۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
#اين كتاب كوچك، يك دوره تاريخ فشرده دولتهاى گوناگون شيعه كه در گوشه و كنار كشورهاى اسلامى به وجود آمدند را در بر دارد. علاوه بر اين، رمز پيشرفت شيعه را نشان داده است كه چگونه در شرايط دشوار زمان، در اثر كاردانى و لياقت و ازخودگذشتگى گروهى از زمامداران شيعه و پيوستگى و هماهنگى شیعیان، تشيع جلوه نمود و خلاف آن را نيز نمايش مىدهد كه در اثر اختلاف، حس جاهطلبى و زمامدارى نااهلان، دولت آنان سقوط كرد<ref>مقدمه مترجم، ص 14</ref> | #اين كتاب كوچك، يك دوره تاريخ فشرده دولتهاى گوناگون شيعه كه در گوشه و كنار كشورهاى اسلامى به وجود آمدند را در بر دارد. علاوه بر اين، رمز پيشرفت شيعه را نشان داده است كه چگونه در شرايط دشوار زمان، در اثر كاردانى و لياقت و ازخودگذشتگى گروهى از زمامداران شيعه و پيوستگى و هماهنگى شیعیان، تشيع جلوه نمود و خلاف آن را نيز نمايش مىدهد كه در اثر اختلاف، حس جاهطلبى و زمامدارى نااهلان، دولت آنان سقوط كرد<ref>مقدمه مترجم، ص 14</ref> | ||
#كتاب حاضر بيانكننده اين حقيقت است كه چگونه در قلب حكومتهاى كينهتوز بنى عباس، كه در ستمگرى نسبت به خاندان و ياران علوى، از بنى اميه هم پاى فراتر نهادند، پرچم آل على(ع)، در برخى از كشورهاى آفريقا و آسيا، به اهتراز درآمد<ref>مقدمه، ص 14</ref> | #كتاب حاضر بيانكننده اين حقيقت است كه چگونه در قلب حكومتهاى كينهتوز بنى عباس، كه در ستمگرى نسبت به خاندان و ياران علوى، از بنى اميه هم پاى فراتر نهادند، پرچم آل على(ع)، در برخى از كشورهاى آفريقا و آسيا، به اهتراز درآمد<ref>مقدمه، ص 14</ref> | ||
#اين اثر، پاسخگوى كسانى است كه از تاريخ، آگاهى كامل نداشته و گمان مىكنند كه تشيع، زائيده دولت صفوى يا آلبويه است؛ زيرا ثابت مىكند شيعه در سده دوم، تشكيل دولت داده و فعاليت مذهبى و سياسى داشته و حتى برخى از سرزمينها به دست آنان گشوده شد و تشيع مردم آن سامان، با اسلام آوردن آنان، همزمان بوده است<ref>همان</ref> | #اين اثر، پاسخگوى كسانى است كه از تاريخ، آگاهى كامل نداشته و گمان مىكنند كه تشيع، زائيده دولت صفوى يا آلبويه است؛ زيرا ثابت مىكند شيعه در سده دوم، تشكيل دولت داده و فعاليت مذهبى و سياسى داشته و حتى برخى از سرزمينها به دست آنان گشوده شد و تشيع مردم آن سامان، با اسلام آوردن آنان، همزمان بوده است.<ref>همان</ref> | ||
#گردآورنده اين كتاب در بررسى تاريخى خود، به اين نتيجه مىرسد كه هرچه دشمنان كوشيدند و براى سركوبى و نابودى طرفداران آل على(ع) نقشه كشيدند، كوشش ايشان بىثمر و نقشه آنها نقشبرآب شد و با همه مخالفتها، مبارزات دامنهدار و فعالیتهای پيگير دولتهاى ستمپيشه، باز ديرى نپاييد كه پرچم پرافتخار طرفداران حق، بر فراز كشورهاى آسيايى و آفريقايى افراشته شد<ref>همان</ref> | #گردآورنده اين كتاب در بررسى تاريخى خود، به اين نتيجه مىرسد كه هرچه دشمنان كوشيدند و براى سركوبى و نابودى طرفداران آل على(ع) نقشه كشيدند، كوشش ايشان بىثمر و نقشه آنها نقشبرآب شد و با همه مخالفتها، مبارزات دامنهدار و فعالیتهای پيگير دولتهاى ستمپيشه، باز ديرى نپاييد كه پرچم پرافتخار طرفداران حق، بر فراز كشورهاى آسيايى و آفريقايى افراشته شد<ref>همان</ref> | ||
#اولين دولت مورد بحث، دولت ادريسيين مىباشد. ادريس فرزند عبدالله بن حسن، يكى از بنى هاشم مىباشد كه با حسين، فرزند على بن حسن بن امام حسن مجتبى(ع) قيام كرد. وى پس از حادثه دلخراش فخ و شهادت گروهى از سادات علوى، از صحنه جان بهدر برد و به مصر گريخته و در جايى پنهان شد. وى پس از آن به مراكش رفته و با استاندار «وليله» كه از فرمانداران دولت بنى عباس بود، حكومتى مستقل تشكيل داد. مردم همينكه از جريان آگاهى يافتند، از گوشهوكنار جمع شده و نخستين قبيلهاى كه با وى دست بيعت داد، «اوربه» از بزرگترين قبايل بربر مراكش بود كه از جهت موقعيت و تعداد جمعيت، از ساير تيرهها برتر بود. اثر بيعت اين گروه، آن بود كه ساير قبايل هم از آنان پيروى نموده و سر به فرمان ادريس نهادند<ref>متن كتاب، ص 29</ref> | #اولين دولت مورد بحث، دولت ادريسيين مىباشد. ادريس فرزند عبدالله بن حسن، يكى از بنى هاشم مىباشد كه با حسين، فرزند على بن حسن بن امام حسن مجتبى(ع) قيام كرد. وى پس از حادثه دلخراش فخ و شهادت گروهى از سادات علوى، از صحنه جان بهدر برد و به مصر گريخته و در جايى پنهان شد. وى پس از آن به مراكش رفته و با استاندار «وليله» كه از فرمانداران دولت بنى عباس بود، حكومتى مستقل تشكيل داد. مردم همينكه از جريان آگاهى يافتند، از گوشهوكنار جمع شده و نخستين قبيلهاى كه با وى دست بيعت داد، «اوربه» از بزرگترين قبايل بربر مراكش بود كه از جهت موقعيت و تعداد جمعيت، از ساير تيرهها برتر بود. اثر بيعت اين گروه، آن بود كه ساير قبايل هم از آنان پيروى نموده و سر به فرمان ادريس نهادند<ref>متن كتاب، ص 29</ref> | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
#:نويسنده بر اين باور است كه دولت فاطميين بر دعوت به تشيع پايهگذارى شد و فوقالعاده در نشر سازمان و عقايد شيعه، به وسايل گوناگون، كوشا بودند<ref>همان، ص 77 - 100</ref> | #:نويسنده بر اين باور است كه دولت فاطميين بر دعوت به تشيع پايهگذارى شد و فوقالعاده در نشر سازمان و عقايد شيعه، به وسايل گوناگون، كوشا بودند<ref>همان، ص 77 - 100</ref> | ||
#بخش پنجم، به دولت حمدانيين اختصاص يافته است. نويسنده ضمن بررسى اين دولت و خدمات آن به مذهب شيعه، به اين نكته اشاره دارد كه در عصر حمدانيين در موصل، حلب، عراق و توابع آن، تشيع رواج يافته و موقعيتش پاگرفت<ref>همان، ص 101 - 120</ref> | #بخش پنجم، به دولت حمدانيين اختصاص يافته است. نويسنده ضمن بررسى اين دولت و خدمات آن به مذهب شيعه، به اين نكته اشاره دارد كه در عصر حمدانيين در موصل، حلب، عراق و توابع آن، تشيع رواج يافته و موقعيتش پاگرفت<ref>همان، ص 101 - 120</ref> | ||
#در آخرين بخش، به دولت صفويه و حكومت شاه اسماعيل، شاه طهماست و شاه عباس و خدمات آنان به تشيع پرداخته شده است<ref>همان، ص 121 - 138</ref> | #در آخرين بخش، به دولت صفويه و حكومت شاه اسماعيل، شاه طهماست و شاه عباس و خدمات آنان به تشيع پرداخته شده است.<ref>همان، ص 121 - 138</ref> | ||
#متأسفانه ترجمه چندان سليس و روان نيست. | #متأسفانه ترجمه چندان سليس و روان نيست. | ||
ویرایش