۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رسيد' به 'رسيد ') |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
| data-type="authorfatherName" | | | data-type="authorfatherName" |محمد المصطفی | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
| data-type="authorBirthPlace" | | | data-type="authorBirthPlace" |قسنطينه - الجزایر | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
| data-type="authorTeachers" | | | data-type="authorTeachers" |شيخ محمد نخلى قيروانى، علامه محمدطاهر بن عاشور، شيخ محمد خضر حسين و شيخ صالح النيفر | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
| data-type="authorWritings" | | | data-type="authorWritings" |[[تاج العروس الحاوی لتهذیب النفوس]] | ||
[[تفسیر ابن بادیس]] | |||
|- class="articleCode" | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
خط ۳۶: | خط ۳۸: | ||
خاندان وى كه از تبار معز بن باديس بنيانگذار نخستين دولت صنهاجى بود، از بزرگترين خاندانهاى كهن و متنفذ شرق الجزاير بشمار مىرفت و با حكومت فرانسه همكارى داشت. مكى بن باديس، پدربزرگ عبدالحميد در 1281ق / 1864م، از دست ناپلئون سوم به دريافت نشان نايل شد و پدرش محمد المصطفى، عضو مجلس عالى الجزاير بود. | خاندان وى كه از تبار معز بن باديس بنيانگذار نخستين دولت صنهاجى بود، از بزرگترين خاندانهاى كهن و متنفذ شرق الجزاير بشمار مىرفت و با حكومت فرانسه همكارى داشت. مكى بن باديس، پدربزرگ عبدالحميد در 1281ق / 1864م، از دست ناپلئون سوم به دريافت نشان نايل شد و پدرش محمد المصطفى، عضو مجلس عالى الجزاير بود. | ||
== تحصیلات == | |||
ابن باديس مقدمات ادب و علوم اسلامى را در زادگاه خود فراگرفت و در 13 سالگى قرآن را از بر كرد. در آغاز جوانى همسر برگزيد و در 1326ق، برای تحصيل در جامع زيتونه به تونس رفت و نزد عالمانى چون شيخ محمد نخلى قيروانى، علامه محمدطاهر بن عاشور، شيخ محمد خضر حسين و شيخ صالح النيفر به شاگردى پرداخت. | ابن باديس مقدمات ادب و علوم اسلامى را در زادگاه خود فراگرفت و در 13 سالگى قرآن را از بر كرد. در آغاز جوانى همسر برگزيد و در 1326ق، برای تحصيل در جامع زيتونه به تونس رفت و نزد عالمانى چون شيخ محمد نخلى قيروانى، علامه محمدطاهر بن عاشور، شيخ محمد خضر حسين و شيخ صالح النيفر به شاگردى پرداخت. | ||
در 1330ق، حج گزارد و در بازگشت از لبنان و سوريه به مصر رفت و از پيشوايان دينى آنجا اجازه حديث و روايت گرفت. سپس به قسنطينه بازگشت و در مسجد الاخضر به تربيت شاگردان و مبارزه با خرافهپرستى همت گماشت و از اين پس تا پایان عمر (حتى به هنگامى كه تلاشهايش جنبه سياسى تند و تعيينكننده پيدا كرد)، به اين امور پرداخت: | در 1330ق، حج گزارد و در بازگشت از لبنان و سوريه به مصر رفت و از پيشوايان دينى آنجا اجازه حديث و روايت گرفت. سپس به قسنطينه بازگشت و در مسجد الاخضر به تربيت شاگردان و مبارزه با خرافهپرستى همت گماشت و از اين پس تا پایان عمر (حتى به هنگامى كه تلاشهايش جنبه سياسى تند و تعيينكننده پيدا كرد)، به اين امور پرداخت: | ||
== فعالیتها == | |||
انتشار مجلههاى المنتقد، السنة، الصراط، الشريعة، الشهاب (كه بارها با مصادره و لغو امتياز روبهرو شد)، نگارش مقالههاى بسيار در زمينه مسائل گوناگون دينى، اجتماعى و سياسى، گسترش آموزش عمومى از رهگذر تأسيس مدرسههاى پسرانه و دخترانه، ايجاد كانونهايى برای نشر آثار فرهنگى، بنياد نهادن چاپخانهاى در قسنطينه، تشكيل انجمنى از جوانان برای فراگيرى موسيقى و هنرهاى ديگر، فرستادن طلبه به مراكز مهم علمى مانند الازهر، زيتونه و قرویين، پايهگذارى جمعيت بازرگانان مسلمان، تأسيس پرورشگاه اسلامى و ديگر مؤسسههاى خيريه برای رسيدگى به بىسرپرستان. | انتشار مجلههاى المنتقد، السنة، الصراط، الشريعة، الشهاب (كه بارها با مصادره و لغو امتياز روبهرو شد)، نگارش مقالههاى بسيار در زمينه مسائل گوناگون دينى، اجتماعى و سياسى، گسترش آموزش عمومى از رهگذر تأسيس مدرسههاى پسرانه و دخترانه، ايجاد كانونهايى برای نشر آثار فرهنگى، بنياد نهادن چاپخانهاى در قسنطينه، تشكيل انجمنى از جوانان برای فراگيرى موسيقى و هنرهاى ديگر، فرستادن طلبه به مراكز مهم علمى مانند الازهر، زيتونه و قرویين، پايهگذارى جمعيت بازرگانان مسلمان، تأسيس پرورشگاه اسلامى و ديگر مؤسسههاى خيريه برای رسيدگى به بىسرپرستان. | ||
=== تأسيس جمعيت علماى الجزاير === | |||
بىگمان در ميان كارهاى ابن باديس، از همه مهمتر تأسيس جمعيت علماى الجزاير در 1350ق است. اين جمعيت، اگرچه در آغاز كار هدف اخلاقى داشت و شايد الگوى آنان جماعت المنار رشيد رضا در مصر بود، اما بهتدريج در پرتو انديشهها و كارهاى ابن باديس گامهاى بلندترى برداشت و سرانجام به مهمترين سازمان سياسى برای مقاومت در برابر استعمار فرانسه تبديل شد و دامنه كارش به جايى رسيد كه پس از تشكيل كنگره اسلامى در 1355ق، برای مطالبه استقلال به پاريس رفت و در برابر مسائل حساسى همچون ممنوعيت آموزش زبان عربى و الحاق الجزاير به خاک فرانسه به مخالفت برخاست. | بىگمان در ميان كارهاى ابن باديس، از همه مهمتر تأسيس جمعيت علماى الجزاير در 1350ق است. اين جمعيت، اگرچه در آغاز كار هدف اخلاقى داشت و شايد الگوى آنان جماعت المنار رشيد رضا در مصر بود، اما بهتدريج در پرتو انديشهها و كارهاى ابن باديس گامهاى بلندترى برداشت و سرانجام به مهمترين سازمان سياسى برای مقاومت در برابر استعمار فرانسه تبديل شد و دامنه كارش به جايى رسيد كه پس از تشكيل كنگره اسلامى در 1355ق، برای مطالبه استقلال به پاريس رفت و در برابر مسائل حساسى همچون ممنوعيت آموزش زبان عربى و الحاق الجزاير به خاک فرانسه به مخالفت برخاست. | ||
خط ۶۵: | خط ۷۰: | ||
7. رسالة في الأصول. | 7. رسالة في الأصول. | ||
== وفات == | |||
ابن باديس سرانجام در قسنطينه در 1359ق (1940م) درگذشت و برخى گفتهاند كه به دست عوامل حكومت فرانسه مسموم شد. در الجزاير خاطره او در سالگردهاى وى گرامى داشته مىشود<ref>یوسفی اشکوری، ج3، ص83</ref>. | ابن باديس سرانجام در قسنطينه در 1359ق (1940م) درگذشت و برخى گفتهاند كه به دست عوامل حكومت فرانسه مسموم شد. در الجزاير خاطره او در سالگردهاى وى گرامى داشته مىشود<ref>یوسفی اشکوری، ج3، ص83</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش