پرش به محتوا

رساله توضیح المسائل احكام، اخلاق، اعتقادات: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>'
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای')
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
خط ۳۴: خط ۳۴:
مؤلف، مسائل اخلاقى را كه بيشتر آن محرمات اخلاقى همچون احتكار، اسراف، اشاعه فحشا، اعانت بر اثم، تجسس، سرزنش، تندخويى و بداخلاقى، خلف وعده، تهمت، خيانت، دروغ و... است، برشمرده و ذيل هر عنوان چند مسئله مرتبط با آن مطرح مى‌كند. مجموعه مسائلى كه در اين بخش بيان مى‌شود، 214 مسئله است.
مؤلف، مسائل اخلاقى را كه بيشتر آن محرمات اخلاقى همچون احتكار، اسراف، اشاعه فحشا، اعانت بر اثم، تجسس، سرزنش، تندخويى و بداخلاقى، خلف وعده، تهمت، خيانت، دروغ و... است، برشمرده و ذيل هر عنوان چند مسئله مرتبط با آن مطرح مى‌كند. مجموعه مسائلى كه در اين بخش بيان مى‌شود، 214 مسئله است.


بخش پايانى كتاب كه در موضوع عقايد و اصول اعتقادى است، دربرگيرنده حقايق و واقعياتى است كه باور قلبى و اعتقاد يقينى به آنها، از هر شخص مسلمان خواسته شده است<ref>همان</ref>
بخش پايانى كتاب كه در موضوع عقايد و اصول اعتقادى است، دربرگيرنده حقايق و واقعياتى است كه باور قلبى و اعتقاد يقينى به آنها، از هر شخص مسلمان خواسته شده است.<ref>همان</ref>


در واقع اين بخش يك دوره از «اصول دين» با رعايت اختصار و با صرف نظر از مطالب فنّىِ كلامى، فلسفى و عرفانى است. در هر فصل، برخى از براهين و ادله مربوطه، به‌گونه‌اى برگزيده شده كه اين برهان‌ها، اوّلاً نياز كمترى به مقدّمات علمى و توضيحات فنّى فراوان داشته باشد تا براى عموم خوانندگان قابل درك باشد و ثانياً داراى شواهد قرآنى نيز باشد<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>
در واقع اين بخش يك دوره از «اصول دين» با رعايت اختصار و با صرف نظر از مطالب فنّىِ كلامى، فلسفى و عرفانى است. در هر فصل، برخى از براهين و ادله مربوطه، به‌گونه‌اى برگزيده شده كه اين برهان‌ها، اوّلاً نياز كمترى به مقدّمات علمى و توضيحات فنّى فراوان داشته باشد تا براى عموم خوانندگان قابل درك باشد و ثانياً داراى شواهد قرآنى نيز باشد<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>
خط ۴۰: خط ۴۰:
مؤلف در اين بخش، اصول دين و اصول مذهب و مسائل مرتبط با آن را در چهل فصل توضيح داده است.
مؤلف در اين بخش، اصول دين و اصول مذهب و مسائل مرتبط با آن را در چهل فصل توضيح داده است.


ايشان دومين اصل از اصول دين را «عدل» شمرده است و گفته شكى نيست كه خداوند متعال عادل است و عدل يكى از صفات زيبا و بارز اوست و چنين است كه هر مسلمانى، خدا را عادل مى‌داند. در ادامه اسرار اعتقاد شيعه به عدل را توضيح داده و مى‌گويد عده‌اى از اهل سنت منكر قاعده «حسن و قبح» شده و مى‌گويند هر آنچه خداوند انجام دهد، نيكوست؛ بنابراین، اگر خداوند نيكوكاران را به جهنم و بدكاران را به بهشت ببرد نيكوست. ولى شيعه معتقد است كه چون خداوند حكيم است، حكيم كار او با مصلحت همراه است و عبث و بيهوده عمل نمى‌كند؛ يعنى اگر چيزى را نهى كرد بايد مفسده‌اى داشته و يا آنچه را امر كرد بايد مصلحتى داشته باشد؛ بنابراین كار بيهوده از ساحت مقدس ربوبى دور است و همه امور بايد طبق حكمت و مصلحت باشد و عادل بودن خداوند نيز به همين معناست<ref>ر.ک: متن كتاب، ص480 و 481</ref>
ايشان دومين اصل از اصول دين را «عدل» شمرده است و گفته شكى نيست كه خداوند متعال عادل است و عدل يكى از صفات زيبا و بارز اوست و چنين است كه هر مسلمانى، خدا را عادل مى‌داند. در ادامه اسرار اعتقاد شيعه به عدل را توضيح داده و مى‌گويد عده‌اى از اهل سنت منكر قاعده «حسن و قبح» شده و مى‌گويند هر آنچه خداوند انجام دهد، نيكوست؛ بنابراین، اگر خداوند نيكوكاران را به جهنم و بدكاران را به بهشت ببرد نيكوست. ولى شيعه معتقد است كه چون خداوند حكيم است، حكيم كار او با مصلحت همراه است و عبث و بيهوده عمل نمى‌كند؛ يعنى اگر چيزى را نهى كرد بايد مفسده‌اى داشته و يا آنچه را امر كرد بايد مصلحتى داشته باشد؛ بنابراین كار بيهوده از ساحت مقدس ربوبى دور است و همه امور بايد طبق حكمت و مصلحت باشد و عادل بودن خداوند نيز به همين معناست.<ref>ر.ک: متن كتاب، ص480 و 481</ref>


در ادامه نظر اشعريان كه قائل به جبر هستند و نظرات ديگرى را در اين‌باره نقل و نقد كرده است.
در ادامه نظر اشعريان كه قائل به جبر هستند و نظرات ديگرى را در اين‌باره نقل و نقد كرده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش