پرش به محتوا

أدب النفس: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اکتبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'يك' به 'یک'
جز (جایگزینی متن - 'رسيد‌‎' به 'رسيد‌ ‎')
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
خط ۳۴: خط ۳۴:
کتاب حاضر، مشتمل بر مقدمه محقق و متن اصلى است كه در ذيل نه عنوان مطرح شده است.
کتاب حاضر، مشتمل بر مقدمه محقق و متن اصلى است كه در ذيل نه عنوان مطرح شده است.


روش مؤلف در اين کتاب به‌صورت سؤال و جواب مى‌باشد؛ به‌گونه‌اى كه در ابتداى هر بخش يك سؤال مطرح مى‌كند و به دنبال آن جواب را متذكر مى‌شود.
روش مؤلف در اين کتاب به‌صورت سؤال و جواب مى‌باشد؛ به‌گونه‌اى كه در ابتداى هر بخش یک سؤال مطرح مى‌كند و به دنبال آن جواب را متذكر مى‌شود.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مؤلف در بخش اول کتاب -كه ظاهراً مقدمه مؤلف مى‌باشد- به انگيزه و هدف خلقت اشاره كرده و چنين گفته كه خداوند برای نمايان كردن ربوبيت خویش و نيز نشان دادن قدرت و تدبيرش و همچنين به‌خاطر اينكه مخلوقات از طريق قلب و زبان او را ياد كنند، مخلوقات را به‌وجود آورده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11</ref>
مؤلف در بخش اول کتاب -كه ظاهراً مقدمه مؤلف مى‌باشد- به انگيزه و هدف خلقت اشاره كرده و چنين گفته كه خداوند برای نمايان كردن ربوبيت خویش و نيز نشان دادن قدرت و تدبيرش و همچنين به‌خاطر اينكه مخلوقات از طريق قلب و زبان او را ياد كنند، مخلوقات را به‌وجود آورده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11</ref>


نویسنده يادآور مى‌شود كه انسان‌ها بايد هميشه به ياد خداوند باشند و ياد خداوند را بر همه چيز از جمله بر اعمال نيكو مقدم بدارند.<ref>همان، ص12</ref>
نویسنده يادآور مى‌شود كه انسان‌ها بايد هميشه به ياد خداوند باشند و ياد خداوند را بر همه چيز از جمله بر اعمال نیکو مقدم بدارند.<ref>همان، ص12</ref>


مؤلف در اين بخش به جايگاه قلب و تفویض امور به دست خدا و نيز توكل و معناى آن نيز پرداخته است.
مؤلف در اين بخش به جايگاه قلب و تفویض امور به دست خدا و نيز توكل و معناى آن نيز پرداخته است.
خط ۴۷: خط ۴۷:
در بخش يقين کتاب با اين سؤال مواجه مى‌شویم كه يقين چگونه حاصل مى‌شود؟ مؤلف خود چنين جواب مى‌دهد كه يقين با پاكى و طهارت قلب ايجاد مى‌شود، و اما طهارت قلب چيست؟ ايشان مى‌گوید طهارت قلب يعنى ترك هر آن‌چيزى كه باعث اضطراب در قلب و آشفتگى آن مى‌شود. خواه آن‌چيز امرى بزرگ و خواه كوچك باشد. و بايد قلب را از شهوات و آن‌چيزهايى كه به شهوات مربوط مى‌شود دور نگه داشت. و نتيجه اين عمل، پاك كردن و صيقل دادن قلب است.<ref>همان ص36</ref>
در بخش يقين کتاب با اين سؤال مواجه مى‌شویم كه يقين چگونه حاصل مى‌شود؟ مؤلف خود چنين جواب مى‌دهد كه يقين با پاكى و طهارت قلب ايجاد مى‌شود، و اما طهارت قلب چيست؟ ايشان مى‌گوید طهارت قلب يعنى ترك هر آن‌چيزى كه باعث اضطراب در قلب و آشفتگى آن مى‌شود. خواه آن‌چيز امرى بزرگ و خواه كوچك باشد. و بايد قلب را از شهوات و آن‌چيزهايى كه به شهوات مربوط مى‌شود دور نگه داشت. و نتيجه اين عمل، پاك كردن و صيقل دادن قلب است.<ref>همان ص36</ref>


در بخش بعدى کتاب در توضيح «صفت قلب» به چگونگى قرار گرفتن قلب در بدن به‌صورت مختصر اشاره مى‌كند و بين «قلب» و «صدر» فرق مى‌گذارد. سپس مى‌گوید كه قلب داراى دو چشم و دو گوش و يك در است و خانه‌اش نيز «صدر» مى‌باشد.<ref>همان ص52</ref>
در بخش بعدى کتاب در توضيح «صفت قلب» به چگونگى قرار گرفتن قلب در بدن به‌صورت مختصر اشاره مى‌كند و بين «قلب» و «صدر» فرق مى‌گذارد. سپس مى‌گوید كه قلب داراى دو چشم و دو گوش و یک در است و خانه‌اش نيز «صدر» مى‌باشد.<ref>همان ص52</ref>


ايشان در اين بخش اصطلاحاتى همچون «صدر»، «فؤاد»، «نور» را مطرح مى‌كند و توضيحاتى دراين‌باره مى‌دهد.<ref>همان ص53</ref>
ايشان در اين بخش اصطلاحاتى همچون «صدر»، «فؤاد»، «نور» را مطرح مى‌كند و توضيحاتى دراين‌باره مى‌دهد.<ref>همان ص53</ref>
خط ۵۵: خط ۵۵:
در ادامه به بيمارى‌هاى قلبى چون حسد، ريا، فخر و... اشاره مى‌كند و دليل آن را بزرگ شمردن دنيا دانسته و برای از بين بردن اين بيمارى‌ها چاره‌اى جز رياضت نفس نمى‌داند.<ref>همان ص65-66</ref>
در ادامه به بيمارى‌هاى قلبى چون حسد، ريا، فخر و... اشاره مى‌كند و دليل آن را بزرگ شمردن دنيا دانسته و برای از بين بردن اين بيمارى‌ها چاره‌اى جز رياضت نفس نمى‌داند.<ref>همان ص65-66</ref>


مؤلف بعد از اين قسمت (توضيح صفات قلب)، صفات عارف را برمى‌شمرد و ضمن توضيحاتى نسبتاً طولانى بايدها و نبايدهايى كه شايسته هست كه يك انسان موقن آنرا انجام دهد يا ترك كند توضيح مى‌دهد.<ref>همان ص72 الى 104</ref>
مؤلف بعد از اين قسمت (توضيح صفات قلب)، صفات عارف را برمى‌شمرد و ضمن توضيحاتى نسبتاً طولانى بايدها و نبايدهايى كه شايسته هست كه یک انسان موقن آنرا انجام دهد يا ترك كند توضيح مى‌دهد.<ref>همان ص72 الى 104</ref>


ترمذى قائل است كه وقتى نور هدايت بر قلب شخص وارد شود، غفلت از او دور شده و شك و شرك از آن قلب مى‌رود و جاى غفلت، آگاهى و جاى شك، يقين و جاى شرك، اخلاص مى‌نشيند.<ref>همان ص86</ref>
ترمذى قائل است كه وقتى نور هدايت بر قلب شخص وارد شود، غفلت از او دور شده و شك و شرك از آن قلب مى‌رود و جاى غفلت، آگاهى و جاى شك، يقين و جاى شرك، اخلاص مى‌نشيند.<ref>همان ص86</ref>


چهار بخش پایانى کتاب درباره «نصرت و يارى»، «مجاهده»، «هوا و هوس» و «نتيجه هوا و هوس» است. ايشان هر كدام از بخشها را با مطرح كردن يك سؤال و پاسخ به آن مطرح مى‌كند. اين چهار بخش از بخش‌هاى موجز کتاب به شمار مى‌رود.
چهار بخش پایانى کتاب درباره «نصرت و يارى»، «مجاهده»، «هوا و هوس» و «نتيجه هوا و هوس» است. ايشان هر كدام از بخشها را با مطرح كردن یک سؤال و پاسخ به آن مطرح مى‌كند. اين چهار بخش از بخش‌هاى موجز کتاب به شمار مى‌رود.


مؤلف در بخش نصرت مى‌نویسد: وقتى بنده‌اى در نهايت قدرت با هواى نفس به مجاهده مى‌پردازد، خداوند با نشان دادن راهش به كمك او مى‌آيد؛ به‌گونه‌اى كه راهى از قلبش به‌سوى خدا باز مى‌شود تا اينكه اين راه تبديل به چشم قلب «عين القلب» مى‌شود و با آن خداوند را مى‌بيند.<ref>همان ص104</ref>
مؤلف در بخش نصرت مى‌نویسد: وقتى بنده‌اى در نهايت قدرت با هواى نفس به مجاهده مى‌پردازد، خداوند با نشان دادن راهش به كمك او مى‌آيد؛ به‌گونه‌اى كه راهى از قلبش به‌سوى خدا باز مى‌شود تا اينكه اين راه تبديل به چشم قلب «عين القلب» مى‌شود و با آن خداوند را مى‌بيند.<ref>همان ص104</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش