۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
رساله اول، به نام «اجوبة المسائل الرومية» است و حاوى بيست و دو سؤال از طرف شرف الدين محمد بن محمود رازى و پاسخهاى خواجه مىباشد. اين پرسشها و پاسخها، در زمينه مسائل فلسفى (به معناى اعم) است. نمونهاى از آنها، چنين است: پرسش: اثر علت، در وجود معلول است يا در ماهيت آن؟ پاسخ: اثر علت، عبارت است از خود معلول، آنگاه اين عقل ماست كه معلول را به وجود و ماهيت تحليل مىكند و الا در خارج، دو چيز جدا از هم نداريم تا سؤال مزبور را به دنبال آورد. | رساله اول، به نام «اجوبة المسائل الرومية» است و حاوى بيست و دو سؤال از طرف شرف الدين محمد بن محمود رازى و پاسخهاى خواجه مىباشد. اين پرسشها و پاسخها، در زمينه مسائل فلسفى (به معناى اعم) است. نمونهاى از آنها، چنين است: پرسش: اثر علت، در وجود معلول است يا در ماهيت آن؟ پاسخ: اثر علت، عبارت است از خود معلول، آنگاه اين عقل ماست كه معلول را به وجود و ماهيت تحليل مىكند و الا در خارج، دو چيز جدا از هم نداريم تا سؤال مزبور را به دنبال آورد. | ||
رساله دوم، به نام «اجوبة مسائل فخرالدين ابومنصور كازرونى» است با | رساله دوم، به نام «اجوبة مسائل فخرالدين ابومنصور كازرونى» است با یک سؤال چند شاخهاى (كه حاصلش بيان ضرورت مرگ در اشخاص انسانى است) و پاسخ خواجه به آن. | ||
رسالهسوم به نام «اجوبة مسائل نور الدين على الشيعى» است با شش سؤال و جواب كه نمونهاى از آنها چنين است: سؤال: تفاوت بين صورت و صيغه چيست؟ جواب: شكلى كه كلمه، با توجه به ترتيب حروف و حركات، به خود گرفته و قيافهاى كه كلام با نظر به ترتيب كلمات پيدا كرده، صورت آن كلمه يا كلام خوانده مىشود؛ حال اگر متكلم به آن زبان، نظاير آن شكل و قيافه را در غير آن تركيب، ذكر كند يا آن شكل و قيافه را به گونهاى قانونمند به شكل و قيافهاى ديگر تبديل نمايد، تا دلالت بر معناى مورد نظرش كند، به اين اعتبار، شكل و قيافه مزبور را صيغه مىخوانند. | رسالهسوم به نام «اجوبة مسائل نور الدين على الشيعى» است با شش سؤال و جواب كه نمونهاى از آنها چنين است: سؤال: تفاوت بين صورت و صيغه چيست؟ جواب: شكلى كه كلمه، با توجه به ترتيب حروف و حركات، به خود گرفته و قيافهاى كه كلام با نظر به ترتيب كلمات پيدا كرده، صورت آن كلمه يا كلام خوانده مىشود؛ حال اگر متكلم به آن زبان، نظاير آن شكل و قيافه را در غير آن تركيب، ذكر كند يا آن شكل و قيافه را به گونهاى قانونمند به شكل و قيافهاى ديگر تبديل نمايد، تا دلالت بر معناى مورد نظرش كند، به اين اعتبار، شكل و قيافه مزبور را صيغه مىخوانند. |
ویرایش