۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '==وابستهها==') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
در باب اول کتاب در دو بخش مباحث نظری مربوط به همزه و سپس در بخش دوم قرائات و تطبیق مباحث نظری مطرح شده است. مباحث نظری با این مطلب آغاز میشود: پیش از این در کتاب «تاریخ قرآن» به فراوانی مشکلات صوتی و لغوی که سبب آن روایات نادر بود و موجب پیچیده شدن تاریخ لغت فصیح شد، اشاره کردیم و دریافتیم که از مهمترین مشکلاتی که لازم است چارهجویی علمی شود، «همزه» است؛ همان صوتی که بین اصوات لغت عربی، بلکه بین اصوات مجموعههای زیادی از لغات معروف تا امروز یگانه است. این صوت زبان عربی را فراگرفته است. با بررسی روایات فراوانی که وارد شده میتوانیم نمونههایی را انتخاب کنیم که تمام حالات همزه را برای ما تجسم کند؛ بدون اینکه یک حالت از قلم بیفتد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص15</ref>. | در باب اول کتاب در دو بخش مباحث نظری مربوط به همزه و سپس در بخش دوم قرائات و تطبیق مباحث نظری مطرح شده است. مباحث نظری با این مطلب آغاز میشود: پیش از این در کتاب «تاریخ قرآن» به فراوانی مشکلات صوتی و لغوی که سبب آن روایات نادر بود و موجب پیچیده شدن تاریخ لغت فصیح شد، اشاره کردیم و دریافتیم که از مهمترین مشکلاتی که لازم است چارهجویی علمی شود، «همزه» است؛ همان صوتی که بین اصوات لغت عربی، بلکه بین اصوات مجموعههای زیادی از لغات معروف تا امروز یگانه است. این صوت زبان عربی را فراگرفته است. با بررسی روایات فراوانی که وارد شده میتوانیم نمونههایی را انتخاب کنیم که تمام حالات همزه را برای ما تجسم کند؛ بدون اینکه یک حالت از قلم بیفتد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص15</ref>. | ||
نویسنده در ذکر تاریخ همزه معتقد است که لفظ «همز» در اصل عَلَم بر یکی از اصوات لغت نبوده است؛ بلکه وصف است برای کیفیتی نطقی (آن چگونگی خاص که به نطق کردن مربوط است) که بهخودیخود به صوت معینی اختصاص ندارد؛ سپس اطلاقش بر یک صوت معروف غلبه پیدا کرده است<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>. | نویسنده در ذکر تاریخ همزه معتقد است که لفظ «همز» در اصل عَلَم بر یکی از اصوات لغت نبوده است؛ بلکه وصف است برای کیفیتی نطقی (آن چگونگی خاص که به نطق کردن مربوط است) که بهخودیخود به صوت معینی اختصاص ندارد؛ سپس اطلاقش بر یک صوت معروف غلبه پیدا کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>. | ||
از جمله مباحث این بخش، علاقه و ارتباط همزه و نبر آن (تخفیف همزه) است. چون همزه بر زبان گوینده سنگین میآید، برخی – یعنی غالب حجازیان و بهخصوص قریش - آن را مخفف کردند<ref>ر.ک: آذرنوش، آذرتاش، ص139</ref>. تخفیف همزه شامل سه موضوع است: | از جمله مباحث این بخش، علاقه و ارتباط همزه و نبر آن (تخفیف همزه) است. چون همزه بر زبان گوینده سنگین میآید، برخی – یعنی غالب حجازیان و بهخصوص قریش - آن را مخفف کردند<ref>ر.ک: آذرنوش، آذرتاش، ص139</ref>. تخفیف همزه شامل سه موضوع است: | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
#حذف همزه: همزه گاهی از میان میرود یا جای آن را مصوت طویل مـیگیرد؛ بهعنوان مثال اگر در کلمهای، «کسره یا ضمه بلند+ همزه + حرکت کوتاه) جمع شوند، همزه حذف میشود؛ مانند: خطیئه و مقروءة که خطیّة و مقروّة خوانده میشود<ref>ر.ک: همان، ص141؛ همان، ص109</ref>. | #حذف همزه: همزه گاهی از میان میرود یا جای آن را مصوت طویل مـیگیرد؛ بهعنوان مثال اگر در کلمهای، «کسره یا ضمه بلند+ همزه + حرکت کوتاه) جمع شوند، همزه حذف میشود؛ مانند: خطیئه و مقروءة که خطیّة و مقروّة خوانده میشود<ref>ر.ک: همان، ص141؛ همان، ص109</ref>. | ||
در بخش دوم، قرائات مهموزه و حالتهای مختلفی قرائت کلمات و واژههای قرآن در چند فصل بررسی شده است؛ تبدیل همزه به یکی از اصوات لین از جمله این موارد است که با مقایسه هر روایت با قرائت مشهور حفص یا عاصم به شاذ بودن آن پی میبریم؛ مثلاً ایوب سختیانی واژه آخر سوره حمد «و لا الضألّين» را با همزه آورده و حال آنکه در قرائت حفص «و لا الضّالين» ذکر شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص115</ref>. | در بخش دوم، قرائات مهموزه و حالتهای مختلفی قرائت کلمات و واژههای قرآن در چند فصل بررسی شده است؛ تبدیل همزه به یکی از اصوات لین از جمله این موارد است که با مقایسه هر روایت با قرائت مشهور حفص یا عاصم به شاذ بودن آن پی میبریم؛ مثلاً ایوب سختیانی واژه آخر سوره حمد «و لا الضألّين» را با همزه آورده و حال آنکه در قرائت حفص «و لا الضّالين» ذکر شده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص115</ref>. | ||
نویسنده در فصل سوم از این بخش به قرائت مزدوج پرداخته و چنین مینویسد: «پیش از این گفتیم که همزه «بینبین» در واقع دلالت بر مزدوج میکند و گوینده تأکید بر نرمی را در این حالت از سخن رعایت نمیکند. این تخفیف به اهل حجاز نسبت داده شده است<ref>ر.ک: همان، ص179</ref>. | نویسنده در فصل سوم از این بخش به قرائت مزدوج پرداخته و چنین مینویسد: «پیش از این گفتیم که همزه «بینبین» در واقع دلالت بر مزدوج میکند و گوینده تأکید بر نرمی را در این حالت از سخن رعایت نمیکند. این تخفیف به اهل حجاز نسبت داده شده است.<ref>ر.ک: همان، ص179</ref>. | ||
باب دوم که در رابطه با مشکل تعدد وجوه قرائات شاذ است، با این عبارت آغاز میشود: چهبسا عجیبترین چیزی که مشکل قرائات شاذ آن را ایجاد میکند، صورتهای فراوانی است که بر یک حرف وارد میشود؛ بهگونهای که سبب حیرت میشود. این حالات گاهی همه حالات عقلی در وجوه اشتقاق کلمه را شامل میشود، بلکه گاهی وجوه غیر عقلی و غیر مقبول را نیز در بر میگیرد<ref>ر.ک: همان، ص219</ref>. | باب دوم که در رابطه با مشکل تعدد وجوه قرائات شاذ است، با این عبارت آغاز میشود: چهبسا عجیبترین چیزی که مشکل قرائات شاذ آن را ایجاد میکند، صورتهای فراوانی است که بر یک حرف وارد میشود؛ بهگونهای که سبب حیرت میشود. این حالات گاهی همه حالات عقلی در وجوه اشتقاق کلمه را شامل میشود، بلکه گاهی وجوه غیر عقلی و غیر مقبول را نیز در بر میگیرد<ref>ر.ک: همان، ص219</ref>. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
از جمله مباحثی که در فصل دوم از این باب مطرح شده است، مشکل سند قرائات شاذ است. علاج این مشکل امر آسانی نیست و شایسته است که تلاش محققین بر آن متمرکز شود و مقالههای پیرامون آن نوشته شود<ref>ر.ک: همان، ص279</ref>. | از جمله مباحثی که در فصل دوم از این باب مطرح شده است، مشکل سند قرائات شاذ است. علاج این مشکل امر آسانی نیست و شایسته است که تلاش محققین بر آن متمرکز شود و مقالههای پیرامون آن نوشته شود<ref>ر.ک: همان، ص279</ref>. | ||
در دومین بخش از این باب از تعدد تلفظ الفاظ اعجمی بحث شده است. در رابطه با امکان وقوع الفاظ غیر عربی در قرآن دو نظریه مخالف وجود دارد. تعبیر اعجمی ساده نیست، بلکه پیچیده است؛ چراکه منظور از این واژه هر لفظ غیر عربی است، از لغاتی که گفته شده در قرآن آمده است. اقتضای این پیچیدگی این است که نتوانیم که پیش از دریافت عناصر ضروری برای صدور حکم علمی محکم، موضع خود را درباره این مشکل مشخص کنیم. از جمله این عناصر است: شناخت الفاظی از قرآن که گفته شده اعجمی هستند؛ بحث از دیدگاه لغت عربی درباره همه این الفاظ؛ اینکه با استفاده از مطالعات جدید، مقیاسی را استخراج کنیم که بهوسیله آن بر این مشکل حکم نماییم. ابوحاتم رازی مجموعه الفاظی که گفته شد اعجمی هستند را در کتاب «الزينة» گرد آورده است؛ البته کامل نیست. سیوطی نیز در الإتقان در احصای کلمات غیر عربی، همان گونه که بارها گفته، از کتاب ابوحاتم استفاده کرده است<ref>ر.ک: همان، ص312-311</ref>. | در دومین بخش از این باب از تعدد تلفظ الفاظ اعجمی بحث شده است. در رابطه با امکان وقوع الفاظ غیر عربی در قرآن دو نظریه مخالف وجود دارد. تعبیر اعجمی ساده نیست، بلکه پیچیده است؛ چراکه منظور از این واژه هر لفظ غیر عربی است، از لغاتی که گفته شده در قرآن آمده است. اقتضای این پیچیدگی این است که نتوانیم که پیش از دریافت عناصر ضروری برای صدور حکم علمی محکم، موضع خود را درباره این مشکل مشخص کنیم. از جمله این عناصر است: شناخت الفاظی از قرآن که گفته شده اعجمی هستند؛ بحث از دیدگاه لغت عربی درباره همه این الفاظ؛ اینکه با استفاده از مطالعات جدید، مقیاسی را استخراج کنیم که بهوسیله آن بر این مشکل حکم نماییم. ابوحاتم رازی مجموعه الفاظی که گفته شد اعجمی هستند را در کتاب «الزينة» گرد آورده است؛ البته کامل نیست. سیوطی نیز در الإتقان در احصای کلمات غیر عربی، همان گونه که بارها گفته، از کتاب ابوحاتم استفاده کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص312-311</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش