پرش به محتوا

تهمت‌ها و دروغ‌پردازي‌ها در کتاب «لله ثم للتاريخ»: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>'
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =')
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
خط ۳۲: خط ۳۲:


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
نويسنده در مقدمه‌اش از پنج كتاب كه در مبارزه با مكتب اهل‌بيت(ع) نوشته شده و پاسخ‌هايى را كه خود نوشته ياد كرده است. سپس به كتاب «للّه ثمّ للتّاريخ» به قلم نويسنده‌اى ناصبى اشاره كرده كه در اين اثر به آن پرداخته شده است<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/8|مقدمه نويسنده، ص8]]</ref>
نويسنده در مقدمه‌اش از پنج كتاب كه در مبارزه با مكتب اهل‌بيت(ع) نوشته شده و پاسخ‌هايى را كه خود نوشته ياد كرده است. سپس به كتاب «للّه ثمّ للتّاريخ» به قلم نويسنده‌اى ناصبى اشاره كرده كه در اين اثر به آن پرداخته شده است.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/8|مقدمه نويسنده، ص8]]</ref>


مقدمه اول از مقدمات سه‌گانه، مشتمل بر مقاله‌اى با عنوان «پيشنهاد وحدت اسلامى در عصر حاضر» است. نويسنده، وحدت اسلامى را بر دو گونه مى‌داند: 1. وحدت علمى؛ 2. وحدت عملى.
مقدمه اول از مقدمات سه‌گانه، مشتمل بر مقاله‌اى با عنوان «پيشنهاد وحدت اسلامى در عصر حاضر» است. نويسنده، وحدت اسلامى را بر دو گونه مى‌داند: 1. وحدت علمى؛ 2. وحدت عملى.
خط ۴۶: خط ۴۶:
در مقدمه دوم، كتب حديث در مكتب خلفا و مكتب اهل‌بيت(ع) مورد ارزيابى قرار گرفته است. در ابتداى اين مقدمه مى‌خوانيم: «چون مؤلف كتاب (عثمان خميس) به رواياتى استشهاد كرده كه پيروان مكتب اهل‌البيت(ع) اكثر آنها را صحيح نمى‌دانند، در اين قسمت ديدگاه مكتب خلفا و مكتب اهل‌البيت(ع) را درباره اين روايات بيان مى‌داريم»<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/27|همان، ص27]]</ref>
در مقدمه دوم، كتب حديث در مكتب خلفا و مكتب اهل‌بيت(ع) مورد ارزيابى قرار گرفته است. در ابتداى اين مقدمه مى‌خوانيم: «چون مؤلف كتاب (عثمان خميس) به رواياتى استشهاد كرده كه پيروان مكتب اهل‌البيت(ع) اكثر آنها را صحيح نمى‌دانند، در اين قسمت ديدگاه مكتب خلفا و مكتب اهل‌البيت(ع) را درباره اين روايات بيان مى‌داريم»<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/27|همان، ص27]]</ref>


مكتب اهل‌بيت(ع) برخلاف مكتب خلفا كه همه احاديث [[صحيح مسلم]] و [[صحيح بخارى]] را صحيح مى‌دانند، تمام احاديث كتب اربعه؛ يعنى: «[[الکافی|كافى]]»، «[[من‌لايحضره‌الفقيه]]»، «[[الاستبصار في ما اختلف من الأخبار|استبصار]]» و «تهذيب» را صحيح نمى‌دانند. قديم‌ترين و نامى‌ترين و مشهورترين كتاب از كتب اربعه، كتاب «[[الکافی|كافى]]» [[شيخ كلينى]] است كه محدثان مكتب اهل‌بيت(ع) از مجموع 16199 حديث آن، 9485 حديثش را ضعيف شمرده‌اند؛ همان‌گونه‌كه «[[علامه مجلسى]]» يكى از بزرگان علم حديث در كتاب «مرآة العقول» به ارزيابى احاديث «[[الکافی|كافى]]» پرداخته و به اصطلاح اهل حديث، آنچه را «ضعيف» دانسته، ضعيف شمرده و آنچه را «صحيح» دانسته، صحيح و آنچه را «موثّق» ديده، موثّق يا قوى ناميده‌است<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/67|همان، ص67]]</ref>
مكتب اهل‌بيت(ع) برخلاف مكتب خلفا كه همه احاديث [[صحيح مسلم]] و [[صحيح بخارى]] را صحيح مى‌دانند، تمام احاديث كتب اربعه؛ يعنى: «[[الکافی|كافى]]»، «[[من‌لايحضره‌الفقيه]]»، «[[الاستبصار في ما اختلف من الأخبار|استبصار]]» و «تهذيب» را صحيح نمى‌دانند. قديم‌ترين و نامى‌ترين و مشهورترين كتاب از كتب اربعه، كتاب «[[الکافی|كافى]]» [[شيخ كلينى]] است كه محدثان مكتب اهل‌بيت(ع) از مجموع 16199 حديث آن، 9485 حديثش را ضعيف شمرده‌اند؛ همان‌گونه‌كه «[[علامه مجلسى]]» يكى از بزرگان علم حديث در كتاب «مرآة العقول» به ارزيابى احاديث «[[الکافی|كافى]]» پرداخته و به اصطلاح اهل حديث، آنچه را «ضعيف» دانسته، ضعيف شمرده و آنچه را «صحيح» دانسته، صحيح و آنچه را «موثّق» ديده، موثّق يا قوى ناميده‌است.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/67|همان، ص67]]</ref>


مقدمه سوم به تعريف اصطلاح وحى اختصاص يافته است. آنچه خداى متعال به پيامبرانش وحى فرموده بر دو قسم است: 1. وحى لفظ و معناى آن؛ يعنى كتاب‌هاى آسمانى كه خداوند بر پيامبرانش(ص) نازل فرمود كه آخرين آنها «قرآن كريم» است؛ 2. وحى معنى بدون لفظ كه پيامبران با لفظ خود آن را به مكلّفان مى‌رسانند و در اصطلاح اسلامى، «حديث پيامبر» ناميده‌مى‌شود؛ همان كه بخشى از سنّت رسول خدا(ص) است<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/77|همان، ص77]]</ref>
مقدمه سوم به تعريف اصطلاح وحى اختصاص يافته است. آنچه خداى متعال به پيامبرانش وحى فرموده بر دو قسم است: 1. وحى لفظ و معناى آن؛ يعنى كتاب‌هاى آسمانى كه خداوند بر پيامبرانش(ص) نازل فرمود كه آخرين آنها «قرآن كريم» است؛ 2. وحى معنى بدون لفظ كه پيامبران با لفظ خود آن را به مكلّفان مى‌رسانند و در اصطلاح اسلامى، «حديث پيامبر» ناميده‌مى‌شود؛ همان كه بخشى از سنّت رسول خدا(ص) است.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/77|همان، ص77]]</ref>


نويسنده پس از سه مقدمه مذكور، در مقام پاسخ به شبهات برمى‌آيد كه به ترتيب عبارتند از:
نويسنده پس از سه مقدمه مذكور، در مقام پاسخ به شبهات برمى‌آيد كه به ترتيب عبارتند از:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش