۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
|||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب دارای مقدمه ناشر و محتوای مطالب ضمن بیان سه رساله کلامی است که هرکدام فهرست جداگانهای دارند. «قصیده نونیه» مقدمهای دارد و پس از آن متن قصیده بیان شده و در میان اشعار به یک مسئله اشاره شده است. «الروضة البهية في ما بين الأشاعرة و الماتريدية»، دارای خطبه و مقدمه و محتوای مطالب در دو فصل و یک خاتمه است. «نظم الفرائد»، هم دارای یک مقدمه و چهل فریده و خاتمه است<ref>ر.ک: کتاب، ص267-270</ref>. | کتاب دارای مقدمه ناشر و محتوای مطالب ضمن بیان سه رساله کلامی است که هرکدام فهرست جداگانهای دارند. «قصیده نونیه» مقدمهای دارد و پس از آن متن قصیده بیان شده و در میان اشعار به یک مسئله اشاره شده است. «الروضة البهية في ما بين الأشاعرة و الماتريدية»، دارای خطبه و مقدمه و محتوای مطالب در دو فصل و یک خاتمه است. «نظم الفرائد»، هم دارای یک مقدمه و چهل فریده و خاتمه است.<ref>ر.ک: کتاب، ص267-270</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
===قصیده نونیه=== | ===قصیده نونیه=== | ||
همان طور که از نام آن پیداست، متن این اثر بهصورت منظوم و در قالب قصیده ارائه شده است. نویسنده در میان متن اشعار، گاهی مطالبی را بهصورت منثور شرح داده است. در اواسط ابیات قصیده، مطلبی را تحت عنوان «مسئله» بیان کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص58-76</ref>. متن قصیده از 144 بیت تشکیل شده؛ تا بیت 96 آن به اختلافات لفظی میان آنان اشاره شده و از بیت 96 به بعد به مسائل معنوی مورد اختلاف میان آنان اشاره میشود که نویسنده بیان میکند: طحاوی سه مورد از این موارد را ذکر کرده، ولی خود وی با تحقیق در جاهای دیگر به شش مورد دست پیدا کرده است<ref>ر.ک: همان، ص70</ref>. | همان طور که از نام آن پیداست، متن این اثر بهصورت منظوم و در قالب قصیده ارائه شده است. نویسنده در میان متن اشعار، گاهی مطالبی را بهصورت منثور شرح داده است. در اواسط ابیات قصیده، مطلبی را تحت عنوان «مسئله» بیان کرده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص58-76</ref>. متن قصیده از 144 بیت تشکیل شده؛ تا بیت 96 آن به اختلافات لفظی میان آنان اشاره شده و از بیت 96 به بعد به مسائل معنوی مورد اختلاف میان آنان اشاره میشود که نویسنده بیان میکند: طحاوی سه مورد از این موارد را ذکر کرده، ولی خود وی با تحقیق در جاهای دیگر به شش مورد دست پیدا کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص70</ref>. | ||
سبکی مینویسد: از شیخ امام (پدرم) شنیدم که میگفت: عقیده طحاوی همان عقیده اشعری است و با آن جز در سه مسئله اختلاف ندارد. من گفتم: میدانم که همه مالکیها اشعری هستند و هیچ استثنایی ندارند؛ غالب شافعیان نیز، بهجز کسانی که به تجسیم قائلند یا به اعتزال گرویدهاند، اشعری هستند. اکثریت حنفیان نیز چنین هستند و از میان آنان برخی که به معتزله گرویدهاند، از این امر استثنا هستند. اکثریت فضلای متقدمین از حنابله هم در عقاید کلامی، اشعریمسلک هستند و از میان حنبلیان بهجز کسانی که به تجسیم گرویدهاند، مابقی بر مذهب کلامی ابوالحسن اشعری هستند. البته باید توجه داشت که مجسمه در میان حنبلیان طرفداران بیشتری دارد تا سایر فرقهها<ref>ر.ک: همان، ص56</ref>. | سبکی مینویسد: از شیخ امام (پدرم) شنیدم که میگفت: عقیده طحاوی همان عقیده اشعری است و با آن جز در سه مسئله اختلاف ندارد. من گفتم: میدانم که همه مالکیها اشعری هستند و هیچ استثنایی ندارند؛ غالب شافعیان نیز، بهجز کسانی که به تجسیم قائلند یا به اعتزال گرویدهاند، اشعری هستند. اکثریت حنفیان نیز چنین هستند و از میان آنان برخی که به معتزله گرویدهاند، از این امر استثنا هستند. اکثریت فضلای متقدمین از حنابله هم در عقاید کلامی، اشعریمسلک هستند و از میان حنبلیان بهجز کسانی که به تجسیم گرویدهاند، مابقی بر مذهب کلامی ابوالحسن اشعری هستند. البته باید توجه داشت که مجسمه در میان حنبلیان طرفداران بیشتری دارد تا سایر فرقهها<ref>ر.ک: همان، ص56</ref>. | ||
او مینویسد: من در عقیده ابوجعفر طحاوی تأمل کردم و امر را همان گونه که شیخ امام (پدر) میگفت، یافتم؛ به نظر او، عقیده طحاوی با ابوحنیفه و ابویوسف و محمد یکسان بود و این اندیشه را بهخوبی بیان کرده بود. من در کتابهای حنفیه تفحص کردم و مجموعا به سیزده مورد اختلاف در تمام مسائلی که میان ما و ایشان وجود دارد، دست یافتم که شش مورد از این اختلافات، معنوی بوده و مابقی لفظی هستند. اختلافات معنوی میان ما و ایشان نیز بهحدی نیست که باعث شود از همدیگر بهحدی دور شویم که یکدیگر را تکفیر کنیم. ابومنصور بغدادی و دیگر ائمه ما و ایشان (حنفیان) به این امر تصریح کردهاند و البته این امر بهاندازهای روشن است که نیازی به تصریح ندارد<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>. | او مینویسد: من در عقیده ابوجعفر طحاوی تأمل کردم و امر را همان گونه که شیخ امام (پدر) میگفت، یافتم؛ به نظر او، عقیده طحاوی با ابوحنیفه و ابویوسف و محمد یکسان بود و این اندیشه را بهخوبی بیان کرده بود. من در کتابهای حنفیه تفحص کردم و مجموعا به سیزده مورد اختلاف در تمام مسائلی که میان ما و ایشان وجود دارد، دست یافتم که شش مورد از این اختلافات، معنوی بوده و مابقی لفظی هستند. اختلافات معنوی میان ما و ایشان نیز بهحدی نیست که باعث شود از همدیگر بهحدی دور شویم که یکدیگر را تکفیر کنیم. ابومنصور بغدادی و دیگر ائمه ما و ایشان (حنفیان) به این امر تصریح کردهاند و البته این امر بهاندازهای روشن است که نیازی به تصریح ندارد<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>. | ||
وی ادامه میدهد: من در قصیده نونیهام، این مسائل را جمع کرده و مسائلی را که اشاعره در آنها اختلاف دارند به آنها افزودم؛ البته برخی از آنان برخی دیگر را در اصل مسئله صائب میدانند و مدعی هستند که همگی بر سنت رسول خدا میباشند. بسیاری از مردم بهویژه حنفیان، بر حفظ این قصیده شوق دارند. از میان شاگردانم، نورالدین محمد بن ابوطیب شیرازی شافعی، مقیم در بلاد گیلان که در سال 757ق، بر من وارد شد و یک سال و نیم ملازم حلقه درسم بود و بهحق، من کسی را در میان عجمان افضل از او ندیدهام، این قصیده را شرح کرده است<ref>ر.ک: همان، ص57-58</ref>. | وی ادامه میدهد: من در قصیده نونیهام، این مسائل را جمع کرده و مسائلی را که اشاعره در آنها اختلاف دارند به آنها افزودم؛ البته برخی از آنان برخی دیگر را در اصل مسئله صائب میدانند و مدعی هستند که همگی بر سنت رسول خدا میباشند. بسیاری از مردم بهویژه حنفیان، بر حفظ این قصیده شوق دارند. از میان شاگردانم، نورالدین محمد بن ابوطیب شیرازی شافعی، مقیم در بلاد گیلان که در سال 757ق، بر من وارد شد و یک سال و نیم ملازم حلقه درسم بود و بهحق، من کسی را در میان عجمان افضل از او ندیدهام، این قصیده را شرح کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص57-58</ref>. | ||
===الروضة البهية في ما بين الأشاعرة و الماتريدية=== | ===الروضة البهية في ما بين الأشاعرة و الماتريدية=== | ||
این اثر از حسن بن عبدالمحسن مشهور به ابوعذبه است. او در ابتدای کتاب پس از حمد الهی و درود بر پیامبرش، از ورودش به مکه در نهم رمضان سال 1125ق، سخن گفته و بیان میدارد که این کتاب را در آنجا به درخواست یکی از برادران دینی در یک مقدمه و دو فصل و یک خاتمه نوشته است<ref>ر.ک: همان، ص79-80</ref>. | این اثر از حسن بن عبدالمحسن مشهور به ابوعذبه است. او در ابتدای کتاب پس از حمد الهی و درود بر پیامبرش، از ورودش به مکه در نهم رمضان سال 1125ق، سخن گفته و بیان میدارد که این کتاب را در آنجا به درخواست یکی از برادران دینی در یک مقدمه و دو فصل و یک خاتمه نوشته است.<ref>ر.ک: همان، ص79-80</ref>. | ||
نویسنده در مقدمهاش در توضیح دو امام اهل سنت و طرفدارانشان مینویسد: تمام عقاید اهل سنت و جماعت حول کلمات دو قطب، یعنی ابوالحسن اشعری و ابومنصور ماتریدی، دور میزند. وی سپس درباره عقاید بلاد خراسان و عراق و... توضیح میدهد<ref>ر.ک: همان، ص81-82</ref>. | نویسنده در مقدمهاش در توضیح دو امام اهل سنت و طرفدارانشان مینویسد: تمام عقاید اهل سنت و جماعت حول کلمات دو قطب، یعنی ابوالحسن اشعری و ابومنصور ماتریدی، دور میزند. وی سپس درباره عقاید بلاد خراسان و عراق و... توضیح میدهد<ref>ر.ک: همان، ص81-82</ref>. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
===نظم الفرائد و جمع الفوائد في بيان المسائل التي وقع فيها الاختلاف بين الماتريدية و الأشعرية في العقائد مع ذكر أدلة الفريقين=== | ===نظم الفرائد و جمع الفوائد في بيان المسائل التي وقع فيها الاختلاف بين الماتريدية و الأشعرية في العقائد مع ذكر أدلة الفريقين=== | ||
این اثر را عبدالرحیم بن علی، مشهور به شیخزاده (متوفی 944ق/1537م) نوشته است. او مطالب این کتاب را در چهل فریده شرح داده است<ref>ر.ک: همان، ص168</ref>. | این اثر را عبدالرحیم بن علی، مشهور به شیخزاده (متوفی 944ق/1537م) نوشته است. او مطالب این کتاب را در چهل فریده شرح داده است.<ref>ر.ک: همان، ص168</ref>. | ||
فریده نوزدهم این کتاب درباره این مطلب است که آیا خلف وعید (تهدید) در حق خداوند متعال، جایز است یا نه؟ مشایخ حنفیه (مانند حافظالدین عبدالله بن احمد نسفی در «العمدة» و برهانالدین ابراهیم بن ابراهیم لقانی در «الشرح الكبير» و شیخ علی قاری در «شرح الفقه الأكبر») معتقدند: تخلف وعید ممتنع است، همان گونه که خلف وعده ممنوع است. بزرگان اشاعره (مانند عضدالدین عبدالرحمن بن احمد ایجی در «المواقف»، علی بن محمد جرجانی در شرح مواقف ایجی، علی بن احمد واحدی در «التفسير الوسيط» و...) گفتهاند: عقاب، از روی عدالت خداوند است که گنهکاران را به آن وعید داده است و هم در حیطه قدرت خداست که او را ببخشد؛ زیرا خلف وعید نقص بر خدا نیست. استدلال مشایخ حنفی این است که خلف در وعید، تبدیل قول است و خداوند در آیه 29 سوره ق فرموده: '''مَا يبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَي وَ مَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ''' (پیش من حکم دگرگون نمىشود، و من [نسبت] به بندگانم بیدادگر نیستم). | فریده نوزدهم این کتاب درباره این مطلب است که آیا خلف وعید (تهدید) در حق خداوند متعال، جایز است یا نه؟ مشایخ حنفیه (مانند حافظالدین عبدالله بن احمد نسفی در «العمدة» و برهانالدین ابراهیم بن ابراهیم لقانی در «الشرح الكبير» و شیخ علی قاری در «شرح الفقه الأكبر») معتقدند: تخلف وعید ممتنع است، همان گونه که خلف وعده ممنوع است. بزرگان اشاعره (مانند عضدالدین عبدالرحمن بن احمد ایجی در «المواقف»، علی بن محمد جرجانی در شرح مواقف ایجی، علی بن احمد واحدی در «التفسير الوسيط» و...) گفتهاند: عقاب، از روی عدالت خداوند است که گنهکاران را به آن وعید داده است و هم در حیطه قدرت خداست که او را ببخشد؛ زیرا خلف وعید نقص بر خدا نیست. استدلال مشایخ حنفی این است که خلف در وعید، تبدیل قول است و خداوند در آیه 29 سوره ق فرموده: '''مَا يبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَي وَ مَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ''' (پیش من حکم دگرگون نمىشود، و من [نسبت] به بندگانم بیدادگر نیستم). | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
ناشر، در انتهای مقدمهاش بر کتاب، لیستی از کتابها برای فهم اختلاف میان اشاعره و ماتریدیه را ارائه کرده است<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، ص32-48</ref>. | ناشر، در انتهای مقدمهاش بر کتاب، لیستی از کتابها برای فهم اختلاف میان اشاعره و ماتریدیه را ارائه کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، ص32-48</ref>. | ||
نویسنده برای ارائه متن رساله «قصیده نونیه»، از متن آن، که در «طبقات الشافعية الكبری»، از همین نویسنده (تاجالدین ابونصر عبدالوهاب بن علی بن عبدالکافی سبکی) ذکر شده و به تحقیق محمود محمد الطناحی و عبدالفتاح حلو رسیده، استفاده کرده است؛ وی بیان میدارد که این دو محقق بر دو نسخه خطی اعتماد کردهاند و این اثر فقط یک بار در سال 1324ق، به چاپ رسیده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص51-55</ref>. | نویسنده برای ارائه متن رساله «قصیده نونیه»، از متن آن، که در «طبقات الشافعية الكبری»، از همین نویسنده (تاجالدین ابونصر عبدالوهاب بن علی بن عبدالکافی سبکی) ذکر شده و به تحقیق محمود محمد الطناحی و عبدالفتاح حلو رسیده، استفاده کرده است؛ وی بیان میدارد که این دو محقق بر دو نسخه خطی اعتماد کردهاند و این اثر فقط یک بار در سال 1324ق، به چاپ رسیده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص51-55</ref>. | ||
برخی ابیات این قصیده در صفحات 174 تا 176 جلد دوم از چاپ دوم «الرحلة العياشية» ابوسالم عیاشی که «ماء الموائد» نیز نامیده شده، ذکر شده است؛ نویسنده برای ابیات ذکرشده در هرکدام از کتابها شمارهگذاری مجزایی برای اشعار کرده است (ابیات مشترک که در هر دو کتاب ذکر شدهاند، دو شماره دارند)<ref>ر.ک: همان، ص55</ref>. | برخی ابیات این قصیده در صفحات 174 تا 176 جلد دوم از چاپ دوم «الرحلة العياشية» ابوسالم عیاشی که «ماء الموائد» نیز نامیده شده، ذکر شده است؛ نویسنده برای ابیات ذکرشده در هرکدام از کتابها شمارهگذاری مجزایی برای اشعار کرده است (ابیات مشترک که در هر دو کتاب ذکر شدهاند، دو شماره دارند)<ref>ر.ک: همان، ص55</ref>. | ||
اصل مورد اعتماد دومین رساله کتاب، چاپ اول از آن در چاپخانه دایرةالمعارف نظامیه حیدرآباد هند در 1322ق/1904م، است<ref>ر.ک: همان، ص78</ref> و اصل مورد اعتماد سومین رساله، چاپ اول آن در سال 1317ق/1899م، در چاپخانه ادبی سوق الخضار قدیم مصر بوده است<ref>ر.ک: همان، ص166</ref>. | اصل مورد اعتماد دومین رساله کتاب، چاپ اول از آن در چاپخانه دایرةالمعارف نظامیه حیدرآباد هند در 1322ق/1904م، است.<ref>ر.ک: همان، ص78</ref> و اصل مورد اعتماد سومین رساله، چاپ اول آن در سال 1317ق/1899م، در چاپخانه ادبی سوق الخضار قدیم مصر بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص166</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش