پرش به محتوا

تاريخ الإمامية و أسلافهم من الشيعة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>'
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>')
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
خط ۳۱: خط ۳۱:
کتاب مشتمل است بر مقدمه [[صدر، محمدباقر|سید محمدباقر صدر]]، مقدمه مؤلف، متن اثر در چهار فصل و بخش ملحقات کتاب.
کتاب مشتمل است بر مقدمه [[صدر، محمدباقر|سید محمدباقر صدر]]، مقدمه مؤلف، متن اثر در چهار فصل و بخش ملحقات کتاب.


نویسنده منابع مورد استفاده‌اش را این‌گونه توصیف می‌کند: منابع و مراجعی که در گردآوری این کتاب از آن‌ها استفاده کرده‌ام، گوناگون است، ولی به‌طور کلی می‌شود آن‌ها را به سه دسته تقسیم کرد: کتاب‌های فرق، حدیث و تاریخ. در گردآوری و تألیف این کتاب از مراجع جدید بسیاری نیز بهره گرفتم که در بین آن‌ها کتاب‌های دکتر کامیل شیبی در مورد شیعه و تصوف بیشترین بهره را داشت و در رابطه با بحث علمی از بزرگ‌ترین اعتماد نیز برخوردار است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص28؛ فیاض، عبدالله، ص40-39</ref>.
نویسنده منابع مورد استفاده‌اش را این‌گونه توصیف می‌کند: منابع و مراجعی که در گردآوری این کتاب از آن‌ها استفاده کرده‌ام، گوناگون است، ولی به‌طور کلی می‌شود آن‌ها را به سه دسته تقسیم کرد: کتاب‌های فرق، حدیث و تاریخ. در گردآوری و تألیف این کتاب از مراجع جدید بسیاری نیز بهره گرفتم که در بین آن‌ها کتاب‌های دکتر کامیل شیبی در مورد شیعه و تصوف بیشترین بهره را داشت و در رابطه با بحث علمی از بزرگ‌ترین اعتماد نیز برخوردار است.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص28؛ فیاض، عبدالله، ص40-39</ref>.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
[[صدر، محمدباقر|سید محمدباقر صدر]] مقدمه‌اش بر کتاب را با این عبارت آغاز کرده است که «برخى از پژوهشگران معتقدند تشیع پدیده‏‌اى است عارض بر جامعه اسلامى و نسبت فرقه شیعه به پیکر امت اسلامى آن است که حوادث و تحولات اجتماعى خاصى که در جامعه اسلامى روى داده، منجر به پیدایش یک فکر و مذهب خاصى (مکتب تشیع) شده که به‌صورت بخشى از آن پیکر بزرگ درآمده و به‌تدریج توسعه یافته است»<ref>ر.ک: مقدمه، ص3؛ فیاض، عبدالله، ص7</ref>.
[[صدر، محمدباقر|سید محمدباقر صدر]] مقدمه‌اش بر کتاب را با این عبارت آغاز کرده است که «برخى از پژوهشگران معتقدند تشیع پدیده‏‌اى است عارض بر جامعه اسلامى و نسبت فرقه شیعه به پیکر امت اسلامى آن است که حوادث و تحولات اجتماعى خاصى که در جامعه اسلامى روى داده، منجر به پیدایش یک فکر و مذهب خاصى (مکتب تشیع) شده که به‌صورت بخشى از آن پیکر بزرگ درآمده و به‌تدریج توسعه یافته است»<ref>ر.ک: مقدمه، ص3؛ فیاض، عبدالله، ص7</ref>.


وی عامل اصلی این تفکر را اندکی شیعیان در صدر اسلام دانسته است. سپس این‌که بر مبنای زیادی نفرات اسلام غیرشیعی اصل شمرده شود و اسلام شیعی به سبب کمی پیروان آن، پدیده‌ای عارضی تصور شود که بعدها به وجود آمده را اشتباه می‌داند چراکه این مبنا با طبیعت تقسیمات اعتقادی ناسازگار است<ref>ر.ک: همان، ص4؛ همان، ص8</ref>.
وی عامل اصلی این تفکر را اندکی شیعیان در صدر اسلام دانسته است. سپس این‌که بر مبنای زیادی نفرات اسلام غیرشیعی اصل شمرده شود و اسلام شیعی به سبب کمی پیروان آن، پدیده‌ای عارضی تصور شود که بعدها به وجود آمده را اشتباه می‌داند چراکه این مبنا با طبیعت تقسیمات اعتقادی ناسازگار است.<ref>ر.ک: همان، ص4؛ همان، ص8</ref>.


وی در ادامه مقدمه، سه راه برای ادامه دعوت پیامبر پس از رحلت آن حضرت متصور دانسته است. موضع منفی و بی‌تفاوتی، موضع مثبت و در قالب شورایی، موضع مثبت و به امر خداوند. سپس دو روش اول را رد کرده و روش سوم را برگزیده می‌نویسد: احادیث و نصوصى که به‌‏طور متواتر از پیغمبر(ص) روایت شده است و دلالت مى‌‏کند که آن حضرت مشغول آماده‏‌سازى عقیدتى و فرهنگى ویژه در مورد یکى از پیام‏رسانان و مبلغان اسلام بوده- در حدى که وى را براى عهده‌‏دار شدن رهبرى فکرى و سیاسى مهیا کرده- و این‏که پیامبر(ص) او را به پیشوایى فکرى و سیاسى پس از خود توصیه نموده است، همه گویاى این مطلبند که پیامبر(ص) روش سوم را برگزید<ref>ر.ک: همان، ص17-5؛ همان، ص25-9</ref>.
وی در ادامه مقدمه، سه راه برای ادامه دعوت پیامبر پس از رحلت آن حضرت متصور دانسته است. موضع منفی و بی‌تفاوتی، موضع مثبت و در قالب شورایی، موضع مثبت و به امر خداوند. سپس دو روش اول را رد کرده و روش سوم را برگزیده می‌نویسد: احادیث و نصوصى که به‌‏طور متواتر از پیغمبر(ص) روایت شده است و دلالت مى‌‏کند که آن حضرت مشغول آماده‏‌سازى عقیدتى و فرهنگى ویژه در مورد یکى از پیام‏رسانان و مبلغان اسلام بوده- در حدى که وى را براى عهده‌‏دار شدن رهبرى فکرى و سیاسى مهیا کرده- و این‏که پیامبر(ص) او را به پیشوایى فکرى و سیاسى پس از خود توصیه نموده است، همه گویاى این مطلبند که پیامبر(ص) روش سوم را برگزید<ref>ر.ک: همان، ص17-5؛ همان، ص25-9</ref>.
خط ۴۶: خط ۴۶:
وی معتقد است روایتى که منسوب به ابى‌مخنف است، نخستین خبرى است که کلمه شیعه را به معناى اصطلاحى آن‏که بر پیروان على(ع) و خاندان آن حضرت و یاران آنان اطلاق مى‌‏شود، آورده است. در روایت مذکور آمده است که امام حسن مجتبى(ع) به اهل کوفه فرمود: «انتم شیعتنا» یعنى شما شیعیان ما هستید<ref>ر.ک: همان؛ همان، ص45 </ref>.
وی معتقد است روایتى که منسوب به ابى‌مخنف است، نخستین خبرى است که کلمه شیعه را به معناى اصطلاحى آن‏که بر پیروان على(ع) و خاندان آن حضرت و یاران آنان اطلاق مى‌‏شود، آورده است. در روایت مذکور آمده است که امام حسن مجتبى(ع) به اهل کوفه فرمود: «انتم شیعتنا» یعنى شما شیعیان ما هستید<ref>ر.ک: همان؛ همان، ص45 </ref>.


این‌که تشیع از چه زمانی پدید آمده از جمله پرسش‌های اساسی است که نویسنده به چهار نظریه در این رابطه اشاره می‌کند. از زمان رسول اکرم(ص)، از روز سقیفه، از جنگ جمل و بعد از برگشت حضرت علی از صفین(ع). سپس نظریه اول را تأیید کرده و می‌نویسد عقیده من آن است که بذر تشیع علوى به معناى عقیدتى آن در زمان خود پیامبر(ص) پاشیده شد و قبل از این‏که حضرت على(ع) عهده‌‏دار خلافت مسلمانان گردد، رشد کرد. دو دلیل مهم این ادعا حدیث‏هایی است که دراین‌باره وارد شده و وصیت پیامبر اکرم(ص) در مورد امامت و خلافت حضرت على(ع) است<ref>ر.ک: همان، ص38؛ همان، ص53</ref>.
این‌که تشیع از چه زمانی پدید آمده از جمله پرسش‌های اساسی است که نویسنده به چهار نظریه در این رابطه اشاره می‌کند. از زمان رسول اکرم(ص)، از روز سقیفه، از جنگ جمل و بعد از برگشت حضرت علی از صفین(ع). سپس نظریه اول را تأیید کرده و می‌نویسد عقیده من آن است که بذر تشیع علوى به معناى عقیدتى آن در زمان خود پیامبر(ص) پاشیده شد و قبل از این‏که حضرت على(ع) عهده‌‏دار خلافت مسلمانان گردد، رشد کرد. دو دلیل مهم این ادعا حدیث‏هایی است که دراین‌باره وارد شده و وصیت پیامبر اکرم(ص) در مورد امامت و خلافت حضرت على(ع) است.<ref>ر.ک: همان، ص38؛ همان، ص53</ref>.


در دومین فصل کتاب نام‌های مختلف شیعه ذکر شده است. از احادیث و روایات به دست می‌آید که شیعیان و دوستداران امام صادق در دوران گذشته به نام ترابیه یا شیعه‌على یا جعفریه نامیده می‌‏شدند، ولى هنوز به نام امامیه نامیده نشده بودند<ref>ر.ک: همان، ص73؛ همان، ص96</ref>. اصطلاح «امامیه» نام هیچ فرقه از فرقه‏‌هاى شیعه قرار نگرفت، مگر پس از این‏که غیبت دوازدهمین امام از امامان معصوم به وقوع پیوست و روشن شد که غیبت امام دوازدهم اساس تشکل و نام‌گذاری فرقه امامیه به‌حساب می‌آید و مقصود ابن جوزى نیز از این گفته که: «امامیه می‌‏گویند ممکن نیست دنیا بدون امامى از فرزندان امام حسین(ع) باشد» همین است<ref>ر.ک: همان، ص85؛ همان، ص112</ref>.
در دومین فصل کتاب نام‌های مختلف شیعه ذکر شده است. از احادیث و روایات به دست می‌آید که شیعیان و دوستداران امام صادق در دوران گذشته به نام ترابیه یا شیعه‌على یا جعفریه نامیده می‌‏شدند، ولى هنوز به نام امامیه نامیده نشده بودند<ref>ر.ک: همان، ص73؛ همان، ص96</ref>. اصطلاح «امامیه» نام هیچ فرقه از فرقه‏‌هاى شیعه قرار نگرفت، مگر پس از این‏که غیبت دوازدهمین امام از امامان معصوم به وقوع پیوست و روشن شد که غیبت امام دوازدهم اساس تشکل و نام‌گذاری فرقه امامیه به‌حساب می‌آید و مقصود ابن جوزى نیز از این گفته که: «امامیه می‌‏گویند ممکن نیست دنیا بدون امامى از فرزندان امام حسین(ع) باشد» همین است.<ref>ر.ک: همان، ص85؛ همان، ص112</ref>.


از نکات جالب‌توجه در این فصل عبارت «ثم بعده علی بن محمد النقی و مشهده بقم» است. نویسنده در این عبارت، مشهد و مدفن امام هادی(ع) را «قم» دانسته است. [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]] در ملل و نحلل به این اشتباه گرفتار شده و البته نویسنده با رعایت امانت آن را در پاورقی کتاب چنین اصلاح کرده که مشهور آن است که مدفن آن حضرت در سامرای عراق است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص83 و پاورقی 37؛ ال[[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]]، محمد بن عبدالکریم، ج 1؛ ص199</ref>.
از نکات جالب‌توجه در این فصل عبارت «ثم بعده علی بن محمد النقی و مشهده بقم» است. نویسنده در این عبارت، مشهد و مدفن امام هادی(ع) را «قم» دانسته است. [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]] در ملل و نحلل به این اشتباه گرفتار شده و البته نویسنده با رعایت امانت آن را در پاورقی کتاب چنین اصلاح کرده که مشهور آن است که مدفن آن حضرت در سامرای عراق است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص83 و پاورقی 37؛ ال[[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]]، محمد بن عبدالکریم، ج 1؛ ص199</ref>.


در سومین فصل کتاب فرقه‌های سبائیه، کیسانیه، مغیریه و خطابیه معرفی و موضع امامیه نسبت به غلات بررسی شده است. در میان امامان شیعه که بعدها به‌عنوان «ائمه اثنی‌عشر یة و ائمه معصومین» معروف شدند، عده‏‌اى از آن‏ها که معاصر با غلات بودند، در مقابل آن‏ها موضع صریح و سرسختانه‏‌اى گرفتند و از آن‏ها بیزارى جسته و هرگونه ارتباط خود را با آن‏ها رد کردند، مقاومت شیعیان میانه‏رو و پیشوایان آن‏ها در مقابل غلات شکل‏هاى متعددى به خود گرفت و ائمه در این کار از روش‏هاى مختلفى استفاده کردند که در همه آن‏ها هدف نابود کردن و خرد کردن دعوت غلات بود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص123-122؛ فیاض، عبدالله، ص156</ref>.
در سومین فصل کتاب فرقه‌های سبائیه، کیسانیه، مغیریه و خطابیه معرفی و موضع امامیه نسبت به غلات بررسی شده است. در میان امامان شیعه که بعدها به‌عنوان «ائمه اثنی‌عشر یة و ائمه معصومین» معروف شدند، عده‏‌اى از آن‏ها که معاصر با غلات بودند، در مقابل آن‏ها موضع صریح و سرسختانه‏‌اى گرفتند و از آن‏ها بیزارى جسته و هرگونه ارتباط خود را با آن‏ها رد کردند، مقاومت شیعیان میانه‏رو و پیشوایان آن‏ها در مقابل غلات شکل‏هاى متعددى به خود گرفت و ائمه در این کار از روش‏هاى مختلفى استفاده کردند که در همه آن‏ها هدف نابود کردن و خرد کردن دعوت غلات بود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص123-122؛ فیاض، عبدالله، ص156</ref>.
خط ۵۶: خط ۵۶:
در آخرین فصل کتاب، ابتدا به بحث در مورد عقاید اساسى مذهب امامیه مانند امامت، عصمت و غیبت پرداخته شده است. در دنباله آن بحث مختصرى در مورد تقیه، رجعت و سایر مسائلى که جنبه فرعى دارند ذکر شده است. نویسنده در انتهای این فصل این‌که چرا این مباحث اعتقادی را مطرح کرده و به دیگر مسائل اعتقادی نپرداخته می‌نویسد: «در این فصل در درجه اول کوشش و همت من متوجه آن دسته از مسائل عقیدتى است که با تاریخ فرقه امامیه در ارتباط بوده و آنان را از سایر فرقه‌‏ها مشخص و متمایز می‌‏گرداند، اما اعتقاداتى که مربوط به الهیات و عبادات این فرقه است، در این کتاب مورد بحث و بررسى قرار نگرفته و جاى آن در کتاب‏هاى دیگر است»<ref>ر.ک: همان، ص131؛ همان، ص168</ref>.
در آخرین فصل کتاب، ابتدا به بحث در مورد عقاید اساسى مذهب امامیه مانند امامت، عصمت و غیبت پرداخته شده است. در دنباله آن بحث مختصرى در مورد تقیه، رجعت و سایر مسائلى که جنبه فرعى دارند ذکر شده است. نویسنده در انتهای این فصل این‌که چرا این مباحث اعتقادی را مطرح کرده و به دیگر مسائل اعتقادی نپرداخته می‌نویسد: «در این فصل در درجه اول کوشش و همت من متوجه آن دسته از مسائل عقیدتى است که با تاریخ فرقه امامیه در ارتباط بوده و آنان را از سایر فرقه‌‏ها مشخص و متمایز می‌‏گرداند، اما اعتقاداتى که مربوط به الهیات و عبادات این فرقه است، در این کتاب مورد بحث و بررسى قرار نگرفته و جاى آن در کتاب‏هاى دیگر است»<ref>ر.ک: همان، ص131؛ همان، ص168</ref>.


در بخش ملحقات کتاب، ابتدا در ملحق اول این مطلب به اثبات رسیده که در زمان ائمه معصومین(ع) و در مراحل اولیه حیات شیعه، کوفه وطن اصلى شیعه و تشیع بوده است. سپس در ملحق دوم، به شرح‌حال ائمه معصومین(ع) به ترتیب، اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص183-174؛ همان، ص230-220</ref>.
در بخش ملحقات کتاب، ابتدا در ملحق اول این مطلب به اثبات رسیده که در زمان ائمه معصومین(ع) و در مراحل اولیه حیات شیعه، کوفه وطن اصلى شیعه و تشیع بوده است. سپس در ملحق دوم، به شرح‌حال ائمه معصومین(ع) به ترتیب، اشاره شده است.<ref>ر.ک: همان، ص183-174؛ همان، ص230-220</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش