضل بن حسن|شیخ طبرسی]] مباحث مربوط به مغازی را در کتابش آورده است<ref>ر.ک: همان، ص30-29</ref>. | # اولین کسی که سیره نبی(ص) را تدوین کرد، عالم شیعی بزرگ [[ابن اسحاق، محمد|محمد بن اسحاق]] (متوفی 151ق) است. او تفاصیل وقایع اسلامی را از کتب گذشتگان و از خلال روایات و منقولات آنها استخراج کرد که مشهور به [[السير و المغازي|سیره ابن اسحاق]] شد. [[ابن هشام، عبدالملک بن هشام|ابن هشام]] (متوفی 218ق) هم آن را تلخیص کرد که به سیره نبوی معروف است. [[السير و المغازي|سیره ابن اسحاق]] مفقود شد و با جستجوی فراوانی که محققان برای دستیابی به آن انجام دادند بر نسخه کاملی از آن دست نیافتند. تنها [[طبرسی، فضل بن حسن|شیخ طبرسی]] مباحث مربوط به مغازی را در کتابش آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص30-29</ref>. | ||
در ادامه مباحث کتاب به اساتید و شاگردان [[طبرسی، فضل بن حسن|شیخ طبرسی]] به نقل از أعيان الشيعة اشاره شده است. سپس توصیفات علما درباره این عالم بزرگ ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص38-35</ref>. | در ادامه مباحث کتاب به اساتید و شاگردان [[طبرسی، فضل بن حسن|شیخ طبرسی]] به نقل از أعيان الشيعة اشاره شده است. سپس توصیفات علما درباره این عالم بزرگ ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، ص38-35</ref>. | ||
مطالبی به طبرسی نسبت داده شده که صحت آن اثبات نشده است. مصدر این مطالب را که نویسنده تعبیر به «اوهام» میکند، کتاب [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|ریاض]] العلمای [[افندی، عبدالله بن عیسیبیگ|افندی]] تبریزی است. [[افندی، عبدالله بن عیسیبیگ|افندی]] در جایی از کتابش میگوید: نسخهای از [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] را به خط شیخ قطبالدین کیدری دیدم که بر پشتش نوشته بود «تأليف الشيخ الإمام الأجل السعيد الشهيد و هو صار شهيدا». نویسنده در این رابطه چنین مینویسد: ما کتابی را نیافتیم که پیش از تألیف [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|ریاض]] به این مطلب اشاره کرده باشد. [[افندی، عبدالله بن عیسیبیگ|افندی]] حوالی 1034ق و صاحب [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] در سال 548 وفات کرده است و بین ایندو، پنج قرن فاصله است؛ پس اگر طبرسی شهید شده بود آشکار میشد و در کتب تراجم ذکر میشد. البته [[امینی نجفی، عبدالحسین|علامه امینی]] در کتاب «شهداء الفضيلة» [[طبرسی، فضل بن حسن|شیخ طبرسی]] را از زمره شهدا آورده و میگوید: در روضات و [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|ریاض]] تصریح به شهادتش شده است<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>. | مطالبی به طبرسی نسبت داده شده که صحت آن اثبات نشده است. مصدر این مطالب را که نویسنده تعبیر به «اوهام» میکند، کتاب [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|ریاض]] العلمای [[افندی، عبدالله بن عیسیبیگ|افندی]] تبریزی است. [[افندی، عبدالله بن عیسیبیگ|افندی]] در جایی از کتابش میگوید: نسخهای از [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] را به خط شیخ قطبالدین کیدری دیدم که بر پشتش نوشته بود «تأليف الشيخ الإمام الأجل السعيد الشهيد و هو صار شهيدا». نویسنده در این رابطه چنین مینویسد: ما کتابی را نیافتیم که پیش از تألیف [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|ریاض]] به این مطلب اشاره کرده باشد. [[افندی، عبدالله بن عیسیبیگ|افندی]] حوالی 1034ق و صاحب [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] در سال 548 وفات کرده است و بین ایندو، پنج قرن فاصله است؛ پس اگر طبرسی شهید شده بود آشکار میشد و در کتب تراجم ذکر میشد. البته [[امینی نجفی، عبدالحسین|علامه امینی]] در کتاب «شهداء الفضيلة» [[طبرسی، فضل بن حسن|شیخ طبرسی]] را از زمره شهدا آورده و میگوید: در روضات و [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|ریاض]] تصریح به شهادتش شده است.<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>. | ||
آخرین مبحث کتاب ذکر آراء کلامی [[طبرسی، فضل بن حسن|شیخ طبرسی]] است. در این بخش به 20 دیدگاه اشاره شده است. در دومین مورد چنین میخوانیم: اسلام، عقیده و شریعت است. مطلوب شارع در اولی اعتقاد جازم است؛ چنانکه مطلوب در دومی عمل به احکام است و از آنجا که اصول دین اساس شریعت است، قرآن کریم دعوت به تحصیل علم کرده و تقلید در اصول دین را نپذیرفته است. به همین دلیل فراوان میبینیم که مشرکین را در تقلید از پدرانشان در عبادت بتها نکوهش میکند. [[طبرسی، فضل بن حسن|شیخ طبرسی]] لزوم تحصیل علم در اصول و معارف را از آیات بسیاری استفاده کرده است و چون نمیتوانیم به همه آنها اشاره کنیم، به چند مورد اشاره میکنیم..<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>. | آخرین مبحث کتاب ذکر آراء کلامی [[طبرسی، فضل بن حسن|شیخ طبرسی]] است. در این بخش به 20 دیدگاه اشاره شده است. در دومین مورد چنین میخوانیم: اسلام، عقیده و شریعت است. مطلوب شارع در اولی اعتقاد جازم است؛ چنانکه مطلوب در دومی عمل به احکام است و از آنجا که اصول دین اساس شریعت است، قرآن کریم دعوت به تحصیل علم کرده و تقلید در اصول دین را نپذیرفته است. به همین دلیل فراوان میبینیم که مشرکین را در تقلید از پدرانشان در عبادت بتها نکوهش میکند. [[طبرسی، فضل بن حسن|شیخ طبرسی]] لزوم تحصیل علم در اصول و معارف را از آیات بسیاری استفاده کرده است و چون نمیتوانیم به همه آنها اشاره کنیم، به چند مورد اشاره میکنیم..<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>. |
ویرایش