۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
در تمهید، بهمنظور تحدید و مشخص شدن معنای خلق در توحید خالقی، ابتدا بحثی لغوی و اصطلاحی پیرامون این واژه صورت گرفته و سپس به تبیین این موضوع پرداخته شده است ه آیا «الخلق» صفت ذات برای خداوند است یا صفت فعل. در پایان نیز محل نزاع و موضوع کتاب چنین تبیین شده است: معنای توحید خالقی آن است که حقیقتا مؤثری در وجود غیر از خدای متعال وجود ندارد، اما از طرفی انسان بهواسطه وجدان و از خلال شواهد حسی، درمییابد که در عالم هستی، فواعل، اسباب و عوامل دیگری نیز وجود داشته و از طرفی برخی از نصوص قرآنی، تأثیراتی را به غیر خداوند سبحان، نسبت دادهاند. حال این سؤال مطرح میشود که آیا خالقیت (به معنای تأثیر عام نه خصوص ایجاد از عدم) منحصر در خدای متعال است یا اینکه فاعلهای دیگر نیز مؤثر هستند؟<ref>ر.ک: تمهید، ص9-18</ref>. | در تمهید، بهمنظور تحدید و مشخص شدن معنای خلق در توحید خالقی، ابتدا بحثی لغوی و اصطلاحی پیرامون این واژه صورت گرفته و سپس به تبیین این موضوع پرداخته شده است ه آیا «الخلق» صفت ذات برای خداوند است یا صفت فعل. در پایان نیز محل نزاع و موضوع کتاب چنین تبیین شده است: معنای توحید خالقی آن است که حقیقتا مؤثری در وجود غیر از خدای متعال وجود ندارد، اما از طرفی انسان بهواسطه وجدان و از خلال شواهد حسی، درمییابد که در عالم هستی، فواعل، اسباب و عوامل دیگری نیز وجود داشته و از طرفی برخی از نصوص قرآنی، تأثیراتی را به غیر خداوند سبحان، نسبت دادهاند. حال این سؤال مطرح میشود که آیا خالقیت (به معنای تأثیر عام نه خصوص ایجاد از عدم) منحصر در خدای متعال است یا اینکه فاعلهای دیگر نیز مؤثر هستند؟<ref>ر.ک: تمهید، ص9-18</ref>. | ||
در فصل نخست، به معرفی دیدگاههای فکری پیرامون فاعلهای طبیعی و نظام مادی، پرداخته شده و در این زمینه، دیدگاه متفکران اشعری، معتزلی و امامیه درباره عوامل طبیعی معرفی شده<ref>ر.ک: متن کتاب، ص21-41</ref> و در فصل دوم نیز، بر همین اساس، بهمنظور بررسی دیدگاههای فکری در خصوص افعال اختیاری، به بحث پیرامون نظریه جبر، تفویض و الأمر بين الأمرين، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص49-143</ref>. | در فصل نخست، به معرفی دیدگاههای فکری پیرامون فاعلهای طبیعی و نظام مادی، پرداخته شده و در این زمینه، دیدگاه متفکران اشعری، معتزلی و امامیه درباره عوامل طبیعی معرفی شده<ref>ر.ک: متن کتاب، ص21-41</ref> و در فصل دوم نیز، بر همین اساس، بهمنظور بررسی دیدگاههای فکری در خصوص افعال اختیاری، به بحث پیرامون نظریه جبر، تفویض و الأمر بين الأمرين، پرداخته شده است.<ref>ر.ک: همان، ص49-143</ref>. | ||
در فصل سوم، به تفسیر نظریه الأمر بين الأمرين پرداخته شده و در این رابطه، به دو قرائت، اشاره شده است: اول قرائتی است که نویسنده از خلال افاضه سید خویی و بیان سید صدر آن را تبیین نموده است؛ بدین بیان که انسان با تمام قوت، سلطنت، اراده، اختیار و قدرتی که دارد، مخلوق خداوند بوده و استفاده وی از این قدرت، حدوثا و بقائا، محتاج خداوند است و این بدان معناست که انسان قدرت و اختیار داشته و از طرف خدا، مجبور به چیزی نیست<ref>ر.ک: همان، ص149</ref>. | در فصل سوم، به تفسیر نظریه الأمر بين الأمرين پرداخته شده و در این رابطه، به دو قرائت، اشاره شده است: اول قرائتی است که نویسنده از خلال افاضه سید خویی و بیان سید صدر آن را تبیین نموده است؛ بدین بیان که انسان با تمام قوت، سلطنت، اراده، اختیار و قدرتی که دارد، مخلوق خداوند بوده و استفاده وی از این قدرت، حدوثا و بقائا، محتاج خداوند است و این بدان معناست که انسان قدرت و اختیار داشته و از طرف خدا، مجبور به چیزی نیست<ref>ر.ک: همان، ص149</ref>. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
قرائت دوم، شکل گرفته از تفکرات مکتب حکمت متعالیه بوده که بر اساس فلسفه مشاء شده است. در این قرائت، فعل، همان طور که مباشرتا و حقیقتا به فاعل انسانی نسبت داده شده، دقیقا به همان نحوه، به خداوند استناد داده شده است، اما با حفظ جهت؛ با این توضیح که هر فعلی دارای دو جهت است: جهت وجود و جهتی که از آن، عناوین طاعت و معصیت، قبح و حسن و... اخذ میگردد<ref>ر.ک: همان، ص160</ref>. | قرائت دوم، شکل گرفته از تفکرات مکتب حکمت متعالیه بوده که بر اساس فلسفه مشاء شده است. در این قرائت، فعل، همان طور که مباشرتا و حقیقتا به فاعل انسانی نسبت داده شده، دقیقا به همان نحوه، به خداوند استناد داده شده است، اما با حفظ جهت؛ با این توضیح که هر فعلی دارای دو جهت است: جهت وجود و جهتی که از آن، عناوین طاعت و معصیت، قبح و حسن و... اخذ میگردد<ref>ر.ک: همان، ص160</ref>. | ||
خلاصهای از مطالب کتاب، در انتهای آن آورده شده است<ref>ر.ک: همان، ص177-183</ref>. | خلاصهای از مطالب کتاب، در انتهای آن آورده شده است.<ref>ر.ک: همان، ص177-183</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش