پرش به محتوا

إعجاز البيان في تفسير أم‌القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اکتبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'يك' به 'یک'
جز (جایگزینی متن - 'سيد ' به 'سيد‌‎')
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
خط ۳۲: خط ۳۲:
}}
}}


'''إعجاز البيان في تفسير أم‌القرآن'''، اثر [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]] است كه به بيان جوانب اعجازى يكى از سوره‌هاى قرآن كريم؛ يعنى فاتحه يا «ام القرآن»، به زبان عربى مى‌پردازد.
'''إعجاز البيان في تفسير أم‌القرآن'''، اثر [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]] است كه به بيان جوانب اعجازى یکى از سوره‌هاى قرآن كريم؛ يعنى فاتحه يا «ام القرآن»، به زبان عربى مى‌پردازد.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۷۲: خط ۷۲:
و در تفسير «دين» گوید: انسان، جامع تمام اقسام فعل و احكام آن است و او را از حيث مجموع صورت و روحش در زندگانى دنيا، افعال فراوانى است و از حيث روحانیتش - در حال بيرون آمدنش به معراج روحانى - افعال و آثار گوناگون و نتايج فراوانى است با بقاى علاقه بدنى و تقيد با برخى از وجوه... و همين‌طور او را پس از جدا شدن به‌كلى از اين نشئه عنصرى، در نشئه برزخى و حشرى و بهشتى و ديگر نشآتش، افعال و احوال مختلف و گوناگونى است، ولى همه تابع نشئه عنصرى و نتيجه‌يافته از آنند و به‌واسطه اين نشئه است كه افعال انسان از دنيا به برزخ و سپس به آخرت انتقال مى‌يابد و در مراتب علوى، تشخص و امتياز پيدا مى‌كند و حكمش ثبوت و دوام مى‌يابد، چون او از احكام مزاج عنصرى و لوازم و نتايج آن كه بدان و در آن نفسش ظاهر گشته است، رها نيست؛ برای اينكه او بى‌نياز از مظهر نيست و مظاهر انسان هميشه از حكم طبيعت رها نمى‌باشد.
و در تفسير «دين» گوید: انسان، جامع تمام اقسام فعل و احكام آن است و او را از حيث مجموع صورت و روحش در زندگانى دنيا، افعال فراوانى است و از حيث روحانیتش - در حال بيرون آمدنش به معراج روحانى - افعال و آثار گوناگون و نتايج فراوانى است با بقاى علاقه بدنى و تقيد با برخى از وجوه... و همين‌طور او را پس از جدا شدن به‌كلى از اين نشئه عنصرى، در نشئه برزخى و حشرى و بهشتى و ديگر نشآتش، افعال و احوال مختلف و گوناگونى است، ولى همه تابع نشئه عنصرى و نتيجه‌يافته از آنند و به‌واسطه اين نشئه است كه افعال انسان از دنيا به برزخ و سپس به آخرت انتقال مى‌يابد و در مراتب علوى، تشخص و امتياز پيدا مى‌كند و حكمش ثبوت و دوام مى‌يابد، چون او از احكام مزاج عنصرى و لوازم و نتايج آن كه بدان و در آن نفسش ظاهر گشته است، رها نيست؛ برای اينكه او بى‌نياز از مظهر نيست و مظاهر انسان هميشه از حكم طبيعت رها نمى‌باشد.


پس از آن در «پيوندى» از اين اصل، در افعال مكلفان كه جزا بر آنان مترتب مى‌شود سخن مى‌گوید كه هر فعلى كه از انسان صادر مى‌گردد، آن فعل در هر آسمانى صورتى دارد كه هنگام تعيّن آن فعل در آن عالم، تشخص و امتياز مى‌يابد و روح اين صورت، همان علم فاعل و حضورش به حسب قصد و نيتش در حال فعل مى‌باشد و باقى ماندن آن صورت، بستگى به امداد حق تعالى دارد و گوید: شرط گذر كردن افعال نيك و حكم آنها از دنيا به آخرت، دو امر است كه هر دو، دو اصل در باب مجازات و دوام صور افعال - از حيث نتايج آنها - مى‌باشند: يكى، توحيد است و ديگرى، اقرار به روز رستاخيز و اينكه تنها خداست كه جزا مى‌دهد و اعمال و افعال، داراى مرتبه و داراى آغاز و كمالند؛ آغاز آنها، حركت حبّى و توجه ارادى كلى است كه تعلق به ظهور كمالى دارد و كمال آنها، عبارت است از ظهور نتايج آنها كه غايت هر فعل و عمل است.
پس از آن در «پيوندى» از اين اصل، در افعال مكلفان كه جزا بر آنان مترتب مى‌شود سخن مى‌گوید كه هر فعلى كه از انسان صادر مى‌گردد، آن فعل در هر آسمانى صورتى دارد كه هنگام تعيّن آن فعل در آن عالم، تشخص و امتياز مى‌يابد و روح اين صورت، همان علم فاعل و حضورش به حسب قصد و نيتش در حال فعل مى‌باشد و باقى ماندن آن صورت، بستگى به امداد حق تعالى دارد و گوید: شرط گذر كردن افعال نیک و حكم آنها از دنيا به آخرت، دو امر است كه هر دو، دو اصل در باب مجازات و دوام صور افعال - از حيث نتايج آنها - مى‌باشند: یکى، توحيد است و ديگرى، اقرار به روز رستاخيز و اينكه تنها خداست كه جزا مى‌دهد و اعمال و افعال، داراى مرتبه و داراى آغاز و كمالند؛ آغاز آنها، حركت حبّى و توجه ارادى كلى است كه تعلق به ظهور كمالى دارد و كمال آنها، عبارت است از ظهور نتايج آنها كه غايت هر فعل و عمل است.


گوید: كمال اعمال و نتايج آنها، حصولش، به‌واسطه صدور آنها از مقام ذاتى غيبى است و بروزش به مرتبه شهادت كه محل سلطنت و غلبه و حكم‌رانى اسم «الظاهر» كه خود آينه اسم «الباطن» و جلوه‌گاه و مقام نفوذ و سريان حكمش مى‌باشد، تمامى مى‌يابد و چون در مرتبه شهادت، كمال و تمامى يافت، تمام امر به تفصيل به حق متعال باز خواهد گشت. و گوید: فاعلى جز او نيست، ولى ظهور افعال موقوف بر بندگان است - اگرچه، خود، از جمله افعالند - بنابراین افعال در واقع به ايشان انتساب مى‌يابد؛ يعنى از حيث ظهور افعال بديشان، نه اينكه اينان فاعل اين افعالند و حكم صفاتى كه توهم اشتراك بين حق تعالى و خلق مى‌رود - با اختلاف و احكام و مراتب آنها - اين‌گونه است.
گوید: كمال اعمال و نتايج آنها، حصولش، به‌واسطه صدور آنها از مقام ذاتى غيبى است و بروزش به مرتبه شهادت كه محل سلطنت و غلبه و حكم‌رانى اسم «الظاهر» كه خود آينه اسم «الباطن» و جلوه‌گاه و مقام نفوذ و سريان حكمش مى‌باشد، تمامى مى‌يابد و چون در مرتبه شهادت، كمال و تمامى يافت، تمام امر به تفصيل به حق متعال باز خواهد گشت. و گوید: فاعلى جز او نيست، ولى ظهور افعال موقوف بر بندگان است - اگرچه، خود، از جمله افعالند - بنابراین افعال در واقع به ايشان انتساب مى‌يابد؛ يعنى از حيث ظهور افعال بديشان، نه اينكه اينان فاعل اين افعالند و حكم صفاتى كه توهم اشتراك بين حق تعالى و خلق مى‌رود - با اختلاف و احكام و مراتب آنها - اين‌گونه است.


در «پيوندى» ديگر از همين باب، درباره اين امر كه هر فعلى از افعال نيك كه از انسان صدور مى‌يابد و بدان امرى از امور را - به‌جز حق، هر چه مى‌خواهد باشد - قصد مى‌نمايد، او در آن (امر و فعل) از مزدوران محسوب مى‌شود، نه از بندگان، بحث مى‌كند و شاخه‌هاى ديگرى از اين را بيان مى‌فرمايد و باز در «پيوند» ديگرى از همين اصل، در احكام اصلى مشروع - يعنى واجب و حرام و مكروه و مباح و مستحب - مفصلا بحث مى‌فرمايد و جزاى هر كدام از اينها را چه در دنيا و چه در عقبا بيان مى‌كند و مى‌گوید: اين اقسام از نوع جزا، از فعل تأخر و عقب‌ماندگى ندارند، بلكه از پى صادر شدنش از جانب عمل‌كننده، بر وى مترتب مى‌گردند و در پایان مى‌فرمايد: اين مقام، اشتمال بر اسرار و رازهايى الهى و كونى دارد كه جدا شريف و ارجمند هستند و آنها را جز بزرگان از اهل حضور و شهود و معرفت و شناخت تام، مشاهده نمى‌كنند و تفاصيل آنها را جز به مقدار معرفتشان - كه در پى آن حضور ايشان را دارد - نمى‌دانند.
در «پيوندى» ديگر از همين باب، درباره اين امر كه هر فعلى از افعال نیک كه از انسان صدور مى‌يابد و بدان امرى از امور را - به‌جز حق، هر چه مى‌خواهد باشد - قصد مى‌نمايد، او در آن (امر و فعل) از مزدوران محسوب مى‌شود، نه از بندگان، بحث مى‌كند و شاخه‌هاى ديگرى از اين را بيان مى‌فرمايد و باز در «پيوند» ديگرى از همين اصل، در احكام اصلى مشروع - يعنى واجب و حرام و مكروه و مباح و مستحب - مفصلا بحث مى‌فرمايد و جزاى هر كدام از اينها را چه در دنيا و چه در عقبا بيان مى‌كند و مى‌گوید: اين اقسام از نوع جزا، از فعل تأخر و عقب‌ماندگى ندارند، بلكه از پى صادر شدنش از جانب عمل‌كننده، بر وى مترتب مى‌گردند و در پایان مى‌فرمايد: اين مقام، اشتمال بر اسرار و رازهايى الهى و كونى دارد كه جدا شريف و ارجمند هستند و آنها را جز بزرگان از اهل حضور و شهود و معرفت و شناخت تام، مشاهده نمى‌كنند و تفاصيل آنها را جز به مقدار معرفتشان - كه در پى آن حضور ايشان را دارد - نمى‌دانند.


پس از آن، دنباله‌اى كه متضمن راز اوامر و نواهى - كه عذاب اخروى و بهشت بدانها مقرون است - آورده و گوید: آنچه فراگير احوال و گفتار و صفات و افعال ظاهرى و باطنى انسانى است؛ يعنى از خواص و نتيجه‌هايى كه از آنها به دست مى‌آيد، صورت‌هاى آن نتايج در طبقات و مراتب آسمان‌ها و برزخ‌ها و حشر و بهشت و دوزخ و هرگونه كه خداوند خواسته متعين است؛ يعنى از جهت اثبات و محو و سود و غلبه و مغلوبى - به‌واسطه اشتراك دو حكم رحمت و غضب الهى موقت، چه حسى و چه خيالى و چه روحى و چه مثالى...
پس از آن، دنباله‌اى كه متضمن راز اوامر و نواهى - كه عذاب اخروى و بهشت بدانها مقرون است - آورده و گوید: آنچه فراگير احوال و گفتار و صفات و افعال ظاهرى و باطنى انسانى است؛ يعنى از خواص و نتيجه‌هايى كه از آنها به دست مى‌آيد، صورت‌هاى آن نتايج در طبقات و مراتب آسمان‌ها و برزخ‌ها و حشر و بهشت و دوزخ و هرگونه كه خداوند خواسته متعين است؛ يعنى از جهت اثبات و محو و سود و غلبه و مغلوبى - به‌واسطه اشتراك دو حكم رحمت و غضب الهى موقت، چه حسى و چه خيالى و چه روحى و چه مثالى...
خط ۹۱: خط ۹۱:




اين کتاب، توسط عبدالله بن احمد علوى (مصحح دائرةالمعارف عثمانيه) در سال 1369ق / 1949م، در حيدرآباد هند تصحيح شده و در سال 1404ق، از سوى «منشورات مكتبة الارومية» در قم، به قطع وزيرى در يك جلد تجديد چاپ گرديده است.مقدمه‌اى نيز از طرف مصحح، درباره مزاياى کتاب، شرح حال قونوى، عقيده و مصنفات وى و نسخه اصلى كه کتاب بر اساس آن چاپ شده است، ارائه شده است.
اين کتاب، توسط عبدالله بن احمد علوى (مصحح دائرةالمعارف عثمانيه) در سال 1369ق / 1949م، در حيدرآباد هند تصحيح شده و در سال 1404ق، از سوى «منشورات مكتبة الارومية» در قم، به قطع وزيرى در یک جلد تجديد چاپ گرديده است.مقدمه‌اى نيز از طرف مصحح، درباره مزاياى کتاب، شرح حال قونوى، عقيده و مصنفات وى و نسخه اصلى كه کتاب بر اساس آن چاپ شده است، ارائه شده است.


نسخه حاضر، از طرف مؤسسه بوستان کتاب، وابسته به دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم با بهره‌گيرى از نسخه تصحيح شده مرحوم استاد [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد‌‎جلال‌الدين آشتيانى]] (كه با نسخ متعدد تطبيق داده شده)، با اشراف علمى آقاى احمد عابدى و تلاش محققان ديگر، تهيه گرديده است. اين نسخه، شامل عنوان‌بندى مطالب، پاورقى نسخه‌بدل‌ها و فهرست آيات و اصطلاحات و موضوعات مى‌باشد كه با مقدمه كوتاهى از طرف ناشر، در سال 1423ق / 1381ش، در يك جلد چاپ شده است.
نسخه حاضر، از طرف مؤسسه بوستان کتاب، وابسته به دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم با بهره‌گيرى از نسخه تصحيح شده مرحوم استاد [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد‌‎جلال‌الدين آشتيانى]] (كه با نسخ متعدد تطبيق داده شده)، با اشراف علمى آقاى احمد عابدى و تلاش محققان ديگر، تهيه گرديده است. اين نسخه، شامل عنوان‌بندى مطالب، پاورقى نسخه‌بدل‌ها و فهرست آيات و اصطلاحات و موضوعات مى‌باشد كه با مقدمه كوتاهى از طرف ناشر، در سال 1423ق / 1381ش، در یک جلد چاپ شده است.


ترجمه اين اثر، توسط [[خواجوی، محمد|محمد خواجوى]] انجام گرفته است.
ترجمه اين اثر، توسط [[خواجوی، محمد|محمد خواجوى]] انجام گرفته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش